بعد از گذشت سالها از اتمام دفاعمقدس، برخی از فرماندهان ارتش بعث عراق کتابهایی منتشر کردند که باعث میشود جنگ را از دیدگاه دشمن به نظاره بنشینیم. در این مجال به بررسی صحبتهای دو فرمانده عراقی درخصوص اولین روزهای جنگ و عملکرد نیروی هوایی دو کشور میپردازیم.
ژنرال عبوسی
ژنرال عبوسی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش بعث عراق، سلسله گفتگوهایی را با نویسندگان امریکایی انجام و صحبتهایی را نیز در مورد نیروی هوایی این کشور و مقایسه آن با نیروی هوایی ایران انجام داده است. هرچند عبوسی نگاه جانبدارانه به مقوله جنگ و قدرت کشورش دارد، اما از صحبتهای او میتوان به حقایقی دست یافت.
این ژنرال مغرور عراقی در مورد روزهای شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میگوید: «در روزهای آغازین جنگ نبردهای هوایی زیادی با نیروی هوایی ایران داشتیم. سطح مهارت خلبانهای عراقی و ایرانی تقریباً برابر بود، ولی ایرانیان در نبردهای هوایی ضعیف بودند! با این حال، تعداد کمی از هواپیماهای ما را در خاک خودمان سرنگون کردند و بقیه هواپیماهای ساقط شده هم عمدتاً با آتش پدافند هوایی و موشکهای هاوک (Hawk) آنها سرنگون میشد.»
در شروع دفاعمقدس، صدام قصد داشت با بمباران فرودگاههای ایران، توان نیروی هوایی کشورمان را که آمادهترین نیروی آن مقطع بود، از بین ببرد، اما تنها یک روز بعد در عملیات کمان ۹۹ دهها فروند از جنگندههای ایران به دشمن حمله کرد و نشان داد که عملیات هوایی ۳۱ شهریور (۲۲ سپتامبر) بعثیها نتوانسته است ضربه چندانی به نیروی هوایی ایران وارد کند.
جالب است خود عبوسی هم به رغم نگاه جانبدارانهاش، نتوانسته از قدرت جنگندههای نیروی هوایی در اوایل دفاعمقدس چشمپوشی کند. او میگوید: «ایرانیان با جنگندههای اف ۴ و ۵ خود با هواپیماهای ما بر فراز خاک عراق درگیر میشدند. آنها هواپیماهای ما را رهگیری میکردند و ما هم از آنها فرار میکردیم. در ۲۳ سپتامبر تعدادی جنگنده اف۵ در حال تعقیب تعدادی از جنگندههای ما بودند و ما برای فرار از دست آنها ارتفاع پرواز هواپیماهایمان را به ۱۰متر از سطح زمین کاهش دادیم، با فاصله نزدیکی از روی تپهها عبور کردیم و در آن سوی تپهها باز ارتفاع پروازمان را کاهش دادیم با این امید که، چون جنگندههای ایرانی نتوانستهاند هواپیماهای ما را بزنند، دیگر از تعقیب ما دست برداشتهاند.»
ژنرال سامرایی
یکی دیگر از ژنرالهای عراقی که سالها پس از اتمام جنگ تحمیلی دست به نگارش کتاب زد، وفیق السامرایی است. او در کتاب مشهور خود به نام «ویرانی دروازه شرقی»، درخصوص روزهای شروع جنگ میگوید: «رأس ساعت ۱۲ ظهر تعداد ۱۹۲ هواپیمای جنگنده نیروی هوایی به طرف اهدافشان در داخل خاک ایران به پرواز درآمدند. در همین لحظه، در اصلی مرکز فرماندهی باز شد و صدام حسین در حالی که یک چفیه قرمز رنگ به سر داشت و نوار فشنگ به دور کمر خود بسته بود، بدون آنکه درجههای نظامیاش را آویخته باشد، وارد اتاق عملیات شد. عدنان خیرالله، وزیر دفاع به او چنین گفت: سرور من، ۲۰ دقیقه قبل پرواز کردند. صدام گفت نیم ساعت دیگر کمر ایران را خواهند شکست.
سامرایی هم به شکست حمله هوایی عراق به ایران اعتراف میکند و در صفحات بعدی کتابش مینویسد: «با فرا رسیدن شب مشخص شد که نتیجه حمله هوایی ما کاملاً ناامیدکننده است. همه زیانی که به ایران رسیده بود، تنها نابودکردن یک جنگنده و یک هواپیمای مسافربری ایران بود، در حالی که ما یک فروند بمبافکن سنگین ساخت شوروی از نوع توپولوف ۱۶ را از دست داده بودیم. این هواپیما در مسیر اصفهان، حوالی ایلام ساقط شده و تمام سرنشینایش به هلاکت رسیده بودند....»