کد خبر: 867824
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۱:۰۸
«نهضت ملی ایران، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ردیابی یک ناکامی» درگفت‌وشنود با محمدمهدی عبدخدایی
دبیرکل ۸۱ ساله جمعیت فدائیان اسلام، در روز‌های اوج‌گیری نهضت ملی ایران، جوانی پرشور بوده است. او در این گفت‌وشنود و پس از ۶۴ سال از کودتای ۲۸ مرداد، تحلیل خود را از زمینه‌های سیاسی و اجتماعی آن رویداد بازمی‌گوید. با سپاس از جناب محمدمهدی عبدخدایی که وقت خود را به انجام این گفت‌وگو اختصاص دادند.
احمد رضا صدری

دبیرکل ۸۱ ساله جمعیت فدائیان اسلام، در روز‌های اوج‌گیری نهضت ملی ایران، جوانی پرشور بوده است. او در این گفت‌وشنود و پس از ۶۴ سال از کودتای ۲۸ مرداد، تحلیل خود را از زمینه‌های سیاسی و اجتماعی آن رویداد بازمی‌گوید. با سپاس از جناب محمدمهدی عبدخدایی که وقت خود را به انجام این گفت‌وگو اختصاص دادند.
 
عادتاً در ريشه‌يابي ناكامي نهضت ملي ايران، به وجود شكاف‌هاي عقيدتي و عملي نيروهاي فعال درآن پرداخته مي‌شود. مناسب است دراين مقام ودرآغاز سخن، به اشتراكات و تفاوت‌هاي ايده وآرمان فدائيان اسلام با آيت‌الله سيدابوالقاسم كاشاني اشاره كنيد.


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم. مرحوم آيت‌الله كاشاني از شاگردان مرحوم آخوند خراساني و تحصيلكرده حوزه نجف و از علماي برجسته‌اي بود كه سابقه جنگ در استقلال عراق را هم داشت و يك مبارز كهنه‌كار بود كه در آن برهه معتقد بود هنوز زمينه‌هاي اجتماعي براي تشكيل يك حكومت اسلامي فراهم نيست و بايد به شيوه پارلماني عمل كرد. يعني در واقع ايشان يك سياستمدار روحاني پارلمانتاريست بود، اما شهيد نواب صفوي يك روحاني سياسي انقلابي بود و عميقاً اعتقاد داشت كه بايد حكومت اسلامي تشكيل داد و آماده بودن زمانه براي پذيرش آن، مسئله‌اي قابل بحث است و بايد نهايت تلاش خود را براي استقرار يك حكومت اسلامي انجام بدهيم. اين دو نگرش متفاوت به رغم همه اشتركات به ويژه در آغاز نهضت ملي، طبيعتاً عملكردهاي متفاوتي را هم ايجاب مي‌كند. تا زماني كه هدف مشتركي بين نگرش‌هاي مختلف وجود داشته باشد،با هم كار مي‌كنند. يعني در واقع آرمان‌خواهي مشترك، نگرش‌هاي مختلف را به وحدت رويه مي‌رساند، ولي وقتي اين هدف محقق شد، آن‌گاه در مرحله عمل، ديدگاه‌هاي مختلف تفاوت‌هاي خود را نشان مي‌دهند.

 
در واقع در مرحله نفي نظام موجود، همه هدف مشتركي دارند؟

همين‌طور است. قبل از روي كار آمدن حكومت دكتر مصدق، آيت‌الله كاشاني و شهيد نواب هر دو معتقد بودند حاكميت ايران يك حاكميت وابسته است و بايد تغيير كند، نفت ملي شود، انتخابات آزاد برگزارگردد، مردم در رأي دادن آزاد باشند و نمايندگان واقعي مردم به مجلس بروند و كوچك‌ترين اختلافي در ديدگاه‌هاي اين دو وجود نداشت، به همين دليل شهيد نواب صفوي و فدائيان اسلام، در كنار آيت‌الله كاشاني به مبارزه پرداختند.

اختلافات چه زماني بروز كرد؟

بعد از زدن رزم‌آرا دكتر مصدق سر كار مي‌آيد و به هرحال آيت‌الله كاشاني يكي از اركان حكومت مي‌شود. حالا حكومت سه ركن دارد: آيت‌الله كاشاني، دكتر مصدق و شاه كه در واقع اين سه نماد مجلس، دولت و دربار هستند. اختلافات از اينجا شروع مي‌شوند. آيت‌الله كاشاني معتقد است كه هنوز شرايط اجتماعي براي اجراي احكام اسلام مهيا نيست. من اين حرف را از شهيد سيدعبدالحسين واحدي شنيدم كه بعد از قتل رزم‌آرا، مصطفي كاشاني همه دوستان پدرش را از زندان آزاد مي‌كند، اما فدائيان اسلام در زندان مي‌مانند و اين مسئله موجب برخورد شهيد نواب صفوي با آيت‌الله كاشاني مي‌شود. او نامه تندي به آقاي كاشاني مي‌نويسد و در آن مي‌گويد وفاي شما كم است!بعد هم خود نواب به زندان مي‌افتد و اين را از چشم آيت‌الله كاشاني مي‌بيند. در عين حال توهين به ايشان را توهين به اسلام مي‌داند و از فدائيان اسلام مي‌خواهد از توهين به آيت‌الله كاشاني جداً بپرهيزند. به هر حال تفاوت اين دو نگاه، يعني نگاه آيت‌الله كاشاني كه شرايط اجتماعي را براي ايجاد حكومت اسلامي مناسب نمي‌ديد و نگاه شهيد نواب صفوي كه معتقد بود اساساً مبارزه آنها براي برقراري حكومت اسلامي بود، آن اختلافات را به وجود آورد.

جنبه ديگري از اين تفاوت رويكردها در اختلافات آيت الله كاشاني با دكتر مصدق بروز كرد. تحليل شما از اين رويداد چيست؟

دكتر مصدق خيلي خوب مي‌دانست اگر حمايت همه‌جانبه آيت‌الله كاشاني در ۳۰ تير نبود، امكان بازگشت او به قدرت وجود نداشت و اساساً مردم به دليل اعلاميه آيت‌الله كاشاني به ميدان آمدند و آن جانفشاني‌ها را كردند و قوام را از حكومت بيرون انداختند. با اين همه وقتي به قدرت رسيد، شروع به بهانه‌گيري كرد كه آيت‌الله كاشاني خيلي توصيه‌نامه مي‌نويسد! آيت‌الله كاشاني به عنوان يك روحاني همواره در معرض مراجعات گسترده مردمي بود، به خصوص كه درطول تاريخ، عمدتاًً كسي جز روحانيون به داد مردم نمي‌رسيد. بنابراين افراد به خانه ايشان- كه همواره در آن به روي همه باز بود- مي‌رفتند و تظلم مي‌كردند و آيت‌الله كاشاني هم سفارشي مي‌كرد كه كار اين افراد را راه بيندازيد. دكتر مصدق تمام سفارش‌هاي آيت‌الله كاشاني را از ادارات مختلف جمع كرد و در دو گوني ريخت و براي آيت‌الله كاشاني پس فرستاد و گفت در كار دولت مداخله نكنيد!

مورد بعدي اختلاف بين آنها اين بود كه مصدق از مجلس مي‌خواهد كه اول به مدت شش ماه و بعد به مدت يك سال، اختيارات قانونگذاري خود را به او واگذار كند و هر لايحه‌اي كه او امضا مي‌كند، حكم قانون را پيدا كند و لازم‌الاجرا باشد. اين كار از نظر حقوقي غلط و در واقع همان ديكتاتوري محمدعلي شاهي، منتهي در پوشش قانون بود. آيت‌الله كاشاني به اين موضوع اعتراض كرد و گفت مجلس مطلقاً اختيار ندارد كه مسئوليت قانونگذاري خود را به فرد ديگري تفويض كند و اگر دست به چنين اقدامي بزند، در واقع نقض غرض كرده و مشروطيت را زير پا گذاشته است. اختلافات بالا گرفت و همانگونه كه رسم سياست است، هر گروه و دسته‌اي پشت سر كسي جمع شدند.

چه شد كه دكتر مصدق و همفكران او به فكر كنار گذاشتن آيت‌الله كاشاني افتادند؟

پس از قيام ۳۰ تير ۱۳۳۱ - كه به حذف قوام و روي كار آمدن مجدد دكتر مصدق انجاميد- قرار بود اموال قوام براي جبران خسارت‌هاي وارده به شهداي ۳۰ تير مصادره شود كه اين كار انجام نشد. بعد هم دكتر مصدق از مجلس اختيار قانونگذاري گرفت و صاحب قدرت شد و در او و دوستانش غرور كاذبي به وجود آمد كه بدون آيت‌الله كاشاني مي‌توانند امور را اداره كنند و ايشان را كنار بگذارند.

كه نتيجه‌اش روي گرداندن آيت‌الله از دكتر مصدق بود؟

و هماهنگي دكتر مصدق با حزب توده. مرحوم آيت‌الله كاشاني در موارد متعددي با شاه مخالف بود، اما در عين حال باز گذاشتن دست حزب توده توسط دكتر مصدق را برنمي‌تابيد و معتقد بود كه اين رويكرد، كشور را در معرض خطر جدي روس‌ها قرار مي‌دهد.

به نظر شما چرا دكتر مصدق آنقدر به حزب توده ميدان داد؟

دكتر مصدق ابتدا تصور مي‌كرد كه مي‌تواند با كمك امريكايي‌ها، انگليسي‌ها را بيرون كند. وقتي به دادگاه لاهه و بعد هم به امريكا رفت متوجه شد كه دست امريكايي‌ها و انگليسي‌ها در يك كاسه است كه البته براي فهم اين مطلب دير بود، لذا با باز گذاشتن دست توده‌اي‌ها، در واقع مي‌خواست در دل غربي‌ها رعب و وحشت ايجاد كند و از آنها امتياز بگيرد. دراين دوره، توده‌اي‌ها تا مي‌توانند از اين فرصت استفاده مي‌كنند. آنها تمام مقدسات مذهبي مردم را به سخره مي‌گيرند، به عنوان تمثيلي از اعتقادات ديني جامعه كتاب‌هاي سحر و جادو چاپ مي‌كنند، در همه جا شايع مي‌كنند كه اگر پيروز شويم، از هر درختي يك آخوند را دار مي‌زنيم!

با اين دست باز و همراهي دولت مصدق، چطور انديشه كمونيستي شدن ايران محقق نشد؟

استالين كه مرد، ديگر حزب كمونيست شوروي، مثل سابق از حزب توده حمايت نكرد. ساتچيلكف سفير روسيه در ايران در دوره استالين احساس قدرقدرتي مي‌كرد، ولي حالا ديگر نفوذ و بسط يد گذشته را نداشت. آرزوي استالين اين بود كه از طريق ايران به آب‌هاي خليج فارس برسد، ولي اعضاي كميته مركزي حزب پس از مرگ استالين، سياست‌هاي او را دنبال نمي‌كنند و حزب توده تا حدي قدرت خود را از دست مي‌دهد،اما دكتر مصدق متوجه نيست كه با رفتن استالين، ديگر حزب توده موقعيت سابق را ندارد و روس‌ها به جاي مقابله با امريكا، به دنبال كنار آمدن با امريكايي‌ها هستند. بنابراين مصدق به حزبي چسبيد كه ديگر حمايت خارجي و قدرت تصميم‌گيري نداشت، اما در داخل كشور دائماً كتاب‌هاي ماترياليسم تاريخي و ماترياليسم ديالكتيك و جزوه‌هاي دكتر تقي اراني منتشر مي‌شدند و تبليغات ضدمذهبي ادامه داشت. به همين دلايل است كه حوزه علميه قم و آيت‌الله كاشاني ديگر نتوانستند از مصدق حمايت كنند و در ۲۹ اسفند ۱۳۳۱، موقعي كه شاه خواست از ايران برود، آيت‌الله كاشاني از او درخواست كرد اين كار را نكند.

نگاه جناح‌هاي مختلف از جمله ملي‌گراها، طرفداران شاه و مذهبي‌ها به كودتاي ۲۸ مرداد متفاوت است. تحليل شما چيست؟

درست است. ملي‌گراها ادعا مي‌كردند عليه يك دولت ملي كودتا شده و طرفداران شاه اسمش را قيام مردمي گذاشتند. براي تحليل اين مسئله، ابتدا بايد ديد زمينه‌هاي پيدايش كودتاي ۲۸ مرداد چه بود؟ آن هم در شرايطي كه خود دكتر مصدق وزير دفاع ملي، سرتيپ رياحي رئيس ستاد ارتش، سرهنگ اشرفي فرماندار نظامي و سرهنگ نادري رئيس اداره آگاهي تهران بودند. شيوه كودتاي ۲۸ مرداد، هيچ شباهتي با كودتاهاي كشورهاي عربي يا سودان يا كشورهاي جنوب شرق آسيا از قبيل كامبوج و لائوس نداشت. پنج تانك در خيابان‌هاي تهران آمدند و هنوز ظهر نشده، سرلشكر زاهدي سوار بر تانك آمد و راديو را گرفت و ساعت 2 هم سرود شاهنشاهي زدند! بعد هم همه تقصيرها را گردن ملت انداختند كه مردم مذبذب هستند و صبح گفتند درود بر مصدق و بعدازظهر گفتند مرگ بر مصدق! چطور همه اركان ارتش ، رئيس آگاهي و فرماندار نظامي دوستان دكتر مصدق هستند و خودش هم وزير دفاع است و آن‌قدر قدرت دارد كه وقتي سرهنگ نصيري حكم عزلش را مي‌آورد، او را مي‌گيرد و حبس مي‌كند و در ۲۵ مرداد باتمانقليچ را دستگير مي‌كند كه كودتاي ۲۵ مرداد اتفاق نيفتد و به يكباره در ۲۸ مرداد همگي با هم خلع سلاح مي‌شوند و امريكا با هزينه بسيار اندكي در ايران كودتا را اجرا مي‌كند.

زمينه‌هاي اين كودتا چه بود؟ چه كساني واقعاً با دكتر مصدق همراه بودند؟

به اعتقاد بنده تا به حال درباره اين موضوع تحقيق جامع و همه‌جانبه‌اي صورت نگرفته و بايد تمام اسناد وزارت امور خارجه، ‌ارتش، وزارت كشور و. . . با دقت مطالعه و بررسي شوند. برخورد ما با كودتاي ۲۸ مرداد همواره يك برخورد شعارگونه بوده و تا به حال به شكل علمي و كارشناسانه در اين مورد تحقيق نشده و لذا واقعيت كودتاي ۲۸ مرداد همچنان در پرده ابهام باقي مانده است!

شما در روز ۲۸ مرداد كجا بوديد؟

من ۱۷ سال داشتم و در زندان بودم. بعد از كودتا همه مخالفان دكتر مصدق از جمله دكتر بقايي و سرلشكر باتمانقليچ و. . . از زندان آزاد شدند، ولي من با اينكه با دكتر مصدق مخالف بودم، در زندان ماندم!

شما ريشه كودتا را در داخل مي‌ديديد يا در خارج؟

 هر دو. در درون برخورد آرا و عقايد وجود داشت، در بيرون هم قدرت‌هاي بزرگي چون روسيه، انگليس و امريكا به ايران چشم طمع دوخته بودند. در آن دوران، جهان عرب كلاً دراختيار غرب بود. از جمله عراق با پادشاهي ملك فيصل دراختيار انگليس بود. در سوريه به نفع غرب كودتاهايي صورت گرفته بودند. در مصر جمال عبدالناصر يك كودتاي بدون خونريزي را انجام داده بود و سعي مي‌كرد به غرب نزديك شود، ‌البته بعدها به شرق گرايش پيدا كرد. دكتر مصدق فكر مي‌كرد موضوع خاورميانه و اسرائيل مهم نيست، ولي بود و هست. ما كه نمي‌توانيم در دنيايي جدا از همسايگان خود زندگي كنيم. تمام اتفاقاتي كه در اين كشورها اتفاق مي‌افتند، لاجرم بر سرنوشت كشور ما تأثير مي‌گذارند.

اشاره كرديد كه مرگ استالين در حوادث ايران تأثير گذاشت. به نظر شما ضعف نسبي حزب توده، تا چه حد توانست در كودتاي 28 مرداد مؤثر باشد؟

وقتي استالين مرد، در دفتر سياسي حزب كمونيست اتحاد شوروي سوسياليستي اختلاف افتاد، لذا شوروي حمايت خود را از احزاب وابسته به خود در كشورهاي ديگر كاهش داد. قطعاً اگر استالين زنده بود، كودتاي ۲۸ مرداد وضعيت ديگري پيدا مي‌كرد. در آن صورت حزب توده همچنان قوي باقي مي‌ماند. از ياد نبريم كه حزب توده، تاكنون متشكل‌ترين و سازمانده‌ترين حزب در تاريخ معاصر ايران بوده و در تمام اقشار كشور از كارگري تا دانشجويي و ارتش، عضو و سمپات داشت. حزب توده وقتي در آن روز تهران با آن جمعيت اعلام راهپيمايي مي‌كرد، مي‌توانست 400 هزار نفر را به ميدان بياورد. از اين گذشته اكثر احزابي كه ظاهراً ربطي به حزب توده نداشتند، از جمله سازمان جوانان دموكرات ايران، جمعيت زنان ايران، جمعيت آزادي مردم ايران و. . . در واقع به كميته مركزي حزب توده وابسته بودند. با مرگ استالين، حمايت روس‌ها از حزب توده قطع شد و ديگر شوروي مثل سابق نتوانست حالت تهاجمي نسبت به ايران داشته باشد. من معتقد نيستم كه امريكايي‌ها و روس‌ها در قضيه ۲۸ مرداد با هم كنار آمدند. به نظرم دليل پيروزي كودتاي امريكايي ۲۸ مرداد، اين بود كه روس‌ها سخت مشغول كار خودشان شده و حزب كمونيست شوروي به دليل اختلافاتي كه بين خروشچف، برژنف، مالنكوف، مولونوف، شپيكف و مارشاكف پيش آمده بود، وحدت خود را از دست داده بودند و قادر به اتخاذ يك تصميم واحد نبودند. همين ناهماهنگي حزب توده با روسيه، باعث مي‌شود كه با وجود برخورداري از يك سازمان عريض و طويل حزبي، نتوانند در روز ۲۸ مرداد واكنش مناسبي نشان دهند.

مصدق در روز ۳۰ تير ۱۳۳۱ نه وزارت دفاع را داشت و نه از همكاري امثال سرتيپ رياحي، سرهنگ اشرفي، سرهنگ نادري و كانون افسران آزاد در ارتش برخوردار بود. پس چگونه است كه در روز ۳۰ تير مردم آن‌گونه از او استقبال كردند، اما در ۲۸ مرداد ۳۲، يعني فقط ۱۳ ماه بعد، هيچ كس به حمايت از او به ميدان نيامد؟

بسيار ساده‌لوحانه است اگر تصور كنيم در يك كشور بزرگ بشود با نهايتاً 10 ميليون دلار، يك دولت ملي را ساقط كرد. اگر مردم پشت سر حاكميتي باشند، دست‌كم كودتا با چنين سرعتي انجام نمي‌شود كه مردم صبح بگويند درود بر مصدق و بعدازظهر بگويند مرگ بر مصدق! دولتي كه سرهنگ نصيري را دستگير و گارد شاهنشاهي را خلع سلاح كرد و باعث شد شاه به بغداد فرار كند، ظرف نصف روز سقوط نمي‌كند!

پس علت وقوع اين كودتا چيست؟

يكي از عللي كه زمينه را براي وقوع كودتا مهيا كرد، اختلاف آيت‌الله كاشاني و دكتر مصدق بود. شاه در ۹ اسفند ۱۳۳۱ قصد داشت از ايران خارج شود. آيت‌الله بهبهاني و عده‌اي ديگر به دربار مي‌روند و از شاه مي‌خواهند كه بماند. آيت‌الله كاشاني هم يادداشتي براي شاه مي‌فرستد كه در حال حاضر ترك كشور به صلاح مملكت نيست.

به نظر شما استدلال آيت‌الله كاشاني چه بوده‌است؟

به نظر من غير از مسئله تركتازي حزب توده، شايد استدلال ايشان اين بود كه اگر شاه برود، در ايران جنگ‌هاي قوميتي درمي‌گيرد، چون ما در كشورمان اقوام متعدد و مختلفي داريم كه هريك از آنها داعيه استقلال داشتند. نظام پادشاهي طي قرون و اعصار با سركوب نيروهاي مخالف، توانسته بود به عنوان مظهر قدرت ملي جلوه كند و سلطنت كلاً نماد وحدت ملي قلمداد مي‌شد. شايد آيت‌الله كاشاني اين‌گونه استدلال كرده بود كه با وجود قدرت حزب توده و نيز داعيه‌هايي كه در جاهاي مختلف كشور وجود داشت، احتمالاً تجزيه مملكت وجود دارد. به همين دليل سعي كرد جلوي خروج شاه از كشور را بگيرد.

در آن دوره، پديده نفوذ تا چه ميزان توانست تسهيل كننده فروپاشي نهضت ملي شود؟

در آن روزها اين طرز فكر مطرح بود كه كشورهاي جهان سوم، بدون اتكا به شرق يا غرب قادر نخواهند بود خودشان را اداره كنند و حتماً بايد به يكي از قدرت‌هاي بزرگ متكي باشند. در اوايل انقلاب اسلامي هم سران جبهه ملي و نهضت آزادي چنين تصوري داشتند كه بدون هماهنگي با يكي از قدرت‌هاي بزرگ نمي‌توان كاري  از پيش برد. ممكن است اين حرف را صراحتاً به زبان نياوردند، ولي با موضع‌گيري‌هاي مختلف نشان دادند. اصلاً با عقل جور درنمي‌آيد كه بشود پايتخت مملكتي را با پنج عدد تانك بگيري، زاهدي هم سوار بر تانك برود و در راديو صحبت كند و دكتر مصدق و وزراي او هم از روي پشت‌بام فرار كنند. بعد از چند روز هم دكتر مصدق را دستگير و با سر و صدا و تبليغات فراوان محاكمه كنند. به نظر من آن روزها تهران صحنه فعاليت جاسوس‌ها بود. گروه‌هاي سياسي به جان هم افتاده بودند و عوامل سفارتخانه‌هاي انگليس، امريكا و روسيه با هم مي‌جنگيدند، درست است كه آن روزي كه در ايران كودتا شد، تلويزيون وجود نداشت، ولي راديو و مطبوعات بودند و دولت در خبررساني دست و پابسته نبود.

و سخن آخر؟

اگر كسي بخواهد پيش زمينه‌هاي وقوع يك كودتا يا انقلاب را بررسي كند، بايد مسائل سياسي، اقتصادي و نظامي كشور خود با منطقه و جهان را با دقت مورد مطالعه قرار دهد، چون در دنياي امروز وضعيت با سابق خيلي فرق كرده و در سايه وسايل ارتباط جمعي، دنيا در ارتباط با يكديگر قرار گرفته‌ و لذا تحولات هر كشوري لاجرم بر منطقه و جهان تأثير مي‌گذارد.

با تشكر از فرصتي كه دراختيار ما قرار داديد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار