نامگذاري سال 1393 هجري شمسي بهعنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي» پيام روشني به همراه داشت و آن لزوم هدايت اولويتهاي اصلي كشور در اين دو حوزه راهبردي يعني «اقتصاد» و «فرهنگ» بود. اكنون در آستانه پايان سال، نيمنگاهي به كارنامه مديران و مسئولان كشور، ميزان موفقيتها و دستاوردها و درعينحال نقاط ضعف و كمبودهاي كشور را در اين دو حوزه رونش ميسازد.
1- «اقتصاد مقاومتي» به جهت خنثيسازي تحريمها و فشارهاي دشمن بهعنوان راهبرد اصلي نظام در حوزه اقتصادي برگزيدهشده است و نامگذاري سال 1393 بهعنوان «اقتصاد» پيوند وثيقي با پيگيري كردن اين سياست راهبردي داشته است. علاوه بر اين در زمستان سال 1392 سياستهاي كلي نظام در حوزه اقتصاد مقاومتي از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي ابلاغ گرديد و اين انتظار ميرفت كه اجراي اين سياستها در سال 1393 بهعنوان اولويت اصلي دستگاههاي مسئول قرار گيرد كه انتخاب شعار سال نيز مؤيد همين مسئله نيز شد.
در يك سالي كه گذشت بسيار از اقتصاد مقاومتي سخن به ميان آمد و نشستهاي متعددي با حضور صاحبنظران و مسئولان در اين خصوص برگزار شد. بيترديد ميتوان گفت امروز اجماعي بينظير در ميان نخبگان كشور در خصوص توجه به اقتصاد مقاومتي شكلگرفته است كه چشمانداز مبهم مذاكرات هستهاي عملاً اين راهبرد را به تنها گزينه پيش روي مسئولان تبديل كرده است.
از سخنراني و طرح موضوع اقتصاد مقاومتي كه بگذريم، بايد گفت كارنامه مسئولان در پيگيري و اجرايي سياستهاي اين راهبرد كلان چندان اميدبخش نيست. برخلاف آنكه بسياري از مسئولان اجرايي حوزههاي اقتصادي از لزوم توجه به اين امر سخن به زبان آوردند، اما در ساحت عمل همچنان منتظر وقوع اقدامات مؤثر و كارآمد هستيم. در خصوص موانع و چالشهاي پيادهسازي عملياتي اين سياستها، چند محور مهم وجود دارد كه بايد بدانها توجه كرد؛ نخست، فرسودگي و تنبلي برخي ساختارهاي مديريتي و مديران اجرايي است كه توان تحول و هماهنگسازي خود با وضعيت جديد را ندارند. دوم، اميدهاي واهي و چشم دوختنهاي بيحاصل به نقاط خيالي كه در طول يك سال و نيم گذشته عملاً آوردهاي براي كشور نداشته است. سوم، ناهماهنگي ميان برخي مديران اجرايي سطح عالي كه نمونه اخير آن را ميتوان در رسانهاي شدن اختلاف دو دستگاه عضو كابينه دانست و چهارم، ترجيح برخي منافع شخصي بر منافع ملي كه گاه در قابل پروندههاي فساد حيرتبرانگيز ظهور بروز مييابد.
به نظر ميرسد حلقه مفقوده موفقيت و كارآمدي راهبرد «اقتصاد مقاومتي» را بايد در جزء چهارم شعار سال يعني «مديريت جهادي» جستوجو كرد. از مديريت تنبل، فرسوده، منفعتطلب و منتظر كمك دشمن، نميتوان انتظار مقاومسازي اقتصاد را داشت. با حاكم كردن فرهنگ و تفكر جهادي بر مديريتهاي كشور در سطوح مختلف ميتوان حلاوت كارآمدي اقتصاد مقاومتي را به كام ملت ايران چشاند.
2- اما حوزه فرهنگ كه از گذشته در سطوح حالي مديريتي مبتلا به درد مظلوميت بود در سالي كه بهعنوان «فرهنگ» نامگذاري شده بود، نيز توفيقات چنداني نيافت. هرچند اقدامات خوب و قابلتقديري از سوي فعالان جبهه مؤمن به انقلاب اسلامي در طول سالي كه گذشت انجام گرفت و كالاهاي فرهنگي فاخري بر جامعه عرضه شد، اما درعينحال حوزه مديريتهاي فرهنگي ضعفهاي جدياي مشاهده شد.
هرچند از دستگاههاي سياستگذار و ناظر فرهنگي، اينچنين انتظار ميرود كه بر توليدات فرهنگي نظارت كافي را داشته و مانعي بر سر راه رسوم رخنههاي فرهنگي به جامعه اسلامي ما باشند، اما در طول يك سال گذشته شاهد بعضي تساهلهاي بيوجه و بعضاً مغرضانه از سوي برخي متوليان امر بودهايم، بهطور مثال عملكرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كه دستگاه اصلي فرهنگ عمومي كشور به شمار ميآيد، بهطور مشخص موردانتقاد دلسوزان انقلاب و فعالان فرهنگي قرار گرفت. انتقادات صريح مراجع معظم تقليد نسبت به اقدامات بخشهاي نظارتي اين وزارتخانه، گوياي دغدغههاي دلسوزان نسبت به موج ضد فرهنگياي است كه پشتصحنه تصميمات برخي مديران را هدايت ميكند.
جالب اينجاست كه به رغم همه اين انتقادات دلسوزانه و بهحق، علائمي از توجه به آنها مشاهده نشده و گاه شاهد تشديد اقدامات ناصواب هستيم. گويا، عزم راسخي براي دهنكجي به نخبگان و فعالان فرهنگ اسلامي در برخي وجود دارد.
در وراي عزم سياسي مديران دستگاههاي فرهنگي، هرچه باشد، درصحنه عمل نتيجهاي روشن دارد و آن آسيبپذيري عرصه فرهنگ است كه البته پيامدهاي اين آسيبها يكشبه مشاهده نميشود. سادهلوحانه است اگر كساني تصور كنند با انتشار يك كتاب، موسيقي، فيلم و. . . فاسد بايد آثار مخربان را بلافاصله در جامعه مشاهده نمود و حال چون اين پيامدها بلافاصله ديده نميشود پس انتشار اين كالاهاي فرهنگي مضر و معيوب، بلاضرر است. چنين نگرشي علاوه بر آنكه سطحي نگرانه است، نشان از بياطلاعي دارنده آن از حوزه فرهنگ و ويژگيهاي آن دارد.
عليايحال امروز ميتوان با كمال تأسف اذعان كرد كه به رغم اقدامات خوب و در خور تحسيني كه در حوزه فرهنگ انجام پذيرفته است، برآيند كلي وضعيت ما در سالي كه به نام فرهنگ نامگذاري شده بود، چندان رضايتبخش نيست. اكنون به نظر ميرسد نيازمند عزمي راسخ در فعالان و صاحبنظران فرهنگي كشور هستيم تا با ارائه مطالبات دقيق و چهارچوب مند از مسئولان مربوط، تصحيح مسير فعلي و بازگرداندن وزارت ارشاد را به ريلهاي تعيينشده قانوني و انقلابي پيگيري نمايند.
به تعبير رهبر معظم انقلاب در ابتداي سال جاري «تمركز دشمنان بر روي فرهنگ بيشتر از همه جا است. چرا؟ بهخاطر همين تأثير زيادي كه فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرك دشمنان در زمينه فرهنگ، عبارت است از ايمان مردم و باورهاي مردم. مسئولان فرهنگي، بايد مراقب رخنه فرهنگي باشند؛ رخنههاي فرهنگي بسيار خطرناك است؛ بايد حساس باشند، بايد هشيار باشند. نميخواهيم بگوييم همه آسيبهاي فرهنگي كار بيگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصريم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگي، مسئولان غير فرهنگي، كمكاريها، غلطكاريها، اينها تأثير داشته؛ ما همه را به گردن دشمن نمياندازيم؛ امّا حضور دشمن را هم در زمينه مسائل فرهنگي نميتوانيم فراموش كنيم.»