گفته میشود یکی از ارثیههای دولت روحانی برای دولت سیزدهم، ناترازی گاز در فصل سرد سال است. گزارشها نشان میدهد، دولت گذشته در سه سال پایانی عملکرد خود فقط ۴۷۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی برای توسعه صنعت نفت جذب کرد؛ یعنی ۵ درصد عملکرد سه سال پایانی دولت دهم! مدیرعامل اسبق شرکت ملی گاز ایران معتقد است: در دولت قبل حتی به اندازه هزینه استهلاک صنعت گاز هم سرمایهگذاری نشده است. در نتیجه برای دومین سال پیاپی در زمستان کشور با کمبود مواجه میشویم. کارشناسان حوزه انرژی میگویند: در طول سالهای گذشته نه تنها دولت از سرمایهگذاری در این بخش غفلت کرده، بلکه به موضوع تنوع بخشی سبد انرژی و ذخیرهسازی سوخت آنطور که باید توجه نشده است. شرایط حال حاضر نیز به همین دلیل است و باید توجه داشت که در شرایط فعلی چارهای جز مدیریت مصرف وجود ندارد.
مطابق اسناد بالادستی مصوب، ایران باید ۸ تا ۱۰ درصد تجارت گاز دنیا، یعنی بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب از سبد تجارت گاز دنیا را در اختیار داشته باشد، اما به دلیل ازدیاد مصرف در این حوزه، تحریمها و دلایلی دیگر شاهد عقبماندگی در این بخش هستیم. در سطح ملی نیز گاز طبیعی با اختصاص سهم بیش از ۷۵ درصد در سبد انرژی اولیه، بهعنوان کلیدیترین حامل انرژی کشور مطرح است. با توجه به سیاست اتخاذ شده در سه دهه گذشته مبنی بر توسعه گازرسانی به اقصی نقاط کشور و جایگزینی آن با سوختهای مایع به منظور بهرهبرداری عموم مردم از گاز طبیعی و صادرات فرآوردههای نفتی، در کنار عواملی مانند سطح پایین بهرهوری انرژی در نیروگاهها، صنایع عمده، ساختمانها و درصد بالای تلفات انرژی در زنجیره تولید، شرایط به سمت افزایش قابل توجه مصرف گاز طبیعی سوق یافته است.
در کشوری با عنوان سومین تولیدکننده گاز جهان، سرزمینی که دارنده ۱۸درصد از میادین گازی جهان بوده و خطوط انتقال لوله گاز آن به تنهایی بیش از سه برابر قطر کره زمین است، به طور معمول از کمبود گاز همزمان با نزدیک شدن به فصل سرد سال در کنار رشد مصرف گاز در بخش خانگی، بهعنوان یکی از چالشهای مهم سالهای اخیر صنعت نفت و گاز کشور یاد میشود. گزارشها نشان میدهد، میزان مصرف گاز در بخش خانگی در تابستان ۲۰۰ میلیون مترمکعب بوده است که این رقم در زمستان به دلیل مصرف بالا به بالای ۶۰۰میلیون مترمکعب در روز رسیده است.
به تکالیف برنامه ششم عمل نشد
براساس تکالیف برنامه ششم توسعه، مقرر شد روزانه معادل یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب تولید گاز خام در کشور صورت پذیرد، هرچند که در حال حاضر تولید روزانه به ۸۵۰ میلیون مترمکعب رسیده است. تحقق تولید یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعبی گاز، نیازمند سرمایهگذاری ۸۰ میلیارد دلاری در حوزه گاز بوده است، هرچند که عدم سرمایهگذاری مناسب دولت قبل در توسعه میادین گازی، سبب عقبماندگی جدی برای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه شده است. در حال حاضر بیش از ۷۵درصد تولید گاز خام از میدان گازی پارسجنوبی و نزدیک به ۲۰ درصد آن از میادین مستقل گازی و ۵ درصد مابقی هم در میادین مستقل صورت میگیرد.
سرمایهگذاری ناچیز دولت روحانی در صنعت گاز
گزارشها نشان میدهد، دولت گذشته در سه سال پایانی عملکرد خود فقط ۴۷۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی برای توسعه صنعت نفت جذب کرده است، یعنی ۵ درصد عملکرد سه سال پایانی دولت دهم! بهعبارتی، حجم سرمایه جذب شده در قالب بیع متقابل در دولت روحانی به مراتب کمتر از دولت احمدینژاد حتی در سالهای اوج تحریمها بوده است.
براساس این گزارش، در هشت سال دولت گذشته مجموع سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز در قالب بیع متقابل ۵/۵ میلیارد دلار بوده است؛ هرچند که در هشت سال دولتهای نهم و دهم ۷/۱۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز در قالب بیع متقابل انجام شد؛ یعنی سه برابر رقم جذب شده در دولت گذشته بوده است.
علاوه بر این در سال ۱۳۹۹ دولت گذشته فقط توانست ۳۵ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز در قالب بیع متقابل جذب کند که سقوط فاحشی در این زمینه محسوب میشود. بهترین رکورد سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت و گاز در قالب بیع متقابل، به سال ۱۳۹۱ در دولت دهم و در اوج تحریمها مربوط میشود که دولت موفق شد نزدیک به ۵/۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را راهی صنعت نفت و گاز کشور کند. دولت دهم در سه سال پایانی خود ۳/۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت جذب کرد که در نتیجه آن، دولت گذشته سرمایهگذاریهای عظیمی را در سالهای بعد با افتتاح پروژههای نفت و گاز برداشت کرد و البته آن پروژهها را به نام خود زد.
مدیرعامل اسبق شرکت ملی گاز ایران در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره ناترازی گاز موجود در کشور میگوید: در دولت قبل حتی به اندازه هزینه استهلاک صنعت گاز هم سرمایهگذاری نشده است؛ هزینه استهلاک یکی از هزینههای مرسوم در زمینه سرمایهگذاری در صنایع مختلف بوده، در حالی که در صنعت گاز کشور در این سالها حتی به اندازه همین هزینه استهلاک هم سرمایهگذاری جذب نشده است.
وی یکی از ضعفهای موجود در ناترازی گاز در کنار ضعف سرمایهگذاری را ناشی از عدم جدیت شورایعالی انرژی دانست و میگوید: مادامی که در زمینه توسعه مخازن جدید سرمایهگذاری کافی صورت نگیرد، نه تنها افت فشار جبران نخواهد شد، بلکه مشکلات بیشتری هم در زمینه کمبود گاز بروز خواهد کرد.
کارشناس انرژی: نتوانستیم مصرف را بهینه کنیم
مرتضی بهروزیفر در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه برای بررسی مسئله سوخت باید به چهار دهه قبل بازگردیم، اظهار میکند: در دهه ۶۰ مسئله این بود که برای گرمایش قسمت عمده مصرف خانگی و تجاری کوچک از نفت سفید استفاده شود یا برخی مکانها از گازوئیل استفاده میشد؛ با توجه به اینکه ایران یک کشور صادرکننده نفت است و دنبال این بود که حجم بیشتری از نفت را در اختیار داشته باشد، از آن طرف هم مشکل توزیع وجود داشت، سیاست بر این اصول استوار شد که ایران با توجه به اینکه ظرفیت بالایی در حوزه گاز دارد و آن زمان هم به صادرات آن توجه نمیشد، گاز محور اصلی مصرف داخلی قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه آن زمان ۹۰ درصد صادرات از طریق خط لوله صورت میگرفت و قیمت گاز هم به شدت ارزان بود، میگوید: سیاست بر این اساس قرار گرفت که گاز را به مصارف داخلی اختصاص دهند و در حد امکان نفت برای صادرات آزاد شود، باید به این مسئله نیز توجه داشت که در ایران مانند کشورهای اروپایی ذخایر ذغال سنگ نداریم، چین که ۷۰ درصد مصرف خود را به ذغال سنگ اختصاص داده بزرگترین تولیدکننده ذغال سنگ دنیاست، ولی ما در کشورمان ذغال سنگ نداریم.
این کارشناس حوزه انرژی میافزاید: اگر قرار باشد از ذغالسنگ استفاده کنیم صرفاً باید به واردات متکی شویم که غیرمنطقی است. به نظر من سیاست درستی بود که اقتصاد کشور را گازسوز کرد، اما اشتباه این بود که نتوانستیم مصرف را بهینه کنیم. اگر مصرف گاز توسعه پیدا نمیکرد و تأمین نیاز قرار بود با فرآوردههای نفتی صورت بگیرد، کل تولید نفت ایران نمیتوانست مصرف داخلی را تأمین کند. بهروزیفر با اشاره به اهمیت مدیریت مصرف در کشور میگوید: مصرف بالا و عدم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز در دولت روحانی مانع دستیابی ایران به سهم ۱۰درصدی تجارت جهانی گاز شد. نتوانستیم مصرف را بهینه کنیم و متناسب با ذخایر میزان تولید را افزایش دهیم، یعنی به خاطر تحریمهایی که وجود داشت امکان جذب سرمایه و تکنولوژی نبود که بتوانیم افزایش تولید داشته باشیم. از سوی دیگر صنایعی که در ایران تعریف کردیم عمدتاً انرژیبر بود. حداقل در دهه ۷۰ و ۸۰ بحث بر این بود که ما به عنوان کشوری با ذخایر عظیم گاز ارزانقیمت، صنایع را بر اساس مصرف بالای گاز طبیعی طراحی کردیم.
وی با تأکید بر اینکه اگر بهینهسازی مصرف صورت میگرفت و در کنار آن هم افزایش تولید متناسب با ذخایر عملی میشد، به هیچ عنوان دچار مشکل نمیشدیم و به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز دنیا مطرح میشدیم، تأکید میکند: در صنایع بزرگ که حجم بالای مصرف انرژی دارند، شما میتوانید تصور کنید که چندگانه سوز باشند، به طور مثال یک نیروگاه بزرگ یا صنعت فولاد از چند منبع سوخت استفاده کند، اما در بخش خانگی نمیتوانید همزمان چند منبع انرژی تأمین کنید، باید زیرساختها مناسب باشد تا دچار مشکل نشویم. به گفته وی، اگر ذخیره سازیهای زیرزمینی صورت میگرفت، اکنون با چنین مشکلاتی مواجه نبودیم، اگر ۲۵۰ میلیارد متر مکعب در سال مصرف اقتصاد از گاز طبیعی است باید حداقل ۵۰ میلیارد مترمکعب ذخیرهسازی صورت میگرفت که در زمان اوج مصرف میتوانستیم از آن استفاده کنیم.
بهروزیفر میگوید: یکی از ایراداتی که گرفته میشود درخصوص شبکه توزیع انرژی در کشور، این است هر روستایی که ۴۰ خانوار دارد و خط لوله طولانی به آنجا کشیده شده، میتوانستیم فقط برق به آنها ارائه دهیم، هرچند که در حوزه برق هم مشکل داریم و باید این مشکل اساسی را برطرف کنیم.