گفتههايي كه حالا بسياري چشم به آن دوختهاند تا سرانجام تكليف ايشان مشخص و استراتژيهاي انتخاباتي بسياري از گروهها هويدا شود. گويي كه هاشمي نامش با انتخابات عجين شده است و هربار كه سخن از انتخابات رياستجمهوري به ميان ميآيد، اين نام وي است كه ميكوشد تأثيرگذار در بسياري از معادلات باشد. حال اين دوراهي هاشمي براي آمدن يا نيامدن در انتخابات از آنجايي ناشي ميشود كه از يك سو خود به دليل سن بالا، چندان تمايلي براي حضور در انتخابات ندارد و از سوي ديگر اصلاحطلبان كه اين روزها با بحران چهره، براي انتخابات رياستجمهوري مواجه هستند، با فشار وارد كردن به هاشمي رفسنجاني ميكوشند وي را كانديداي حداكثري خود كنند و شانس پيروزي در اين دوره از انتخابات را افزايش دهند.
اما همزمان با افزايش احتمال كانديداتوري هاشمي در انتخابات پيش روي رياست جمهوري، وي تلاش زيادي را براي در اختيارگيري سر تيتر رسانهها آغاز كرده و ميكوشد با طرح سخنان جنجالي، عملاً كمپين تبليغاتي خود را آغاز كند. آخرين سخنراني وي كه در جمع فعالان فرهنگي ايراد شده است، تمامي شاخصههاي يك سخنراني جنجالي را با خود يدك ميكشد، به طوري كه درست در زمان برگزاري اين ديدار و در حالي كه هنوز اين ديدار به پايان نرسيده بود، شبكه بيبيسي فارسي اقدام به تشريح جزئيات سخنان وي كرد. حال جداي از تمام اينتفاسير، سخنان ايشان در اين نشست حاوي نكات و مسائلي بود كه سؤالات زيادي را در اذهان ايجاد كرد؛ سؤالاتي كه اميد است آيتالله هاشمي در ديدارهاي بعديشان به آن پاسخ دهند.
ارتباط هاشمي با احمدينژاد يكي از مواردي كه در سخنراني اخير هاشمي مورد نقد بسياري از جامعه است، طرح روايت ديدار سال ۸۷ وي با اعضاي كميسيون تحقيق مجلس خبرگان است كه در اين خصوص عنوان كرده كه در آن ديدار وضعيت امروز كشور را پيش بيني كرده و از آن ديدار نواري نيز موجود است. گفتههايي كه بيشباهت به سخنان و تهديدات اخير محمود احمدينژاد در خصوص افشاي برخيها نيست. اين در حالي است كه اين سؤال امروز اذهان بسياري را به خود مشغول كرده است كه چرا آقاي هاشمي رفسنجاني درست پنج سال پس از اين موضوع به سخنان خود در جمع اعضاي مجلس خبرگان اشاره ميكند و در اين مدت سكوت اختيار كرده بود. در حالي كه بارها مردم را صاحب اين حكومت معرفي كردهايد، چطور مردم در اين مدت از اين وقايع بيخبر بودند. ماجرايي كه نه تنها باعث وحدت مردم نميشود بلكه عاملي براي يأس مردم نسبت به مسئولان كشور نظير شما خواهد شد. و البته شايد هم ممكن بود آن حرفها اين روزها روكردني نبود و به همين خاطر بايد مخفي ميماند.
در ديگر سو به راستي چرا آقاي هاشمي كه يكي از منتقدان اصلي منش احمدينژاد بوده و هست، امروز در مسير وي گام بر ميدارد و سخن از نوار و افشاگري ميكند. اگرچه هرگز نميتوان هاشمي رفسنجاني را به عنوان يكي از منتقدان جدي احمدينژاد دانست چراكه احمدينژاد در سيستم تكنوكراتي دولت هاشمي رفسنجاني رشد كرده و درست در همان دولت بوده كه سه بار متوالي به عنوان استاندار نمونه از دست آقاي هاشمي لوح تقدير دريافت ميكند. بنابراين ميتوان رفتار امروز احمدينژاد را بازتابي از دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني دانست كه اقتصاد ليبرالي و مصرفگرايي در كشور حاكم شد و سرمايهدارها شريان اصلي اقتصاد جامعه را در دست گرفتند.
مردم صاحب حكومتند يا. . . نكته ديگر در سخنان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تأكيد گاه و بيگاه وي به صاحب حكومت بودن مردم است. مردمي كه در سال ۸۸ تصميم به انتخاب احمدينژاد گرفتند اما خود آقاي هاشمي كه اين ادعا را مطرح ميكند، حاضر به تمكين به رأي صاحبان حكومت نشد. بنابراين شايسته است كه او در اين خصوص نيز توضيح دهند.
تعيين تكليف براي شوراي نگهبان موضوع ديگري كه در سخنان هاشمي رفسنجاني مورد انتقاد قرار گرفته است، تهديد پيشدستانه در خصوص تأييد صلاحيتكانديداها در شوراي نگهبان است. آقاي هاشمي گفته است كه شوراي نگهبان نبايد كساني را كه صلاحيت دارند، بيجهت رد كند.
آيا شوراي نگهبان به آقاي هاشمي گفتهاند كه بناي ما آن است كه افراد با صلاحيت را بيجهت رد صلاحيت كنيم؟! و آيا اينگونه سخنان تمهيدي براي زير سؤال بردن نتايج تأييد صلاحيتهاي آينده شوراي نگهبان نيست؟!
چرا با اسرائيل سر جنگ نداريد؟ اما جنجاليترين موضعگيري هاشمي رفسنجاني در سخنان اخير خود درباره موضوع رژيم اشغالگر قدس است كه علناً در اين سخنان عنوان كرده كه «با اين رژيم سر جنگ نداريم». اين در حالي است كه در تمامي ادوار پس از انقلاب، سياست جمهوري اسلامي در خصوص رژيم اشغالگر قدس يك سياست مبنايي و غير قابل تغيير بوده است، به گونهاي كه حضرت امام خميني(ره) سخن از حذف اسرائيل از صفحه روزگار به ميان آوردند و از سوي ديگر نيز مقام معظم رهبري عنوان كردهاند كه «ابايي نداريم كه بگوييم ما در مسائل ضديت با اسرائيل دخالت داشته و داريم». اين در حالي است كه رژيم صهيونيستي نيز طي ساليان اخير در اوج دشمني با جمهوري اسلامي قرار داشته و بارها كشور را تهديد نظامي كرده است. حال آقاي هاشمي كه خود را داعيه دار ميراث امام خميني ميداند و از سوي ديگر مدام از صميميت و نزديكي خود با مقام معظم رهبري سخن به ميان ميآورد، بايد به اين سؤال پاسخ دهد كه چرا از آرمانهاي امام راحل و جانشين ايشان در موضوع اسرائيل فاصله گرفتهاند؟
علاوه بر اين در حالي كه غرب و اسرائيل تمامي توان خود را به كار بستهاند تا جبهه مقاومت را تضعيف و از بين ببرند آيا سخنان شما به عنوان فردي كه خود را دلسوز نظام و كشور معرفي ميكنيد، عملا تضعيف جبهه مقاومت و تضعيف عوامل فعال در عمق استراتژيك جمهوري اسلامي نيست؟
درمجموع آن چيز كه از سخنان جنجالي آقاي هاشمي طي اين روزها بر ميآيد، تلاش وي بر قرارگيري در محور اخبار و جلب توجه عمومي است؛ تلاشي كه با فشار اصلاحطلبان شكل گرفته و عملاً اين جماعت ميكوشند با گل آلود كردن فضاي ناشي از برخي سوءمديريتها و گرانيها كه عوامل مختلفي دارد و از جمله ايجاد تنش در فضاي سياسي از سوي همين آقايان در آن مؤثر است، بهرهبرداريهاي سياسي خود را آغاز كنند. . . و حال آقاي هاشمي شروع به شنا كردن در اين آب گلآلود كردهاست.