سه مرد سارق که از سوی یک دزد حرفهای برای سرقت میلیاردی استخدام شده بودند با سرقت طلاها ناپدید شدند.
یکی از روزهای پایانی تیر ماه امسال مردی در تهران وحشتزده با اداره پلیس تماس گرفت و از سه سارق مسلح نقابدار به اتهام گروگانگیری و سرقت اموالش شکایت کرد.
وقتی مأموران به محل حادثه رفتند شاکی در توضیح ماجرا گفت: «من، همسرم و سه فرزند و مادرم در خانهمان تلویزیون تماشا میکردیم که متوجه شدم کلیدی داخل قفل در ورودی آپارتمانمان چرخید و ناگهان در آپارتمانمان باز شد و سه مرد نقابدار که مسلح به کلت کمری و چاقو بودند، وارد خانه شدند. ما همه از ترس شوکه شدهبودیم، طوری که حتی توان حرف زدن نداشتیم. مادرم همان لحظه اول با دیدن آنها سکته کرد و از هوش رفت و زن و فرزندانم نیز دست و پایشان به لرزه درآمدهبود. سه مرد ناشناس تهدید کردند که اگر حرفی بزنیم یا حرکتی کنیم، جانمان را میگیرند. آنها با تهدید کلید گاوصندوق را از من گرفتند و دست و پای ما را با طناب و پارچه بستند و در اتاقی یک ساعت گروگان گرفتند. هر چه خواهش کردم که اجازه دهند با اورژانس تماس بگیرم و برای درمان مادرم درخواست کمک کنم، فایدهای نداشت تا اینکه یک ساعت بعد متوجه شدم از خانهام بیرون رفتند. پس از این به سختی طناب دست و پایم را باز کردم و بعد به سراغ خانواده و مادرم رفتم و طناب آنها را هم باز کردم و موضوع را به پلیس اطلاع دادم و از اورژانس هم کمک خواستم.»
وی ادامه داد: «سارقان علاوه بر اینکه باعث سکته مادرم شدند ۲ میلیارد تومان طلا و جواهرات داخل گاوصندوقم را سرقت کردند. البته مادرم با تلاش کادر درمان از مرگ نجات پیدا کرد.»
رد پای خدمتکار
با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ برای شناسایی سارقان در اختیار تیمی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی قرار گرفت.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد از آنجایی که سارقان با کلید وارد خانه شده و محل نگهداری طلاها را هم میدانستهاند یا افراد آشنایی بودهاند یا فرد آشنایی در سرقت به آنها کمک کردهاست.
از سوی دیگر، مأموران دریافتند زن جوانی به نام شهین از مدتی قبل به خانه شاکی به عنوان خدمتکار رفت و آمد داشتهاست، اما دو روز قبل از حادثه ناگهان غیبش میزند و به تلفن شاکی هم جواب نمیدهد.
بدین ترتیب مأموران شهین را به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار دادند و موفق شدند چند روز قبل او را در مخفیگاهش دستگیر کنند.
اعتراف
متهم ابتدا در بازجوییها منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به همدستی با صاحبکارش در سرقت از خانه شاکی اعتراف کرد.
وی گفت: «چند سالی است شوهرم فوت کرده و تمامی هزینههای زندگی و فرزندم به عهده من است، به همین دلیل پس از فوت شوهرم در مغازه فروش تنباکو و قلیان شروع به کار کردم. صاحبکارم مرد جوانی بود و حق و حقوق مرا هم میداد، اما درآمدم کم بود، به همین خاطر تصمیم گرفتم در کنار کارم به خانههای افراد پولدار بروم و کارهای نظافتی و خدماتی انجام دهم. مدتی قبل شاکی در فضای مجازی درخواست استخدام خدمتکار دادهبود و من هم با او تماس گرفتم و در خانهاش شروع به کار کردم. در مدتی که در خانه کار میکردم، متوجه شدم شاکی در کار خرید و فروش وام فعالیت دارد و از طرفی هم صاحب مغازه تنباکو فروشی دنبال وام بود که او را برای گرفتن وام به شاکی معرفی کردم.»
وی ادامه داد: «مدتی بعد صاحبکارم گفت شاکی از او کلاهبرداری کردهاست و از من خواست کلید خانه او را در اختیارش قرار دهم تا از خانهاش سرقت کند. ابتدا مخالفت کردم، اما او من و فرزندم را تهدید کرد و من هم قبول کردم. صاحبخانه به من اطمینان داشت و کلید خانهاش را به من دادهبود و من هم از روی آن یدک ساختم و در اختیار صاحب مغازه قرار دادم و از طرفی هم محل نگهداری طلاها را به او گفتم و پس از آن دیگر خبری از او ندارم.»
از سارقان رکب خوردم
با اعتراف متهم مأموران پلیس صاحبکار وی را به نام شهباز شناسایی و بازداشت کردند. وی در بازجویی اعتراف کرد که سارق حرفهای را برای سرقت اجیر کردهبود، اما از آنها رکب خوردهاست.
متهم گفت: «مدتی بود که نیاز به وام ضروری داشتم تا اینکه شهین شاکی را به من معرفی کرد و گفت در کار خرید و فروش وام فعالیت دارد. وقتی به او معرفی شدم قرار شد برای من وام ۱۲۰ میلیون تومانی از بانک بگیرد و من هم مبلغی به او دادم، اما شاکی از من کلاهبرداری کرد و وام را خودش بالا کشید. پس از این، از او کینه به دل گرفتم و دنبال انتقام بودم که تصمیم گرفتم از خانهاش سرقت کنم و از شهین خواستم کلید خانه شاکی را در اختیار من قرار دهد. در ادامه به سراغ سارق حرفهای رفتم و قرار شد او به خانه شاکی دستبرد بزند و پس از سرقت ۱۲۰ میلیون تومان به من بدهد و بقیه را هم بین خودش و همدستانش تقسیم کند، اما او پس از سرقت به من رکب زد و پولی به من نداد.»
بازداشت سارق حرفهای
مأموران پلیس در ادامه سارق حرفهای را به نام بهمن شناسایی و بازداشت کردند. متهم در بازجوییهای اولیه جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد، به سرقت از خانه مرد پولدار با همدستی سه نفر از دوستانش اعتراف کرد و مدعی شد او هم از همدستانش رکب خوردهاست.
وی در ادعایی گفت: «وقتی شهباز به سراغم آمد و خواست از خانه مرد پولدار سرقت کنم، با سه نفر از دوستانم که حرفهای هستند، مشورت کردم و نقشه سرقت را طراحی کردیم. شب حادثه با کلید یدکی که شهباز در اختیار ما گذاشته بود به در خانه شاکی رفتیم. من داخل کوچه نگهبانی میدادم و سه همدستم هم وارد خانه شدند و پس از یک ساعت بیرون آمدند. آنها مبلغ کمی به من دادند و قرار شد چند روز دیگر سهم من و شهباز را بدهند، اما ناگهان ناپدید شدند و از آن روز به بعد از آنها خبری ندارم. من به آنها اعتماد کردم و آنها را برای سرقت میلیاردی اجیر کردم و خبر نداشتم که به من هم رکب میزنند.» در حالی که تحقیقات برای بازداشت سارقان فراری ادامه دارد، سه متهم به دستور بازپرس برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.