اغتشاشات شهریور اتفاقات بسیار بدی را در کشور پدید آورد که آثار آن هنوز حس میشود و همین مسئله ذهن مردم شریف کشور را آشفته ساخته است. کار و کاسبی افراد زیادی در این اثنا تعطیل شد، عدهای افسرده شدند و جانهای شریفی هم در این مدت از بین رفت؛ به اینها تهدیدات امنیتی را هم اضافه کنید. تمامیت ارضی مسئلهای نیست که در رابطه با آن از خود مماشات نشان داد و مسئولان و عقلای نظام هم این مهم را درک کردهاند. حافظان امنیت در این مدت، سخت زیر فشار بودهاند و حال باید حقوق آنها از طرف حاکمیت استیفا گردد.
سلبریتیهای غربگرا در اغتشاشات اخیر نقش بسزایی برای جبههی نفاق در کشور ایفا کردند و از تمام امکانات خود بهره جستند تا نگذارند مسئولان انتظامی و امنیتی در کشور به برقراری نظم و مرتفع کردن مشکلات مشغول شوند. این سلبریتیها با توهمی که فضای مجازی، خاصه اینستاگرام به آنها تحمیل کرده بود گمان کردند که شرایط بهزودی به نفع اربابان غربیشان تغییر خواهد کرد و اینان نباید بگذارند که سرشان در این راه بیکلاه بماند.
در این مسیر، بعضی سابقهی طولانیتری دارند و از هر مسئلهای که در ایران اتفاق میافتد سعی میکنند بهرهبرداری کنند تا بیشتر در اذهان مردم باقی بمانند. اکنون که اغتشاشات در کشور فروکش کرده حال این افراد دیدن دارد.
در خبرها خواندیم که «وریا غفوری» بازداشت شده است. واکنشها به این خبر در نوع خود جالب و بسی بامزه است. بعضی از سلبریتیها که از قِبَل همین نظام رشد کردهاند در مواجهه با خبر دستگیری این فوتبالیست مسئولین را با طعنه مورد سرزنش قرار دادند و از بازداشت کاپیتان سابق استقلال انتقاد کردند.
چندی قبل حادثهی تروریستی شاهچراغ در شیراز مردم ما را در بهت فرو برد و دل هر انسان شریفی را به درد آورد؛ البته کسانی هم بودند که نوک پیکان حمله را به سمت دولت نشانه رفتند و بههیچوجه این اتفاق تروریستی و وحشیانه را محکوم نکردند. انگار نه انگار که این کشور مورد حملهی داعش قرار گرفته است و مرد و زن، دختر و پسر از وقوع آن بسیار اندوهگین هستند!
واقعهی تروریستی حرم شاهچراغ را در کنار شهادت مدافعان امنیت کشور و حضور ضد انقلاب و گروههای تروریستی تجزیهطلب در منطقهی شمالغرب کشور در کنار هم قرار دهید، بعد با ذرهبین دنبال واکنش سلبریتیها بگردید. ببینید که چندنفر بصیرت این را داشتند که دروغ را از واقعیت تشخیص داده و در جای درستی بایستند.
امّا مورد وریا غفوری در نوع خود جالب است. این بازیکن پس از کنار گذاشته شدن از تیم ملّی به دلایل شرایط سنی و همینطور افت کیفی محسوسی که پیدا کرده بود برای دیده شدن بیشتر خود بین هواداران فوتبال به اظهارنظر در مورد مسائل مختلف پرداخت. اوّلین واکنش جنجالی او به واقعهی دختر آبی بود که نگاه همگان را به خود جلب و جذب کرد. غفوری که توانسته بود از این اتفاق میوهی خوبی بچیند رفتهرفته به صحبت در رابطه با مسائلی پرداخت که با امنیت کشور ارتباط و همپوشانی داشت.
پستها و توییتهای وریا غفوری در رابطه با وقایع اخیر شهرهای کردنشین بدون هیچ تحقیقی و همراهی با عناصر ضد انقلاب بالاخره کار دستش داد. دیده شدن خوب است امّا نه به قیمت تهیهی هیزم برای آتش زدن امنیت ایران عزیز ما.
سلبریتیها باید این مسئله را درک کنند که کشور قانون دارد و این قانونگذار است حد و مرز خیلی از مسائل را روشن میکند؛ اینطور نیست که مشهور بودن و یا محبوب بودن فردی در میان مردم برای وی چراغ سبزی دائم به وجود بیاورد تا در رابطه با هر چیزی که خواست حرف بزند و هیچ ضمانت اجرایی هم در این بین وجود نداشت باشد. محل دادگاه افکار عمومی هم هر جایی برگزار شود در دروغکدهی متوهمانهای همچون اینستاگرام برقرار نمیشود.
کسی که از اعتصابات غیرقانونی و حمایت میکند و مردم شهرهای کُردنشین را با تحریک خودش به خیابان میکشاند اگر متهم به بر هم زدن امنیت کشور نباشد بهطور قطع صغیر غیرممیزیست که برای اظهارنظر کردن هم نیاز به ولی و سرپرست مخصوص دارد.
در یک گزارهی سخیف و طبقاتی شده میگویند که جای امثال وریا غفوریها و فلان بازیگر سینما بازداشتگاه و الخ نیست!
چرا نیست؟ آیا هر شخص به صرف بازیگر بودن یا فوتبالیست بودن میتواند در همهی امور دخالت کند؟ ندانسته وبدون کوچکترین اطلاعاتی مردم واحیانا طرفداران را به اشتباه بیاندازد وگمراه کند؟
وریا غفوری هیچ فرقی با دیگران ندارد و مثل هر شهروندی باید مسئولیت افعال خویش را بپذیرد. این بدیهیاتیست که هر از چندی باید در گوش جماعت سلبریتی تکرار کرد تا از حافظهشان بیرون نرود.