دو مرد جوان که در حادثههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شدند.
به گزارش جوان، اولین متهم، بهرام ۲۸ ساله است که ۱۰ آبان سال گذشته به خاطر قتل دوستش به نام سعید بازداشت شد. او در بازجوییها به جرمش اقرار کرد و گفت: «من و سعید سالها با هم دوست بودیم و همیشه با هم رفت و آمد داشتیم. آن شب در خانه تنها بودم که او را به خانهام دعوت کردم تا با هم مشروب بخوریم. بعد از خوردن مشروب، من حالت عادی نداشتم تا اینکه با سعید بحثم شد. این بحث ادامه پیدا کرد و در نهایت کار به درگیری کشید. در آن درگیری اصلاً متوجه نشدم که چطور دست به چاقو شدم و دوستم را کشتم.» متهم در ادامه گفت: «وقتی به خودم آمدم، مقابل در خانه رفتم و فریاد کشیدم و از همسایهها کمک خواستم. بلند داد میزدم، برادرم را کشتم و الان هم پشیمانم.»
با اقرارهای متهم، وی راهی زندان و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. او با درخواست قصاص از سوی اولیای دم در دفاع از خود گفت: «من شرمنده پدر و مادر مقتول هستم. آنها مرا میشناسند و میدانند من و سعید دوستهای صمیمی بودیم، ولی بهخاطر خوردن مشروب از خود بیخود و ناخواسته مرتکب قتل شدم. اشتباه کردم و درخواست گذشت دارم. از آنها میخواهم به جوانیام رحم کنند.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و متهم را به قصاص محکوم کرد. پرونده پس از سیر مراحل قانونی برای تأیید حکم به یکی از شعبههای دیوان عالی کشور فرستاده شد.
قتل مرد دستفروش
دومین مردی که در دادگاه به قصاص محکوم شد، خردادماه ۹۷ در درگیری در یکی از خیابانهای مرکزی تهران مرد دستفروشی را به قتل رسانده بود. آن روز وقتی مأموران کلانتری ۱۱۳ بازار به محل حادثه رفتند با جسد مرد ۳۵ سالهای به نام سیاوش روبهرو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران ضارب ۴۵ ساله را به نام صمد شناسایی و بازداشت کردند. متهم که در پروندهاش چند سابقه کیفری ثبت و چند بار هم به خاطر مشکل روانی در بیمارستان بستری شده بود، تحت بازجویی قرار گرفت. صمد در روند بازجوییها به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: «سالهاست به بیماری روانی مبتلا هستم و چند بار هم در بیمارستان بستری شدهام. آخرین بار ماه گذشته بود که از بیمارستان مرخص شدم و برای اینکه سرگرم و درآمدی داشته باشم، تصمیم گرفتم حوالی بازار دستفروشی کنم. روز حادثه بازار خلوت بود و من بساط دستفروشیام را پهن کردم و مشغول کاسبی شدم. سرم گرم کار بودم که به یکباره چند مرد غریبه نزدیک شدند و از من خواستند بساطم را جمع کنم. به آنها گفتم بروید و حرفشان را قبول نکردم، اما آنها اصرار میکردند که بساطم را جمع کنم. وقتی بیاعتنایی مرا دیدند به طرفم حمله کردند و به شدت کتکم زدند، سپس بساط دستفروشیام را بههم ریختند و رفتند.» وی در ادامه گفت: «خیلی عصبانی شده بودم، اما از ترس سکوت کردم که دیدم دستفروش دیگری به نام سیاوش کمی آنطرفتر بساطش را پهن کرده و مشغول کار است. ما با هم دوست و همکار بودیم، اما او وقتی این صحنه کتککاری را دید، مرا مسخره کرد و خندید. خیلی عصبانی شدم و خندههای او من را بیشتر عصبانی کرد، به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم و به طرفش رفتم و در درگیری با چاقو به شکمش ضربه زدم. پس از حادثه بساطم را جمع و فرار کردم تا اینکه دستگیر شدم.»
متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد و با درخواست قصاص از سوی اولیای دم از خودش دفاع کرد. در پایان هیئت قضایی بعد از شور با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کرد.