به گزارش جوان آنلاین به نقل از فارس؛ پیکرهای مدافعان دهه هشتادی و پرافتخار مرزبانی جمهوری اسلامی که در حادثه تروریستی بامداد یکشنبه سراوان به شهادت رسیده بودند، امروز به مشهد آمد و سربازان وظیفه و لالههای پرپرشده، ساعتی را مهمان امام مهربانیها بودند.
مدافعان خاک کشورمان، ساعتی پس از تشییع بر روی دستان زائران و زیارت امام هشتم، به سمت شهرهایشان منتقل شدند تا پس از وداع همشهریان شان، در خاک گرم وطن، آرام بگیرند.
یونس، نور چشمانم بود
پدر شهید یونس سیفی نژاد، در حالی که برای تشییع و تدفین پیکر فرزندش راهی سرخس است در گفت وگوی تلفنی با خبرنگار فارس در مشهد میگوید: از روزی که خدا یونس را به ما داد او نور چشم مان بود. او اخلاق و رفتار خوبی داشت. همسایه، دوست و آشنا از او راضی بودند.
این پدر سرباز شهید در حالی که هرازگاهی بغضش میترکد و پشت تلفن اشک میریزد، میگوید: یونس تا وقتی که مدرسه میرفت همیشه در مسجد بود و بعد از آن هم برای اوقات بیکاری به یک مغازه تعمیرات یخچال رفت و میگفت آمده ام تا شغلی یاد بگیرم.
میخواستم دامادش کنم اما...
پدر این شهید مرزبانی درباره آخرین روزهای زندگی فرزندش میگوید: یونس، مجرد بود. بیست روز پیش به مرخصی آمد و وقتی دیدمش، گفتم که باباجان میخواهم برایت آستین بالا بزنم و دامادت کنم. گفت اجازه بده خدمتم تمام بشود. او از اول در سیستان و بلوستان خدمت میکرد. من ناراحتی قلبی دارم و هر دو ماه باید به پزشک متخصص بروم.
مدتی پیش، برگه درخواستی نوشتم و نماینده، امام جمعه و شورای شهر هم امضایش کردند. در آن تقاضا کرده بودم که به خاطر بیماری ام یونس در شهر خودمان خدمت کند یا نزدیکتر بیاید. مدتی بعد، یونس به مرخصی آمد و گفت که فعلا باید در سیستان و بلوچستان بمانم.
من هم پشیمان شدم و به او گفتم از این به بعد صبر میکنم تا هربار که به مرخصی آمدی من را پیش پزشک ببری.
همه فرزندانم را فدای رهبر و کشور میکنم
پدر این شهید حادثه تروریستی در واکنش به تسلیت مردم میگوید: شهادت فرزندم را به ملت ایران تبریک میگویم. چهار بچه ام را با کارگری و نان حلال بزرگ کردم و از زندگی و شهادت پسرم هم راضی به رضای خدا هستم. من ۴ فرزند دارم که سه پسر و یک دختر هستند. یونس، اولین فرزند و پسر بزرگم بود. نه تنها یونس بلکه دو پسر دیگرم را هم فدای مقام معظم رهبری میکنم. هرجایی نیاز باشد همه بچه هایم را فدای خاک پاک این کشور میکنم.