به گزارش خبرنگار ما، ساعت 3 و 40 دقيقه بامداد روز دوشنبه، 23 فروردينماه بود كه دختر جواني وارد پايگاه نهم پليس آگاهي تهران شد و كارآگاهان را از حادثهاي هولناك باخبر كرد. او گفت: عصر ديروز براي جمع كردن سنگهاي تزئيني وارد زمينهاي كشاورزي شده بودم كه چند موتورسوار نزديك شدند. آنها قصد مزاحمت داشتند كه فرياد زدم و كمك خواستم. همان لحظه سرنشينان دو نيسان كه در حال عبور بودند، فريادهايم را شنيدند. نيسانها ايستادند و سه نفر پياده شدند و به كمكم آمدند و موتورسواران را فراري دادند. راننده يكي از نيسانها از من خواست سوار ماشين او شوم تا من را به داخل شهر برساند. به خاطر كمكي كه آنها به من كرده بودند، اعتماد كردم و سوار ماشين او شدم و راننده حركت كرد. دومين نيسان هم به دنبال ما حركت كرد. راننده بعد از طي مسافتي ناگهان تغيير مسير داد. هر چه اعتراض كردم فايده نداشت و در محل خلوتي توقف كرد. فهميدم كه آنها نيت بدي دارند. بعد هم مرد ديگري به جمعشان اضافه شد و سرانجام...
بعد از مطرح شدن شكايت بود كه كارآگاهان به سرعت دست به تحقيق زدند و شماره يكي از خودروها را *** ي 69 ايران 88 به دست آوردند و چند ساعت بعد يكي از متهمان را كه فرهاد. م نام داشت، بازداشت كردند. فرهاد وقتي مقابل شاكي قرار گرفت به جرمش اقرار كرد و سه همدست خود - محمد، ميلاد و فرامرز- را كه از بستگانش بودند، به پليس معرفي كرد. با نشانيهايي كه فرهاد در اختيار پليس گذاشت، ميلاد و محمد در باقرآباد بازداشت شدند. همزمان مأموران پليس موفق شدند فرامرز را در شورآباد دستگير كنند. سه متهم نيز در اولين بازجويي به جرمشان اقرار كردند.
سرهنگ كارآگاه حسين زارع، رئيس پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: چهار متهم پرونده به دستور قاضي و براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پايگاه نهم پليس آگاهي قرار دادند.