واكنش‌ها به حادثه دلخراش قتل كودك خردسال افغانستاني به دست پسر نوجوان ايراني كه در شهرستان ورامين اتفاق افتاد، همچنان در جريان است. مقام‌هاي سياسي در كشور ايران و افغانستان اظهارنظرهاي متفاوتي را در اين باره مطرح كرده و مي‌كنند. در شبكه‌هاي اجتماعي هم هجمه‌اي پرخاشگرانه شكل گرفته و در حال افزايش است. ترديدي وجود ندارد حادثه‌اي كه اتفاق افتاده مايه تأثر است و دل هر انساني را به درد مي‌آورد، با اين حال مي‌توان نكات زير را مورد توجه قرار داد.
- بررسي‌هاي مقدماتي حادثه از طرف پليس و بازپرس پرونده در جريان است، بنابراين انجام تحقيقات و روشن شدن همه ابعاد پرونده نيازمند فرصت لازم است و اظهارنظرهاي شتابزده، نبايد مانع انجام اين بررسي‌ها شود. در وقوع حوادثي از اين دست، انتظار عمومي شتاب در انجام تحقيقات و محقق شدن خواست عمومي است كه اين درخواست مغاير قانون است. افكار عمومي بايد به ساختارهاي قانوني كشور احترام بگذارد و تا حاصل شدن نتيجه، صبوري به خرج دهد.
- بزرگنمايي بيش از حد ماجرا، تقابل بسياري از مهاجران افغان با شهروندان ما را به دنبال داشته است. بروز عمل مجرمانه، هويت، زمان و مكان نمي‌شناسد و بسترهاي بروز آن‌كه فراهم باشد، حادثه اتفاق مي‌افتاد. به عنوان خبرنگار در دادگاه‌هاي بسياري حضور داشته‌ام كه در جريان آن اتباع افغان جنايات بسيار فجيعي را عليه هموطنان ما مرتكب شده‌اند و دادگاه بدون توجه به هويت مجرمان به جرائم آنها رسيدگي و متهمان را مجازات كرده است. با اين وجود حقيقت ماجرا اين است كه رسيدگي به اين پرونده هم در صلاحيت دادگاه رسيدگي كننده است. بنابراين اين پرونده به سان بسياري از پرونده‌هاي شكل گرفته رويه قانوني خود را طي مي كند و منجر به صدور رأي هم خواهد شد. قضات رسيدگي كننده هم مطابق اوراق پرونده كه در جريان تحقيقات شكل گرفته، اقدام به صدور رأي مي‌كنند، نه براساس خواست افكار عمومي جامعه. بنابراين دادگاه در اجراي قانون، فراتر از قانون عمل نمي‌كند.
- شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي خصوصاً بي‌بي‌سي، ايضاً شبكه‌هاي اجتماعي به صورت گسترده كمپين‌هاي وسيعي را عليه حادثه شكل داده‌اند و بسياري دانسته يا ندانسته با آن همراهي مي‌كنند. در اينكه اين حادثه هولناك هر انساني را در هر كجاي جهان متأثر مي‌كند، ترديدي وجود ندارد، اما پرسش اين است كه چرا اين سازمان‌يافتگي تنها در اين مورد و موارد خاص صورت مي‌گيرد. چرا كسي سراغ از پنج مردي نگرفت كه چند مرد افغان در جريان حوادث جداگانه آنها را به درخت‌هاي جاده بهشت زهرا بستند و مقابل چشمان وحشت‌زده‌شان به همسرانشان تعرض كردند و فيلم آن را منتشر كردند. اگر مي‌خواهيد به عمق اين فجايع آگاه شويد كافي است كلمه تعرض افغاني به دختر يا زنان ايراني را در گوگل جست‌وجو كنيد تا انبوهي از اخبار كه پرونده‌هاي آن در جريان تحقيقات شكل گرفته پيش روي شما قرار گيرد.
- متهم پرونده در جريان تحقيقات اوليه به جرمش اقرار كرده است. او پسري 17 ساله است كه خود كودك محسوب مي‌شود و مطابق رويه قانوني، پزشكي قانوني بايد ماهيت عملي را كه وي مرتكب شده بررسي كند تا بشود وي را مجرم يا جاني تلقي كرد يا فردي كه جنون داشته يا اساساً ماهيت عملي را كه مرتكب شده هم درك نكرده است.
- با حذف مجرم نمي‌توان جرم را از بين برد. وقوع اين حادثه نشان مي‌دهد كه بسترهاي لازم براي بروز اين عمل مجرمانه وجود دارد. جرائم جنسي كه منجر به شكل‌گيري پرونده‌هاي جنايي مي‌شود بخش زيادي از جرائم را شامل مي‌شود. بسترهاي لازم براي اين اعمال مجرمانه در گستره زيادي از زمان و به دلايل مختلف شكل گرفته است كه البته در مورد اين پرونده بايد در بازكاوي از شخصيت مرتكب و بررسي ساختارهاي خانواده وي به جواب پرسش دست يافت، اما در كليت ماجرا، فاصله گرفتن از آموزه‌هاي ديني، بي‌توجهي خانواده به نيازهاي فرزندان و مهم‌تر از همه ضعف ساختارهاي فرهنگي در مواجهه با آسيب‌هاي پيش رو از دلايلي است كه توجه به آن مي‌تواند از ميزان جرائم كم كند، اما نمي‌تواند مانع بروز جرم شود. بنابراين به جاي اقدام‌هاي شتابزده كه تأثيري در ماهيت عمل انجام شده ندارد بايد زمينه‌هايي را كه منجر به بروز جرم مي‌شود، از بين برد.
