کد خبر: 1141283
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۵۵
مروری بر جنگ روسیه و اوکراین
جنگ روسیه و اوکراین در حالی به سالروز آغاز خود نزدیک می‌شود که اغلب پیش‌بینی‌ها از سوی کارشناسان نظامی و سیاسی درباره روند آن اشتباه از آب درآمد. تقریباً ۱۲ ماه پیش بود که ارتش روسیه دست به تهاجم همه‌جانبه علیه اوکراین زد. اغلب تصورات در این دوره یک تهاجم کوبنده بود که دولت اوکراین را در مدت کوتاهی سرنگون می‌کند یا حداقل در چنان وضعیتی قرار می‌دهد که به خواسته‌های روسیه تن دهد، حتی منابع اطلاعاتی غربی هم انتظار چنین مقاومتی را نداشتند چراکه از اهدای تجهیزات سنگین مثلاً سامانه‌های پدافندی برد متوسط به اوکراین خودداری می‌کردند، خود روس‌ها نیز به طور مشخص انتظار جنگ طولانی‌مدت را نداشتند. نوع استراتژی تهاجمی و کمبود تدارکات لازم برای یک نبرد طولانی مؤید این نکته است. اوکراین قبل از آغاز جنگ و دقیقاً قبل از ساعاتی از آغاز آن اصلاً انتظار این تهاجم گسترده را نداشت، این کشور مواضع دفاعی خاصی جز در دونباس به پا نکرده بود و بسیج عمومی تنها ساعتی قبل از حمله روس‌ها اعلام شد. طرف اوکراینی به‌رغم هشدار‌های پی‌درپی امریکا مبنی بر قریب‌الوقوع بودن حمله به امکان بروز جنگ تمام‌عیار باور نداشت و بسیاری از دستاورد‌های روسیه هم در سایه غفلت طرف اوکراینی و عدم‌آماده‌سازی مناسب که به پیشروی سریع روس‌ها در مقطع آغازین جنگ منجر شد، به دست آمده است. 
 محمدحسین الهی
 روند کلی جنگ
برای اینکه یک دید کلی از وضعیت جنگ در اوکراین و آنچه تاکنون گذشته داشته باشیم، بهتر است به صورت خلاصه و در چند بخش مروری بر روند کلی این جنگ داشته باشیم. مرحله اول جنگ از شب تهاجم روسیه تا عقب‌نشینی این کشور از جبهه کی‌یف را شامل می‌شود که تقریباً ۴۰ روز طول کشید. 
در این مقطع از جنگ روس‌ها قصد داشتند در سریع‌ترین زمان ممکن خود را به کی‌یف برسانند و از جبهه شرقی، جنوبی و شمالی از جاده‌های اصلی در حال پیشروی به سمت پایتخت اوکراین بودند. 
همچنین یگان‌های هوابرد روسیه خود را از طریق خاک بلاروس و یک عملیات عجیب‌وغریب هوابرد به حومه کی‌یف رسانده بودند و قصد داشتند فرودگاه گوستومیل را به سرپلی برای تصرف کی‌یف تبدیل کنند، اما مقاومت شدید اوکراینی‌ها در این جبهه یگان‌های روسی را دچار تلفات وسیع کرد و باعث شد تصرف کی‌یف ممکن نباشد. در نهایت روسیه برای حفظ نیرو‌ها و تجهیزات خود از جبهه‌های شمال و شمال شرقی به طور کامل عقب‌نشینی کرد. 
در مقطع ابتدایی جنگ که حدود ۴۰ روز طول کشید، روس‌ها تلفات قابل توجهی دادند چراکه به علت پیشروی سریع، عقبه یگان‌های روسی به شدت آسیب‌پذیر بود و اوکراینی‌ها کمین‌های متعددی در این مناطق اجرا می‌کردند که ارتش روسیه را دچار خسارات شدیدی کرد، به طور مثال طبق آمار موجود، یک‌سوم تلفات تانک‌های روسی تنها در دو ماه ابتدایی بوده است. 
در مرحله دوم جنگ روسیه با عقب‌نشینی از جبهه کی‌یف بر جبهه جنوبی و شرقی متمرکز شد. 
در این بخش از جنگ اگرچه روسیه همچنان در حال پیشروی بود ولی این پیشروی بسیار کند و همراه با عملیات‌های طولانی‌مدت برای تصرف شهر‌های کوچک بود. تقریباً در این زمان بود که طرف‌های غربی که از مقاومت اوکراینی‌ها اطمینان پیدا کرده بودند، علاوه بر ارسال موشک‌های ضدزره که از ابتدای جنگ در جریان بود، شروع به تحویل تجهیزات سنگین‌تر از جمله انواع هویتزر‌های کششی و خود‌کششی و سامانه‌های پدافندی برد متوسط کردند. در نهایت این مرحله از جنگ با تثبیت مواضع روس‌ها در منطقه خرسون و همچنین پاک‌سازی تمام و کمال بندر ماریوپول به پایان رسید. 
مرحله سوم جنگ که تاکنون ادامه دارد، در واقع فرسایشی شدن شدید جنگ است. 
در این دوران اوکراین با جمع‌آوری نیروی کافی و همچنین امکانات بهتر غربی دست به پاتک‌هایی برای بازپس‌گیری خاک خود زد که شامل استان خارکیف و شهر مهم خرسون می‌شد. 
روسیه در این بخش از جنگ با اعلام بسیج جزئی، نیرو‌های خود را تقویت و موانع دفاعی بسیاری برپا کرده است. در حال حاضر جنگ به صورت بسیار فرسایشی با پیشروی آهسته و پرتلفات طرفین در برخی جبهه‌ها پیگیری می‌شود. 
 
 
 
 
 مروری بر نبرد روی زمین 
نبرد از صبح ۲۴ فوریه سال ۲۰۲۲ میلادی آغاز شد. همان‌طور که گفته شد روسیه برنامه داشت با رسیدن سریع به کی‌یف دولت اوکراین را سرنگون کند، اما برنامه‌ریزی اشتباه باعث تلفات و به‌هم‌خوردن نقشه اول روس‌ها شد. 
روس‌ها با ورود از تمامی نقاط مرزی مشترک به علاوه از خاک بلاروس و جزیره کریمه سعی کردند ارتش اوکراین را پراکنده و همچنین با قراردادن این کشور در شوک، موجب فروپاشی ساختار فرماندهی این کشور شوند، تقریباً مشابه اتفاقی که برای ایران در جنگ جهانی دوم و تجاوز متفقین به کشور افتاد. 
اما آنچه مدنظر فرماندهان روس بود، اتفاق نیفتاد. اینکه چرا این‌گونه شد، خود یک مطلب جداگانه می‌طلبد ولی به طور خلاصه مواردی مانند کمبود تدارکات و عدم‌برنامه‌ریزی مناسب برای آن، مقاومت خارج از پیش‌بینی اوکراینی‌ها، عملکرد نیرو‌های ویژه اوکراینی و برخی موارد دیگر باعث شکست برنامه جنگ رعدآسا و تغییر جنگ به شکل کنونی یعنی جنگ فرسایشی شد. 
ارتش روسیه همان‌طور که بسیار معروف است برای پیشروی روی زمین متکی به حجم آتش بالای توپخانه و تک‌های زرهی وسیع است؛ سبک و سیاقی که در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق بهره‌مند از مستشاران شوروی علیه ایران هم مشاهده شد. 
اوکراین نیز با داشتن دشت‌های وسیع مناسب این تاکتیک روس‌ها بود، ولی مجموعه‌ای از عوامل باعث شد این تاکتیک قابل اجرا نباشد و هم اکنون به جای حملات عظیم زرهی شاهد جنگ با استفاده از خندق‌ها و شیار‌ها به شکل جنگ جهانی اول هستیم! البته باید توجه داشت که نه تن‌ها روسیه بلکه خود اوکراین هم قادر به هجوم وسیع زرهی نیست که برای اوکراین که طرف ضعیف‌تر جنگ است، این مسئله بسیار دور از ذهن نیست، اما علت کاهش تک‌های زرهی روسیه به عنوان ارتش دوم جهان قابل تأمل است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود. 
در بررسی آتش پشتیبانی ابتدا از توپخانه روس‌ها شروع می‌کنیم که برای ریختن حجم بسیار زیادی آتش روی مواضع دشمن شکل گرفته است. 
هدف استراتژیست‌هایی شوروی و سپس روسی در این تاکتیک این است که پنجره‌ای برای حمله زرهی علیه مواضع دفاعی دشمن باز شود. حجم آتش به روی مواضع دشمن باید به گونه‌ای باشد که مدافع امکان سر بلند کردن و مقابله با تانک‌هایی را که در حال حمله هستند، نداشته باشد. 
روس‌ها این تاکتیک را در جبهه شرقی اوکراین پیدا کردند ولی نه به صورت تمام‌وکمال که این خود دو علت اصلی دارد؛ اول آتش ضدآتشبار اوکراینی‌ها و دوم کمبود مهمات بر اثر حملات پی‌درپی به انبار‌های مهمات در نزدیکی جبهه جنگ. 
ارتش روسیه اگر چه توپخانه فوق‌العاده بزرگی دارد ولی بسیاری از سامانه‌های آن منسوخ و قدیمی است و تنها حجم انبوه آنهاست که برای روس‌ها برتری ایجاد می‌کند، در عوض اوکراینی‌ها به سامانه‌های غربی با برد و دقت آتش بیشتر دست پیدا کرده‌اند که باعث باز شدن دست آن‌ها در انتخاب موضع و آتش ضدآتشبار دقیق علیه یگان‌های توپخانه روسی شده است. 
اوکراینی‌ها نیز دارای سامانه‌های توپخانه‌ای نسبتاً زیادی قبل از جنگ بودند ولی سامانه مدرنی در اختیار نداشتند. این توپخانه هم اگر چه در اول جنگ در برابر روس‌ها عملکرد خوبی داشت، اما چون از کمیت بسیار کمتری نسبت به حریف برخوردار بود، به مرور از توان آن کاسته شد تا زمانی که طرف‌های غربی حامی اوکراین دست به ارسال سامانه‌های توپخانه‌ای کششی و خودکششی به اوکراین زدند که باز مسئله کمیت را جبران نکرد ولی موارد ارسالی دارای کیفیت به مراتب بهتری به نسبت ادوات توپخانه موجود اوکراین بودند. 
در این بین پرشمارترین سلاح توپخانه‌ای که به اوکراین تحویل شد هویتزر کششی ام ۷۷۷ است که ۱۵۲ قبضه از آن تحویل اوکراین شده و البته دست‌کم ۵۳ عدد بر اساس مدارک تصویری توسط روسیه منهدم شده است. ام ۷۷۷ نه تن‌ها پرتعدادترین هویتزر تحویلی به اوکراین است بلکه پیشرفته‌ترین هویتزر کششی موجود در میدان جنگ نیز به حساب می‌آید. 
این هویتزر با استفاده از گلوله‌های هدایت‌شونده ماهواره‌ای ایکسکالیبور که ۵ هزارو ۸۰۰ تیر از آن تحویل اوکراینی‌ها شده است، می‌تواند تا برد ۴۰‌کیلومتر اجرای آتش کند. 
در حال حاضر این هویتزر نقش مهمی در سرکوب توپخانه روس‌ها دارد. دیگر حملات دقیق مورد اجرا توسط این توپ شامل هدف قراردادن مراکز فرماندهی سامانه‌های پدافندی روس‌ها پشت خطوط مقدم است. با وجود اینکه امریکایی‌ها این هویتزر را بدون سامانه رایانه‌ای کنترل آتش تحویل طرف اوکراینی داده‌اند، اما باز هم ام ۷۷۷ اثرگذاری قابل قبولی از خود نشان داده است. 
جهت دقیق‌تر شدن اوضاع نبرد توپخانه‌ای بین دو طرف جنگ بهتر است به رقیب روسی ام ۷۷۷ یعنی هویتزر کششی ۲A۳۶ نگاهی داشته باشیم. 
این هویتزر در اواخر دهه ۷۰ میلادی عملیاتی شده و هدف از طراحی آن به طور ویژه دستیابی به برد بالا و اجرای آتش ضدآتشبار در میدان نبرد بوده است. 
جهت مقایسه بین ام ۷۷۷ و ۲A۳۶ بهتر است از این نکته شروع کنیم که هویتزر روسی حدود ۵/۲ برابر سنگین‌تر از ام ۷۷۷ است که نقل‌وانتقال و استقرار آن را با چالش بیشتری روبه‌رو می‌کند. به طور مثال ام ۷۷۷ با وزن بیش از چهارتنی خود می‌تواند در مدت تنها دو دقیقه از وضعیت انتقال به حالت آماده شلیک درآید که رقمی واقعاً قابل توجه است. در حالی که دو هویتزر در حالت دوئل توپخانه‌ای قرار بگیرند، طرف روسی برای استفاده از این هویتزر در برد ۴۰‌کیلومتر به گلوله‌های راکتی وابسته است که دقتی مانند نسخه‌های هدایت‌شونده ندارند. 
این مثال برای درک تفاوت فناوری در زمینه توپخانه بود که تجربه‌ای واقعاً ارزشمند برای نیرو‌های مسلح کشورمان است که انبوهی از واحد‌های توپخانه را در اختیار دارند. 
در این جنگ مشاهده کردیم که در زمینه توپخانه طرف با کمیت کمتر ولی فناوری بهتر می‌تواند رقیبی با کمیت بسیار بیشتر ولی فناوری پایین را در نبرد رودر‌رو زمینگیر کند. 
باید توجه داشت که دوران هویتزر‌های کششی با توجه به تهدیدات نوظهور مانند پهپاد‌های انتحاری با سرعت هر چه بیشتری در حال پایان است و انواع خودکششی برتری بسیار زیادی نسبت به آن‌ها دارند. 
در جنگ اوکراین هم تلفات کمتر و بقاپذیری بسیار بیشتر این‌گونه از سامانه‌های توپخانه‌ای به خوبی احساس شد، به طور مثال تنها یک دستگاه از حدود ۲۸ هویتزر خودکششی آلمانی pzh۲۰۰۰ در اختیار اوکراینی‌ها تاکنون هدف قرار گرفته است. 
امکان حفاظت از خدمه در برابر ترکش و پهپاد‌های انتحاری کوچک و سرعت جابه‌جایی بالا از مزیت‌های عمده این هویتزر‌ها به نسبت انواع کششی است. در این زمینه هم روسیه دارای کمیت بسیار بیشتر و طرف اوکراینی هم دارای ترکیبی از انواع روسی و نمونه‌های مدرن اهدایی غرب است که همین هویتزر‌های خودکششی تحویل شده از غرب تا حدی توانسته‌اند روس‌ها را روی زمین متوقف کنند. 
در سمت دیگر روس‌ها نیز با وجود کاربری گسترده از هویتزر خودکششی عظیم‌الجثه ۲S۷ تنها حدود ۱۰ مورد تلفات را متحمل شده‌اند که بار دیگر بقاپذیری و برتری انواع خودکششی به کششی را نشان می‌دهد و صدالبته باید توجه داشت هویتزر‌های خودکششی دارای فناوری منسوخ مانند ۲S۱ که نمی‌توانند از برد بالا اقدام به اجرای آتش کنند و به خطوط نبرد نزدیک می‌شوند، تلفات زیادی داده‌اند. 
دو طرف جنگ برای افزایش دقت توپخانه خود به شدت از انواع کوادکوپتر‌ها و پهپاد‌های کوچک برای طرح‌ریزی و تصحیح آتش استفاده می‌کنند که البته در ادامه بیشتر هم به آن می‌پردازیم. 
این روش فوق‌العاده مؤثر نشان داد و باعث شد توپخانه با آگاهی کامل از میدان نبرد بتواند جلوی اغلب حملات حریف را در مرحله اولیه بگیرد یا با تلفات شدید مواجه سازد. 
 
 
 اثبات مجدد ارزش‌های ضدزره
همان‌طور که گفته شد توان زرهی دو طرف در این جنگ آن‌گونه که باید و شاید نتوانست ایفای نقش کند. یکی از دلایل اصلی این بحث توان ضدزره دو طرف است. 
از آنجا که طرف روسی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین سازنده موشک‌های ضدتانک دارای توان کم‌نظیری در این زمینه است، بهتر است نیم‌نگاهی به تسلیحات و تاکتیک‌های طرف اوکراینی در این زمینه داشته باشیم. اوکراینی‌ها چندین لایه ضدزره تشکیل دادند که توانست توان سیل‌آسای زرهی روسیه را مهار کند. 
از زمانی که جنگ به صورت خطی و نه منطقه‌ای مثل آنچه در اوایل جنگ شاهد بودیم، درآمد، اوکراینی‌ها ابتدا دست به مین‌گذاری گسترده زدند، به گونه‌ای که طبق گفته سازمان ملل، اوکراین هم اکنون آلوده‌ترین کشور جهان به مین است. این مین‌گذاری باعث کانالیزه‌شدن حرکت زرهی روس‌ها به مناطق محدودتری می‌شد، سپس اولین لایه ضدزرهی که تانک‌های روسی با آن مواجه هستند، موانع مهندسی رزمی مثل کانال‌ها به همراه واحد‌های پیاده با موشک‌های ضدزره معمول مانند کورنت و ... و البته تانک‌های سنگر گرفته اوکراینی است.
با فاصله اندکی از خطوط نبرد واحد‌های ضدزره دیگری با استفاده از کوادکوپتر‌ها در مقیاس بسیار وسیع تحرکات حریف را رصد می‌کنند، چنین واحد‌هایی معمولاً به موشک امریکایی جاولین با قابلیت حمله از بالا (Top attack) و پهپاد‌های انتحاری کوچک و موشک‌های انگلیسی بریمستون مجهز هستند. 
بار‌ها در ویدئو‌های مختلف از این جنگ دیده شد که واحد‌های ضدزره کوچک اوکراینی خود دارای پهپاد‌های دست پرتاب یا کوادکوپتر هستند. 
به این ترتیب این واحد‌ها با گرفتن موضع مناسب یا با تسلیحات دارای قابلیت شلیک از ورای خط دید مستقیم مثل جاولین یا بریمستون از فاصله مناسب اقدام به شکار تانک‌های روسی می‌کنند. این مسائل یکی از دلایل تجدیدنظر روس‌ها در تاکتیک استفاده از قوای زرهی خود و البته پذیرش تلفات قابل توجه بود. 
از دیگر تمهیدات طرف اوکراینی برای دفاع در برابر زرهی روسیه ایجاد واحد‌های کوچک بزن‌دررو است که البته قبلاً در چندین کشور دیگر هم دیده و تجربه شده است. 
این واحد‌ها اغلب از نیرو‌های ویژه مجهز به وانت و باگی‌های مختلف برای تحرک سریع هستند، البته نقطه‌ضعف چنین واحد‌هایی نیز آسیب‌پذیری شدید در برابر آتش مستقیم و توپخانه دشمن در صورت کشف‌شدن است، چون که هیچ کدام از تجهیزات چنین یگان‌هایی امکانات حفاظتی ندارد، اما نکته مثبت آن پرکردن شکاف بین واحد‌های مختلف خصوصاً در زمان تک دشمن است. 
 
 
 
 تانک‌ها در ماشین زمان
در سمت مقابل یگان‌های ضدزره اوکراینی واحد‌های زرهی روسیه به عنوان ستون فقرات نیروی زمینی روسیه قرار دارند. 
ارتش روسیه و قبل از آن ارتش شوروی از زمان جنگ جهانی توجه خاصی به یگان‌های زرهی داشتند. در این جنگ نیز زرهی روسیه از ابتدا با تمام توان وارد میدان شد، اما به دلیل برخی موارد که قبلاً توضیح داده شد، نتوانست تأثیری را که انتظار می‌رفت در میدان جنگ داشته باشد، ولی تجربیات گران‌بهایی نصیب روس‌ها و ناظران بر روند جنگ شده که برخی آثار آن از هم اکنون قابل مشاهده است. 
بنا به ادعای برخی کارشناسان نظامی غربی ارتش روسیه قبل از جنگ حدود ۳ هزارو ۵۰۰ عراده تانک عملیاتی در اختیار داشت که ۲ هزارو ۵۰۰ عراده آن تی ۷۲ و مدل‌های ارتقایافته آن مانند تی ۷۲ بی ۳ بود. 
هم اکنون بر اساس منابع تصویری روس‌ها هزارو ۳۵۰ دستگاه تانک را که شامل ۴۰ درصد کل موجودی قبل از جنگ می‌شود از دست داده‌اند که شامل موارد انهدامی، آسیب شدید یا غنیمت است. جالب اینکه بیش از ۴۰۰ مورد از این تعداد تنها در ۴۰ روز ابتدایی جنگ از دست رفته است که علت آن حمله بدون تأمین عقبه و نوع تاکتیک روس‌ها در اول جنگ بود. 
برای جبران این موارد روس‌ها در چند ماه گذشته، روند تولید تانک را در کشور خود سرعت بخشیده‌اند که قبلاً از سوی برخی تحلیلگران با توجه به تحریم‌های مختلف و شرایط اقتصادی ناممکن تلقی می‌شد. 
ارتش روسیه تاکنون سه روش اصلی برای کاهش و جبران تلفات زرهی موجود برگزیده است: اول تأمین شماری زرهی از متحدان درجه یک به طور مثال بلاروس، دوم عملیاتی‌کردن برخی تانک‌های موجود در انبار‌های پرتعداد باقی‌مانده از زمان شوروی و سوم ارائه بسته‌های ارتقای حفاظتی جدید بر اساس تجربیات میدان نبرد. 
این سه روش که البته همراه با تغییر مدل کلی جنگ بود، باعث شد تأثیر تلفات زرهی روس‌ها تا حدودی کاهش یابد و این کشور بتواند همچنان فشار را بر طرف اوکراینی حداقل در چند جبهه حفظ کند. 
روس‌ها با کسب تجربیاتی از جنگ بسته‌های ارتقای زرهی جدیدی نیز ارائه کردند که موارد جالبی در بین آن‌ها به چشم می‌خورد. از جمله جالب‌ترین آن ارتقایی است که تحت عنوان T- ۷۲B۱OBR۲۰۲۲ شناخته می‌شود. جنگ اوکراین برای روس‌ها این نکته را مشخص کرد که حفاظت جانبی تانک‌های روسی که عمدتاً به وسیله زره واکنشی کنتاکت پنج یا ریلیکت تأمین می‌شود، ناکافی است و حفاظت قابل قبولی جز از روبه‌رو در این تانک‌ها وجود ندارد، از این رو روسیه هم در بسته‌های ارتقای جدید خود توجه بیشتری به زره جانبی برجک و شاسی کرده است، البته این نکته‌ای نیست که قبل از جنگ از چشمان طراحان روسی پنهان بوده باشد، به طور مثال روس‌ها قبل از جنگ یک نوع زره واکنشی جدید برای تقویت حفاظت جانبی زره‌پوش‌های خود تدارک دیده بودند که با نام زره واکنشی ۴S۲۴ شناخته می‌شود. این زره واکنشی برخلاف روش مرسوم داخل کیسه‌های برزنتی قرار گرفته بود تا وزن کمتری به تانک اضافه کند. 
اما یک دلیل ساده باعث شد این زره واکنشگر کارایی لازم را نداشته باشد، اغلب تانک‌های مجهز به این زره هنگام عبور از مناطق جنگی با موانعی برخورد می‌کردند یا در نزدیکی آن‌ها انفجاری رخ می‌داد که باعث جداشدن این زره قبل از زمان موردنیاز می‌شد. 
به این ترتیب روسیه در ارتقا‌های بعد از شروع جنگ این زره واکنشی را با چشم‌پوشی از افزایش وزن دوباره در جعبه‌های فلزی قرارداد تا بقاپذیری بهتری در میدان جنگ داشته باشد. 
در نگاهی کلی به تانک T- ۷۲B۱ OBR۲۰۲۲ که کاملاً بر اساس تجربیات میدانی ارتقایافته است، چند نکته جالب به چشم می‌خورد: اول، حفاظت جانبی سرتاسری است که به وسیله قرار دادن زره ۴S۲۴ داخل جعبه فولادی و روی زره ریلکت و کنتاکت پنج کناره شاسی انجام شده و قبلاً تانک‌های روسی تنها دارای زره واکنشی در یک‌سوم ابتدایی شاسی بودند که در انواع ارتقایافته مثل T- ۸۰BVM به حدود دوسوم رسیده بود، ولی با توجه به تجربه میدان نبرد اوکراین، روس‌ها تانک‌های جدید خود را در تمام طول شاسی به زره واکنشی مجهز می‌کنند. دوم، استفاده از زره کنتاکت یک در نقاط کمتر حفاظت‌شده کناره برجک است که احتمال اصابت کمی دارد، کنتاکت یک علاوه بر ابعاد کوچک که مناسب نصب در چنین مکان‌هایی است، قیمت تمام‌شده کمتری نسبت به انواع جدید دارد. سومین مورد نصب زره قفسی در جلوی برجک و برای حفاظت از حلقه برجک است که از حساس‌ترین نقاط تانک به حساب می‌آید، البته روس‌ها قبلاً تجربه نصب چنین زره قفسی را در T- ۸۰BVM و T- ۹۰M داشته‌اند، اما مورد آخر حذف و عدم‌استفاده از سامانه نظارتی کنترل آتش SOSNA- U است و جای آن سامانه نازل‌تر ۱PN۹۶MT- ۰۲ که دارای برد کشف و کیفیت تصویر کمتری به نسبت SOSNA- U به کار رفته در T- ۷۲B۳ استفاده شده است، البته این مورد از روی ناچاری بوده چراکه با توجه به قطعات خارجی به کار رفته در SOSNA تأمین و هزینه قطعات آن روس‌ها را دچار مشکل کرده بود. 
روس‌ها نه تن‌ها روی تی ۷۲‌های جدید ارتقایافته بلکه حتی روی
 T- ۸۰BVM‌های جدید هم سراغ سامانه‌های کنترل آتش ارزان‌تر و بومی‌تر رفته‌اند. 
در آخر ذکر این نکته هم لازم است که با توجه به سطح تهدیدات موجود در اوکراین از جمله جاولین و بریمستون و حتی احتمالاً در آینده اسپایک اسرائیلی، ارتقای حفاظت تانک‌های روسی تا حد کمی تلفات این یگان‌ها را کاهش می‌دهد و نیاز شدید به سامانه‌های دفاع فعال سخت به خوبی در اوکراین مشخص است؛ مطلبی که حلقه مفقوده در روزآمدسازی ناوگان زرهی ایران هم به شمار می‌رود. 
 
 نگاهی به نبرد در آسمان 
همانند باقی بخش‌های نیرو‌های مسلح اوکراین و روسیه، توان هوایی دو طرف نیز به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. در طرفی روسیه با نزدیک هزار فروند جنگنده عملیاتی تنها در نیروی هوایی خود (به جز نیروی دریایی) و انواع بمب‌افکن‌های استراتژیک و هواپیما‌های اطلاعاتی در برابر نیروی هوایی اوکراینی قرار گرفت که گفته می‌شود قبل از جنگ به سختی ۵۰ فروند جنگنده عملیاتی داشت و بهترین جنگنده آن تولید دهه ۸۰ شوروی بودند. 
طبق انتظار‌ها اولین موج حملات به اوکراین از هوا بود. روس‌ها با شلیک موشک‌های کروز و بالستیک و جنگنده‌های این کشور با شلیک موشک‌های دورایستای هوا به زمین مثل خا ۵۹ (kh۵۹) و ضدرادار خا ۳۱ سعی کردند با استفاده از غافلگیری اول جنگ بیشترین خسارات ممکن را به نیرو‌های مسلح اوکراین به خصوص ساختار پدافندی و راداری و نیروی هوایی این کشور بزنند، اما به نظر حجم حملات کم بود و نیروی هوایی اوکراین از موج ابتدایی حملات جان سالم به در برد و خسارات اندکی متحمل شد. 
اوکراین سپس با کمک برخی کشور‌های اروپایی دارنده جنگنده‌های روسی به خصوص میگ ۲۹ و سوخو ۲۵ بخشی از ناوگان قدیمی خود را نیز به حالت عملیاتی بازگرداند. 
در حال حاضر تخمین زده می‌شود نیروی هوایی اوکراین تعداد جنگنده فعال بیشتری به نسبت آنچه قبل از جنگ در اختیار داشت، داشته باشد. 
در زمان کنونی جنگ، نیروی هوایی اوکراین در خطوط مقدم با استفاده از پرواز در ارتفاع پایین حملاتی را علیه نیروی زمینی روسیه انجام می‌دهد که این‌گونه از حملات عمدتاً توسط دو نوع سوخو ۲۵ و سوخو ۲۴ انجام می‌گیرد. 
دو جنگنده میگ ۲۹ و سوخو ۲۷ نیز برای انجام حملات ضدرادار با موشک‌های امریکایی AGM- ۸۸ و انجام گشت‌های هوایی در داخل فضای سرزمینی اوکراین مورد استفاده قرار می‌گیرند، خصوصاً در زمان حملات روس‌ها با استفاده از موشک‌های کروز و پهپاد‌های انتحاری گل شمعدانی این دو جنگنده نقش مهمی در دفاع از اوکراین دارند. 
اینکه واقعاً چه اندازه شلیک موشک ضدرادار هارم توسط اوکراینی‌ها توانسته است موجب محدودکردن توان پدافندی روس‌ها در جبهه‌های جنگ شود، مشخص نیست. 
تصاویر سامانه‌های پدافندی دو طرف به خصوص سامانه‌های منهدم‌شده برای اینکه دشمن از آثار تاکتیک‌های خود در برابر پدافند حریف تا حد ممکن مطلع نباشد، معمولاً منتشر نمی‌شود. 
در ماه‌های ابتدایی جنگ انواع جنگنده‌های جدید روسی مانند سوخو ۳۰ و ۳۴ و ۳۵ در کنار انواع قدیمی در عملیات‌های تهاجمی شرکت داشتند، اما تاکتیک‌های منسوخ روس‌ها در به پرواز درآوردن جنگنده‌های ارزشمند در ارتفاع پایین برای شلیک تسلیحات ارزان‌قیمت غیرهدایت‌شونده سبب از دست رفتن تعدادی از انواع سوخو ۳۰ و ۳۴ و نهایتاً تجدید نظر روس‌ها شد. 
سوخو‌های ۳۵ هم مسلح به موشک هوا به هوا و ضدرادار پرواز‌های گشتی متعددی برای شکار پرنده‌های اوکراینی و رادار‌های زمینی آن‌ها بودند. 
نیروی هوایی روسیه به علت خطر پدافندی اوکراینی‌ها که در حال حاضر با برخی سامانه‌های غربی نیز تجهیز شده است، در ماه‌های اخیر فعالیت محدودی در خطوط مقدم دارد. 
روس‌ها به طور معمول در ارتفاع پایین از جنگنده‌های سوخو ۲۵ و سوخو ۲۴ و در موارد کمتری از سوخو ۳۴ برای حملات در خطوط مقدم استفاده می‌کنند که این حملات معمولاً با بمب‌های سقوط آزاد و راکت صورت می‌گیرد که اثرگذاری کمی دارد. 
حمله‌ها به پشت خطوط با استفاده از موشک‌های کروز پرتاب‌شده از بمب‌افکن‌های روسی یا موشکی مثل خا ۵۹ انجام می‌شود. به طور مشخص آنچه نیروی هوایی روسیه را در این جنگ بسیار آزار داده و عملکرد آن را محدود کرده است، کمبود تسلیحات دورایستای هوا به زمین و به طور کلی تسلیحات دقیق هوا به زمین بود. آنچه از تصاویر این جنگ مشخص است، جنگنده‌های روسی به ندرت به بمب‌های هدایت‌شونده مجهز می‌شوند و اغلب راکت و بمب سقوط آزاد حمل می‌کنند. 
روسیه به میزان کافی بمب هدایت‌شونده تولید نکرده و اغلب بمب‌های دقیق روسی هم بسیار سنگین و برای حملات خاص طراحی شده‌اند. 
در کل نیروی هوایی روسیه فاقد تسلیحاتی مانند بمب‌های خانواده SDB و JDAM در تعداد انبوه است که نیاز به چنین تسلیحاتی نیز در جنگ اوکراین به خوبی مشخص است. 
از طرفی اغلب جنگنده‌های روسی فاقد پاد‌های هدف‌یابی هستند و تنها سوخو ۲۴ و سوخو ۳۴ دارای تقریباً چنین چیزی آن هم به صورت داخلی و با زاویه دید محدود هستند. 
در صورتی که ناوگان انبوه فلانکر‌های روسی مجهز به پاد هدف‌گیری مناسب و تسلیحات هدایت دقیق در تعداد کافی بودند، احتمالاً شرایط جنگ هم اکنون بسیار متفاوت بود. 
 ناوگان بالگردی اوکراین هم، چون هواپیما‌های نظامی آن محدود بود، اما چند عملیات جالب توجه در پشت خطوط مقدم علیه روس‌ها انجام داد که خبرساز شد. روس‌ها توان بالگردی انبوهی چه در زمینه رزمی و چه پشتیبانی داشتند و از آن به طور گسترده هم استفاده کردند. 
با وجود گستردگی استفاده، تلفات ناوگان بالگردی روسیه در برابر پدافند اوکراینی‌ها خارج از حد معقول نبوده است و حتی می‌توان گفت به لطف برخی سامانه‌های حفاظتی، در حد کم هم بود. نقطه ضعف این ناوگان نداشتن موشک ضدزره هدایت خودکار یا اصطلاحاً شلیک و رها بود. 
لزوم ایستایی یا پرواز کم سرعت بالگرد‌های روس برای تداوم هدایت موشک‌های نیمه‌خودکار به سمت هدف سبب می‌شد تا خود آن‌ها به هدفی برای سامانه‌های زمین پرتاب دفاعی و حتی موشک‌های ضدزره در اختیار اوکراینی‌ها تبدیل شوند. 
خوشبختانه در حوزه تسلیحات بالگردی نیرو‌های مسلح کشورمان محصولات ارزشمندی با قابلیت شلیک و رها در برد‌های متنوع ساخته و عملیاتی کرده‌اند، اما سامانه‌های هشداردهنده و فریب‌دهنده برای حفاظت از بالگرد‌ها در ایران به ندرت یافت می‌شود و لازم است به سرعت روی ناوگان عملیاتی کشور پیاده‌سازی شود. 
 
 
 موشک‌های کروز و بالستیک در جنگ
در کمبود توان عملیات دقیق هوایی، روسیه به شدت به حملات با موشک‌های کروز و بالستیک وابسته است. طبق گفته پنتاگون روس‌ها تقریباً در دو ماه ۲ هزار تیر موشک کروز و بالستیک روانه اوکراین کرده‌اند که در ادامه البته این حملات به شدت کاهش یافت چراکه ذخایر روس‌ها تحت فشار زیادی قرار گرفته بود. 
فعلاً روس‌ها تاکتیک حملات موشکی خود را از حملات پراکنده، اما روزانه که در اوایل جنگ انجام می‌شد، به یک یا دو موج حمله چندساعته در ماه کاهش داده‌اند که این مسئله خود چند دلیل دارد. اول اینکه ذخایر روس‌ها کاهش‌یافته و کفاف حملات روزانه را نمی‌دهد، دوم اینکه توان پدافندی طرف اوکراینی در برابر موشک‌های کروز زیر صوت با تحویل سامانه‌های پدافندی مدرن‌تر غربی مثل IRIS- T و برخی تمهیدات این کشور مثل تشکیل تیم‌هایی با موشک‌های دوش‌پرتاب و گشت‌های هوایی توسط جنگنده افزایش قابل‌توجهی به نسبت اول جنگ داشته و در صورت شلیک‌های کم‌تعداد احتمال رسیدن موشک‌ها خصوصاً به اهدافی در مناطق بیشتر حفاظت شده اوکراین کم است و سوم کاهش ذخایر موشک‌های بالستیک اسکندر روسیه که به توقف شلیک آن در جنگ اوکراین انجامیده و در حال حاضر چندین ماه است از این موشک بالستیک خبری نیست. 
نکته مهم در این مورد این است که اوکراینی‌ها برخلاف کروز‌های مهاجم، دفاعی در برابر موشک اسکندر نداشتند. 
مهم‌ترین سامانه موشکی اوکراینی‌ها هایمارس HIMARS امریکایی است که تأثیر قابل‌توجهی در جبهه جنگ گذاشت. طرف اوکراینی با استفاده از این سامانه که دارای راکت‌های هدایت‌شونده و توان تحرک بسیار بالاست، توانسته است شمار زیادی از انبار‌های مهمات روس‌ها در نزدیکی خطوط نبرد را هدف قرار دهد که تأثیر فوق‌العاده‌ای بر عملکرد توپخانه روسیه گذاشته، همچنین این سامانه با زمان آماده‌سازی بسیار پایین خود که ظاهراً چند دقیقه است توانسته در خطوط مقدم برای هدف قراردادن مراکز تجمع نیرو‌های روسی یا دیگر اهداف ارزشمند مانند سامانه‌های پدافندی مورد استفاده قرار گیرد. 
سامانه هایمارس نقش مهمی در بازپس‌گیری شهر مهم خرسون از ارتش روسیه داشت، خصوصاً با هدف قرار دادن دقیق و پی‌درپی پل اصلی خرسون و پل‌های شناور ارتش روسیه در این منطقه که در نهایت موجب شد روس‌ها تنها منطقه تحت کنترل خود در غرب رودخانه دنیپر را از دست بدهند. 
مهم‌ترین مزیت هایمارس در میدان نبرد توان بقاپذیری بالای آن در نزدیکی خطوط نبرد است، وگرنه روسیه تسلیحات هدایت دقیق بسیاری دارد که شاید اندازه این راکت‌انداز روی نبرد زمینی مؤثر نبودند. 
هایمارس دارای کابین زرهی و کامیونی با توان آفرود مناسب است که باعث می‌شود بتواند در خطوط نبرد رفت‌وآمد کند، همچنین زمان آماده‌سازی و شلیک این سامانه بسیار کم است که علاوه بر ایجاد قابلیت واکنش سریع به اهداف کشف‌شده در خطوط نبرد باعث سخت‌شدن پیداکردن و مقابله با پرتابگر‌های آن می‌شود و تاکنون هم بر اساس مدارک تصویری روسیه موفق به شکار این سامانه نشده است. 
 
 غوغای پهپادها
اما یکی از جالب‌توجه‌ترین بخش‌های جنگ اوکراین کاربرد فوق‌العاده وسیع پهپاد‌ها خصوصاً پهپاد‌های انتحاری و کوادکوپترهاست. دو طرف قبل از جنگ از توان پهپادی آنچنانی بهره‌مند نبودند و شاید این تنها بخشی بود که دو طرف دارای توانایی تقریباً برابر بودند. اوکراینی‌ها دارای شماری نزدیک به ۲۰ فروند بایراکدار تی‌بی‌۲ و شماری پهپاد بومی کوچک بودند. در ابتدای جنگ تی‌بی‌۲‌های اوکراینی دست به عملیات تهاجمی علیه یگان‌های روسی در حال پیشروی می‌زدند و اهداف ارزشمندی مثل پست‌های فرماندهی و سامانه‌های پدافندی را هدف قرار می‌دادند. 
با وجود اینکه این پهپاد‌ها چندین سامانه پدافندی روسی مثل تور ام‌۱ و ۲ و بوک‌ام ۱ و ام‌۲ و در نهایت پانتسیر را هدف قرار دادند، ولی در نهایت روس‌ها با تکمیل شبکه پدافندی خود در خط مقدم ضمن انهدام چندین فروند جلوی فعالیت آزادانه این نوع پهپاد در خطوط مقدم را گرفتند و اوکراین در حال حاضر از این پهپاد در فاصله ۲۰ تا ۳۰ کیلومتری پشت خطوط مقدم برای کشف اهداف و هدایت آتش توپخانه استفاده می‌کند، فرایندی مشابه برای روس‌ها نیز اتفاق افتاد و پهپاد‌های نسبتاً بزرگی مثل فورپست  (سرچر اسرائیلی) و اورین عمدتاً بافاصله از خطوط مقدم پرواز می‌کنند. 
در حال حاضر خط مقدم عرصه جولان انواع پهپاد‌های کوچک و کوادکوپتر در نقش‌های انتحاری، کشف و هدایت آتش توپخانه و حتی رزمی است. 
برای اهداف عمقی روس‌ها پهپاد‌های گل‌شمعدانی-۱ و ۲ را در اختیار دارند که موفقیت خوبی در جنگ داشته‌اند. این نوع پهپاد‌ها برای حمله به اهداف ثابت طراحی شده‌اند و دارای دوربین حداقل در نسخه‌هایی که تاکنون دیده شده‌اند نیستند، ولی برای زدن اهداف استراتژیک دشمن گزینه مناسبی هستند، سرجنگی قابل‌توجه برای کلاس خود، امکان پرواز در ارتفاع کم و برد بالا از مزیت‌های این پهپاد است. 
به گفته خلبانان اوکراینی این پهپاد‌ها سطح مقطع راداری در حد پرندگان دارند و برای رادار جنگنده‌های اوکراینی بسیار سخت است که چنین اهدافی را کشف کنند، همچنین پهپاد‌های گل شمعدانی با استفاده از برد بالای خود می‌توانند مسیر‌های پروازی بسیار متنوع و پیچیده‌ای انتخاب کنند که پدافند اوکراین را دور می‌زنند. 
اوکراین با وجود اینکه در هر موج حمله، ادعای سرنگونی چند فروندی از این نوع را دارد ولی عملاً تاکنون نتوانسته است راه مناسبی برای مقابله با این نوع پهپاد‌ها پیدا کند. نکته جالب اینکه طبق اخبار موجود دو فروند جنگنده میگ ۲۹ که برای انهدام این پهپاد به آن نزدیک شده بودند با انفجار سرجنگی بسیار خاص پهپاد‌های گل شمعدانی منهدم شده‌اند!
با وجود ابتکارات طرف اوکراینی، اما این کشور همچنان فاقد ناوگان پهپادی با قابلیت انجام حملات مستمر و مؤثر در عمق مناطق تحت کنترل حریف است، چه‌بسا اگر طرف اوکراینی مجهز به امثال هاروپی و گل شمعدانی بود، خسارات بیشتری به طرف روسی وارد می‌کرد، البته در آینده احتمالاً شاهد برخی طرح‌های بومی اوکراینی‌ها در این زمینه خواهیم بود. 
 
 نگاهی به نبرد در دریای سیاه 
همان‌طور که احتمال می‌رفت، نبرد دریایی بزرگی در طول جنگ اوکراین به وقوع نپیوست چراکه برتری مطلق در این زمینه در اختیار طرف روسی بود که ناوگان دریای سیاه خود را با برخی ناو‌ها از ناوگان شمال و ناوگان خزر تقویت کرده بود. 
اوکراینی‌ها صرفاً تعدادی قایق گشتی و یک ناو رزمی از کلاس کیرواک در اختیار داشتند که در همان ابتدای جنگ برای اینکه به دست روس‌ها به غنیمت گرفته نشود، توسط خدمه اوکراینی غرق شد. 
اوکراین برنامه‌هایی برای خرید قایق‌های موشک‌انداز از انگلستان و فریگت و زیردریایی از ترکیه داشت که آغاز جنگ مهلتی به این کشور نداد. 
روسیه ناوگان بزرگی از کشتی‌های آبی- خاکی را از قبل از جنگ در دریای سیاه جمع کرده بود تا دست به حمله آبی‌- خاکی به بندر اودسا اوکراین یا مناطق اطراف آن بزند، اما تحویل موشک‌های ضدکشتی هارپون و عملیاتی‌شدن موشک بومی نپتون اوکراینی باعث شد روس‌ها ریسک حمله آبی‌- خاکی را قبول نکنند. روسیه در نهایت از این ناوگان عظیم آبی- خاکی برای پشتیبانی از عملیات نیروی زمینی ارتش روسیه که مشغول پیشروی در مسیر بندر ماریوپل اوکراین بود، استفاده و تدارکاتی را در بندر بردیانسک که توسط نیروی زمینی روسیه تصرف شده بود پیاده کردند، ولی همین عملیات نیز توسط اوکراینی‌ها رصد شد و بندر توسط دو تیر موشک بالستیک توچکا هدف قرار گرفت که موجب نابودی یک ناو آبی‌- خاکی کلاس الیگیتور روسی شد. اوکراین بار دیگر دشواری‌های حمله آبی‌- خاکی را نشان داد، حتی برای کشوری مثل روسیه با ناوگان عریض و طویل آبی- خاکی. از طرفی ارزش موشک‌های ضدکشتی زمین‌پرتاب اثبات شد که توانستند علاوه بر جلوگیری از خطر حمله آبی- خاکی، ناوگان روسیه را به میزان زیادی از سواحل اوکراین دور کنند. 
اما نکات جالب دیگری در نبرد دریایی بین دو طرف در دریای سیاه رخ داد؛ اغلب ناوگان‌های اوکراین فاقد توان رزمی واقعی بودند و این کشور که تقریباً نصف همان قایق‌های محدود را نیز در دریای آزوف از دست داده بود به فکر استفاده از دیگر تجهیزات برای مقابله با تهدیدات دریایی روسیه بود. این کشور جزیره‌ای به نام مار (Snake) در دریای سیاه داشت که البته مساحت بسیار کمی دارد، ولی به علت موقعیت راهبردی خود بسیار مهم بود. 
ارتش روسیه در ابتدا به سادگی این جزیره را تصرف کرد، اما اوکراین تأکید عجیبی در بازپس‌گیری آن داشت، اوکراینی‌ها ابتدا سعی کردند با حملات پهپادی روس‌ها را در این جزیره تحت فشار بگذارند، در طرف دیگر نیز روسیه با ارسال تعدادی ناو از جمله رزمناور موسکاوا به عنوان ناو سرفرماندهی ناوگان دریای سیاه قصد دفاع از این جزیره را داشت که موسکاوا هدف موشک‌های کروز ضدکشتی اوکراینی‌ها قرار گرفت و غرق شد که ضربه بزرگی به روس‌ها بود، به این ترتیب ناو‌های روسی هم از اطراف جزیره مار پراکنده شدند تا هدف موشک قرار نگیرند و این کار راه را برای پهپاد‌های تی‌بی‌۲ اوکراینی باز کرد تا بار دیگر تجهیزات روسی مستقر در جزیره مار از جمله سامانه‌های پدافندی مثل تور را هدف قرار دهند، در نهایت ترکیبی از حملات توپخانه‌ای، بمباران هوایی و حملات پهپادی پی‌درپی به جزیره مار باعث شد ارتش روسیه از آنجا عقب‌نشینی کند و اوکراین بار دیگر کنترل این بخش کوچک ولی مهم از خاک خود را در اختیار بگیرد. 
نکته اصلی جنگ برای جزیره مار این بود که موفقیت طرف اوکراینی در سایه موشک‌های ضدکشتی ساحل‌پرتابی بود که توانستند ناو‌های روسی را از جزیره دور کنند. 
مانند دیگر بخش‌ها طرف اوکراینی به سبب محدودیت تجهیزاتی در نبرد دریایی هم دست به ابتکارات خاص خود زد که جالب‌ترین آن طراحی یک قایق انتحاری نیمه‌غوطه‌ور با برد بالا و امکان هدایت تا لحظه آخر است. 
این قایق بدون سرنشین انتحاری دارای یک دوربین با قابلیت دید شبانه است و جالب اینکه محدودیت برد هدایتی ندارد و می‌تواند در فاصله بسیاری از مرکز کنترل خود با استفاده از اینترنت ماهواره‌ای استارلینک هدایت شود. اوکراینی‌ها چندین حمله با استفاده از این نوع قایق بدون سرنشین به طرف روسی انجام دادند که مهم‌ترین آن حمله به بندر سواتسپل در کریمه بود. 
ناوگان ارتش روسیه در دریای سیاه و دریای خزر عمدتاً به عنوان سکوی شلیک موشک‌های کروز کالیبر عمل و در موج‌های حمله موشکی به اوکراین مشارکت می‌کنند تا فشار کمتری بر ناوگان بمب‌افکن روسیه که اصلی‌ترین پلت‌فرم شلیک موشک کروز در این کشور است، وارد آید. 
در روز‌های اخیر زمزمه‌هایی از حمله روس‌ها به ناحیه خودمختار ترانس‌نیستریا در کشور مولداوی در شرق اوکراین شنیده می‌شود که محل انبار‌های مهمات بزرگی از دوران شوروی سابق است. 
این جنگ یک ساله بی‌شک آوردگاه بی‌بدیلی برای کسب تجربه چه در زمینه راهبرد‌ها و چه در زمینه راهکنش‌ها (تاکتیک‌ها) و نیز تسلیحات مختلف و شیوه به‌کارگیری آن‌ها و نیز ضعف و قوت‌های آموزش نیرو‌ها برای کشور‌های دیگر خصوصاً نیرو‌های مسلح کشورمان بوده است. 
امید می‌رود این درس‌ها سبب اصلاح جدی در نقاط ضعف مانند سامانه‌های دفاع فعال سخت برای تانک‌ها و سامانه‌های هشداردهنده و فریب‌دهنده و خودحفاظتی برای بالگرد‌ها و ضرورت استفاده گسترده از مهمات با برد دورایستایی بالا علاوه بر نقطه‌زنی موجود در تسلیحات هواپرتاب برای هواپیما‌ها و پهپاد‌ها شود.
 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر