کد خبر: 1105272
تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۱
نگاهی به رویکرد امریکا در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
در بحث ارتباط امریکا با عراق در طول دفاع مقدس، چند نکته حائز اهمیت است. با شروع درگیری‌های مرزی بین ایران و عراق و دیده شدن سایه‌های جنگ در روابط دو کشور، بازار گمانه‌زنی‌ها در این خصوص بین کارشناسان و مقامات برخی کشور‌ها داغ شده بود.
غلامحسین بهبودی

در بحث ارتباط امریکا با عراق در طول دفاع مقدس، چند نکته حائز اهمیت است. با شروع درگیری‌های مرزی بین ایران و عراق و دیده شدن سایه‌های جنگ در روابط دو کشور، بازار گمانه‌زنی‌ها در این خصوص بین کارشناسان و مقامات برخی کشور‌ها داغ شده بود. در این بین امریکایی‌ها علاوه بر پیش‌بینی پیروزی قاطعانه و سریع برای بعثی‌ها! اینطور وانمود می‌کردند که نگاه بی‌طرفانه‌ای به این منازعه دارند. وزارت خارجه وقت امریکا رسماً اعلام کرده بود آن‌ها در این جنگ بی‌طرفند، اما بی‌تفاوت نیستند.

خیلی طول نکشید که مشخص شد بی‌تفاوت نبودن امریکا در جنگ بین ایران و عراق چه معنی‌ای دارد. آن‌ها به وضوح اعلام می‌کردند دکترین «جنگ بدون برنده» را دنبال خواهند کرد، یعنی ما تا زمانی بی‌طرف هستیم که بدانیم هیچ کدام از طرفین پیروزی قطعی را کسب نخواهد کرد. هر چند در نظر امریکایی‌ها پیشروی ۱۲۰ کیلومتری ارتش عراق در عمق خاک ایران در اولین ماه‌های شروع جنگ نمی‌توانست یک پیروزی قطعی تلقی شود، اما وقتی قرار شد ایران وارد خاک عراق شود، امریکایی‌ها همین حد پیروزی را برای ایران برنتافتند.
تا پنج ماه اول شروع جنگ تحمیلی، کارتر از حزب دموکرات سکان ریاست جمهوری را در امریکا بر عهده داشت. پس از او، ریگان از حزب جمهوری‌خواه رئیس‌جمهور شد. جمهوری‌خواهان سرسخت، دکترین «رمبو» را برای کشور‌های جهان سوم در نظر گرفتند. طبق این دکترین، هر کشوری که می‌خواست انقلابی خارج از الگوی سرمایه‌داری انجام دهد، باید درگیر جنگ‌های فرسایشی می‌شد تا دیگر نایی برای انقلاب یا حرکتی رو به جلو نداشته باشد. بر همین اساس جنگی که عراق به ملت ایران تحمیل کرده بود، می‌توانست بهترین فرصت برای پیشبرد دکترین رمبو در خصوص ایران باشد.
اما آنچه در دوران ریاست جمهوری ریگان در عرصه جنگ بین ایران و عراق تغییر یافته بود، برتری ایران در میادین جنگ بود. پس از پایان سال اول جنگ، ایران شروع به حملات خود برای عقب راندن دشمن از متصرفاتش کرد. ابتدا آبادان، سپس بستان، شمال خوزستان و نهایتاً خرمشهر از دست دشمن آزاد شدند. حالا وقت ورود ایران به خاک عراق فرارسیده بود. رمبو‌های کاخ سفید نمی‌توانستند به شکل علنی در این جنگ حاضر شوند، اما امریکایی‌ها در ارتباط‌گیری با بعثی‌ها، شروع به دادن اطلاعاتی به آن‌ها کردند که از طریق ماهواره‌های جاسوسی‌شان دریافت می‌کردند.
پس از آغاز رسمی مناسبات دیپلماتیک بین عراق و امریکا، کمک‌های اطلاعاتی و نظامی این کشور به بعثی‌ها به مرور زمان گسترش چشمگیری پیدا کرد.
جرج لنچافسکی از نویسندگان غربی که در خصوص ایران کتاب‌هایی نگاشته است، در این خصوص می‌گوید: «در اوایل سال ۱۹۸۸ (۱۳۶۷) واحد‌های ارتش عراق با نقشه مناسب و مانور نظامی پیچیده‌ای که با کمک امریکا برنامه‌ریزی شده بود، جزیره استراتژیک فاو را پس گرفتند. کارشناسان نظامی امریکا به کمک نقشه‌هایی که توسط سیا تهیه شده بود، تمام راه‌های حمله عراق را مشخص کردند و برای انجام آن، فرماندهان نیرو‌های عراق یک سال زیر نظر افسران اطلاعاتی امریکا تحت آموزش قرار گرفتند، به طوری که پس از آغاز حمله، شبه‌جزیره ظرف ۳۶ ساعت به تصرف عراقی‌ها درآمد.»
در آخرین سال جنگ و با ورود ناو‌های امریکایی به خلیج فارس، دیگر از استراتژی جنگ بدون برنده خبری نبود. این بار رمبو‌های امریکایی علناً وارد میدان جنگ شده بودند.
آن‌ها چند برخورد با رزمندگان ایرانی در آب‌های خلیج فارس داشتند و با شهادت چند نیروی ایرانی، حداقل دو فروند بالگرد امریکایی به همراه سرنشینان‌شان غرق شدند. امریکا به این نتیجه رسیده بود که برای جلوگیری از شکست عراق، جنگ باید به هر قیمت پایان یابد. جدیت امریکا برای پایان جنگ با سرنگون کردن یک فروند هواپیمای مسافربری غیرنظامی ایرانی در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷، علناً نشان داده شد. ایران ۲۷ تیرماه ۶۷ قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و امریکا تا سال‌ها پس از پایان جنگ نیز اعلام می‌کرد در منازعه بین عراق و ایران کاملاً بی‌طرف بود!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار