کد خبر: 871686
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
در حالي كه با گذشت زمان عمق جنايات فاجعه‌بار دولت ميانمار عليه مسلمانان اين كشور آشكارتر مي‌شود...
عباس حاجي‌نجاري
عباس حاجي‌نجاري

در حالي كه با گذشت زمان عمق جنايات فاجعه‌بار دولت ميانمار عليه مسلمانان اين كشور آشكارتر مي‌شود، به همان ميزان هم سكوت خيانت‌بار نهادهاي بين‌المللي و اكتفا كردن آنها به صدور بيانيه‌هاي توخالي، در خوشبينانه‌ترين حالت، نشان از برخوردهاي دوگانه آنها با موضوعات انساني و مفاهيمي چون حقوق بشر و قوميت‌ها دارد.
 
دستگاه‌ رسانه‌اي غرب اگرچه تلاش دارد اين جنايات را در حد درگيري‌هاي مذهبي فرو بكاهد و طبعاً طرفين را در اين ماجرا متهم سازد اما دخالت مستقيم ارتش اين كشور در اين جنايات و سابقه پاكسازي نژادي دولت دست نشانده ميانمار نشان از موضوعات فراتر از درگيري‌هاي مذهبي دارد كه در صورت غفلت سران جهان اسلام اين پديده مي‌تواند در ديگر كشورهايي كه مسلمانان از قدرت ضعيف‌تري برخوردارند تكرار شود، همانگونه كه نمونه آن را مي‌توان در حمله به مسلمانان در كشورهاي اروپايي ديد. به عبارت ديگر اگرچه ممكن است برخي براي اين فاجعه ريشه تاريخي جست‌وجو كنند، ولي سكوت و همراهي معنادار كشورهاي غربي و نهادهاي بين‌المللي مي‌تواند ناشي از اين باشد كه عامل اصلي در شكل‌گيري اين فاجعه غير انساني، نگراني از رشد اسلام در كشورهاي اين منطقه است. دولت‌ها در يك اقدام پيشدستانه تلاش دارند با مهاجرت‌هاي اجباري و ناديده گرفتن حقوق قانوني مسلمانان عملاً روند گرايش به اسلام در اين كشورها را معكوس كنند.
 
در اين زمينه سخنان رئيس دولت اين كشور را مي‌توان مورد استناد قرار داد كه رسماً تلاش دارد اين قتل‌عام انساني در قرن بيست و يكم را با ادعاي ممانعت از ورود افراطي‌گري به اين كشور توجيه و از خلع تابعيت مسلمانان و اين فجايع ارتش ميانمار حمايت كند. اين ادعا درحالي است كه اسلام از اوايل قرن اول هجري در ميانمار گسترش يافت و بازرگانان مسلمان از مسيرهاي زميني كه از منطقه غربي ميانمار و ايالت آراگان در اين كشور مي‌گذشت به مناطق غربي چين سفر مي‌كردند و بسياري از اين افراد كه از نژاد فارس، ترك و عرب بودند در اين منطقه اقامت گزيدند و نخستين مناطق مسلمان‌نشين در شرق آسيا در اين كشور شكل گرفت.
 
اما فارغ از پيشينه تاريخي حضور مسلمانان جنايات اخير از چند بعد واجد اهميت است.
1 ـ حمايت خانم آن سانگ سوچي از اين فاجعه مي‌تواند ناشي از شخصيت‌سازي‌هاي كاذبي باشد كه غربي‌ها در بستر بهره‌گيري از برخي نهادها و فرصت‌هاي بين‌المللي براي جهان سوم طراحي كرده‌اند، ‌اعطاي جايزه صلح نوبل و استقبالي كه اوباما رئيس‌جمهور سابق امريكا از او به عمل آورد، ‌نشان از اهداف بلندمدت غرب براي اين منطقه از جهان دارد چرا كه پاكسازي نژادي در اين كشور و مهره‌چيني براي ايجاد يك حكومت دست‌نشانده غرب در اين منطقه حساس جهاني كه مشرف بر تنگه مالاگا است عملاً مي‌تواند نيازهاي آينده غرب در اين منطقه را تضمين كند و به همين دليل است كه او فارغ از هر نگراني از محكوميت نهادهاي مدعي حقوق بشري غرب، عملاً از اين جنايت حمايت مي‌كند. مقام معظم رهبري روز سه‌شنبه در جلسه درس خارج خود اين حمايت را مرگ جايزه نوبل قلمداد كردند و يادآور شدند: اين قضيه يك قضيه سياسي است، زيرا مجري آن دولت ميانمار است و در رأس آن دولت نيز زني بي‌رحم قرار دارد كه برنده جايزه نوبل بوده و با اين اتفاقات در واقع مرگ جايزه صلح نوبل رقم خورد.
 
2 ـ ماجراي ميانمار در كنار فجايع غرب و حكام مرتجع عربي عليه مردم يمن، بحرين و سوريه ... نشان‌دهنده ماهيت دوگانه غرب در برخورد با مسائل جهاني است، يعني آنگاه كه عاملان فجايع حكام دست‌نشانده غرب باشند، سكوت محض در برابر آن فجايع در اين نهادها حاكم است، اما در شرايطي كه يك نظام سياسي مطلوب غرب نباشد،‌ عملاً از كاهي كوهي ساخته و سلسله قطعنامه‌هاي محكوميت سازمان ملل و نهادهاي حقوق بشري و به تبع آن تحريم‌هاي اقتصادي و تهديدات نظامي حتي عرصه را بر مردم آن كشورها نيز تنگ مي‌كند.
 
3 ـ شايد روشن‌ترين پيامد اختلاف‌سازي كشورهاي غربي و صهيونيست‌ها در ميان كشورهاي مسلمان را بتوان در اين فاجعه رهگيري كرد. در شرايطي كه طبق تعاليم صريح دين مبين اسلام، مسلمانان نمي‌توانند نسبت به مصائب ديگر مسلمانان بي‌تفاوت بوده و تكليفي ديني براي حمايت از مسلمانان تحت ستم دارند، ‌رخوت و سستي حكام در ميان كشورهاي مسلمان و اكتفا كردن آنها به چند بيانيه عملاً دولت ميانمار را در حمايت از اين جنايت جري‌تر كرد، و اين در حالي است كه ظرفيت‌ كشورهاي مسلمان براي فشار بر دولت ميانمار و يا دولت‌هاي حامي آن بسيار زياد است. مقام معظم رهبري در روز سه‌شنبه ضمن تأكيد بر ضرورت اقدام عملي عليه اين كشور توسط دولت‌هاي اسلامي، فشار سياسي و اقتصادي و تجاري را حداقل انتظار دولت‌ها دانسته و تشكيل كنفرانس سازمان همكاري اسلامي را با موضوع فجايع ميانمار ضروري خواندند.
 
4 ـ واكنش ديرهنگام دولت جمهوري اسلامي به اين فاجعه نكته ديگري بود كه حتي از چشم رسانه‌هاي ضد انقلاب نيز دور نماند، براي اين امر اگرچه دلايل متعددي توسط همين رسانه‌ها بر شمرده شده كه اغلب آن نيز قرين به صحت است،‌اما مطالبه رهبري از دولت جمهوري اسلامي به طور قطع بايد زمينه‌ساز تحركي فوق‌العاده در دستگاه ديپلماسي ما باشد. ايشان تأكيد مي‌كنند كه دنياي امروز، دنياي ظلم است و جمهوري اسلامي بايد اين افتخار را براي خود حفظ كند كه عليه ظلم در هر نقطه جهان، چه در مناطق اشغالي توسط صهيونيست‌ها، چه در يمن،‌ چه در بحرين و چه در ميانمار موضع صريح و شجاعانه خود را اعلام كند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار