ایران به دلیل قرار گرفتن در منطقه خشک جغرافیایی، بارشهای کمی را به خود میبیند و به همین خاطر همیشه با کمآبی شدید دست به گریبان است. با این حال با حجم عظیمی از انواع فاضلاب و پساب صنعتی و غیرصنعتی روبهروست که از یک طرف به عنوان عوامل اصلی آلودگی طبیعت و محیطزیست معرفی شده و از طرف دیگر همین پسابها یک منبع مهم تأمین آب به شمار میآیند. امروزه در تمام دنیا با جمعآوری و تصفیه فاضلابها، آنها را دوباره برای مصارفی، چون آبیاری فضاهای سبز و جنگلها و کشاورزی و باغداری و صنایع کوچک و بزرگ و معادن به کار میگیرند. کاری که از یکصدسال پیش در کشورهای پیشرفته آغاز شده ولی هنوز در ایران مورد توجه نیست و به گفته دبیر کرسی محیطزیست یونسکو از حدود ۳۳ میلیارد مترمکعب پساب و شیرابه و فاضلاب در کل کشور فقط کمتر از ششدرصد تصفیه شده و دوباره مورد استفاده قرار میگیرد.
چندی پیش بود که یکی از اساتید دانشگاه با اشاره به کاهش شدید بارشها گفت: «اگر بارشها دو برابر هم شود، باز هم به دلایلی همچون تغییر اقلیم و توسعه بیرویه کشاورزی، دچار کمبود آب خواهیم بود.»
این یعنی در این شرایط راهی جز مدیریت منابع آب وجود ندارد و یکی از بهترین راهها هم تصفیه میلیاردها مترمکعب پساب و فاضلاب خانگی و صنعتی و کشاورزی و بازگرداندن آنها به چرخه مصرف بهخصوص در صنعت و کشاورزی است.
با وجود دستور صریح برنامه چهارم توسعه، هنوز توجهی به فاضلابها نشده و در بسیاری از استانها به بهانه نبود و کمبود بودجه به نتیجه نرسیده و نیمه کاره ماندن بسیاری از پروژهها هم فقط هدر دادن اعتبارات است و بس.
برنامه چهارم هنوز روی زمین است
در برنامه چهارم توسعه درباره صنعت آب و به ویژه تصفیه پسابها و فاضلابها و بازچرخانی آنها به مدار مصرف تأکید شده است. بر همین اساس در ماده ۱۳۴ برنامه چهارم توسعه آمده: «صدور هرگونه مجوز بهرهبرداری از منابع آب سطحی یا زیرزمینی و شبکه توزیع شهری برای مصارف واحدهای بزرگ تولیدی، صنعتی، دامداری، خدماتی و سایر مصارفی که تولید فاضلاب با حجم زیاد میکنند و همچنین استمرار مجوزهای صادره درگذشته، منوط به اجرای تأسیسات جمعآوری فاضلاب، تصفیه و دفع بهداشتی پساب است.»
این ماده و موارد مشابه آن در حالی نادیده گرفته شده و خاک میخورند که وارد برنامه هفتم توسعه میشویم و از پایان برنامه توسعه چهارم، حدود۱۲ سال میگذرد.
در این مدت، اجرای قوانینی مرتبط با فاضلاب نه تنها رضایت بخش نبوده بلکه به شدت ناامیدکننده است. حرفی که دبیر کرسی محیطزیست یونسکو به شدت روی آن تأکید دارد و میگوید: «بیش از ۳۳ میلیارد متر مکعب پساب و شیرابه و فاضلاب در کل کشور داریم، که فقط کمتر از ششدرصد این میزان تصفیه شده و دوباره در بخشهای صنعت و آبیاری فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد.»
محمد درویش با بیان اینکه بقیه ۹۴ درصد فاضلاب و پسماند با تمام آلودگی خود وارد آب و خاک مناطق مختلف شده و آثار سوء بسیاری بر جای میگذارد، ادامه میدهد: «در حالی نتوانستهایم فرصت بهرهوری از حجم بالای فاضلاب و پسابها را به فرصت افزایش منابع آبی خود تبدیل کنیم که این کار فرآیندی معمول در دنیاست و در برخی کشورها گاه تا ۱۸ بار فاضلابها را بازچرخانی کرده و حتی برای مصارف خانگی و بهداشتی و شرب مورد استفاده قرار میدهند.»
استانهایی، چشم انتظار یک قطره آب
اگر از قانون توسعه چهارم که دولت را مکلف به احداث تصفیهخانه در تمام سکونت گاههای بالای ۲۰۰ هزار نفر کرده و هیچ کاری در این باره صورت نگرفته، بگذریم، حداقل دولتها میتوانستند این کار را در استانهایی که با کمبود شدید منابع آبی مواجهاند، یا صنایع آب بر و آلوده کننده در آنها وجود دارد راهاندازی کنند.
خوزستان از جمله این استانهاست. جایی که مدیرعامل شرکت آب وفاضلاب وقت استان در سال ۱۳۹۷ در نشست شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون در محل استانداری گفته بود: «سالانه ۴۵۰ میلیون مترمکعب فاضلاب وارد پیکره آبی خوزستان میشود که از این میزان، ۳۱۰ میلیون مترمکعب فاضلاب ورودی به کارون است.»
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان هم در شورای حفاظت کیفی رودخانه کارون، وضعیت تصفیه فاضلاب ۱۳ بیمارستان را در این استان نامناسب بیان کرده و گفته: «از این تعداد، فاضلاب عفونی شش بیمارستان به صورت تصفیه نشده و خام وارد رودخانهها و منابع آبی خوزستان میشود.»
این حرفها در حالی مطرح میشود که شرکت آب و فاضلاب خوزستان متعهد شده بود تا نیمه نخست سال ۹۸، پنج تصفیهخانه فاضلاب را در شهرهای مختلف به بهرهبرداری برساند، اما این طرحها هنوز اندر خم یک کوچهاند.
مرداد ماه امسال مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان به ساخت این تصفیهخانهها اشاره کرده و گفته بود که ساخت این تصفیهخانهها در شهرهای خرمشهر، آّبادان، بندرماهشهر و بندرامام خمینی و شادگان، با هدف جمعآوری و تصفیه فاضلاب این شهرها ساخته میشود که بیش از ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و در حال حاضر قرارداد ۲۵ ساله شرکت آب و فاضلاب خوزستان و شرکت فولاد شادگان برای استفاده مجدد از پساب تصفیهخانه این شهر، به امضا رسیده است.
البته محمدرضا کرمینژاد، پایان مراحل ساخت و نهایی شدن تصفیهخانههای بندر امام، ماهشهر، آبادان و خرمشهر را به آخر سال آینده حواله کرده و اظهار امیدواری کرد با بهرهبرداری از آنها ۵۰۰ هزار مترمکعب پساب فاضلاب در شبانه روز بازچرخانی شده و برای استفاده در اختیار صنعت و کشاورزی قرار گیرد.
در ایلام هم که ظاهراً استان کم آبی نیست، تصفیهخانهای با ۲۰ درصد پیشرفت در حال ساخت است تا علاوه بر تصفیه فاضلابهای شهر ایلام و کمک به بهبود وضعیت محیطزیست، بخشی از نیازهای کشاورزی و صنعتی این استان را تأمین کند.
سیستان و بلوچستان یکی دیگر از استانهای خشک و کم آب است که اگر میتوانست فاضلابهایش را بازیافت کرده و همان منابع اندک آبی تصفیه شده را دوباره وارد مدار کند، بخشی از مشکلاتش رفع میشد.
در خراسانجنوبی هم قرار است تصفیهخانهای در بیرجند، مرکز ساخته شود. اتفاقاً یکی از مصوبات سفر رئیسجمهور به این استان تصویب ۲۵ میلیارد تومان برای توسعه و تکمیل شبکه جمعآوری فاضلاب بیرجند به منظور بازچرخانی آب، سالمسازی محیطزیست، تأمین آب جایگزین صنعت و کشاورزی و نیز اشتغالزایی بود که انشاءالله این اعتبارات در بیراههها هدر نرود.