نه ژاپن بود و نه اروپا! قلب اهدایی در قلب ایران بود. اینبار خود تحقیرها مهر سکوت زدند و در برابر از خودگذشتگی و صبوری مردم حرفی برای گفتن نداشتند.
جوان یزدی چند روز قبل در جریان یک تصادف رانندگی بهشدت آسیب دید و وقتی به بیمارستان منتقل میشود پزشکان اعلام میکنند که سطح هوشیاری پایین است و به رغم تلاش پزشکان، این جوان دچار مرگ مغزی میشود. حادثه تلخ برای مرد جوان در شرایطی رقم خورده بود که هنوز قلبش میتپید. اعضای تیم فراهمآوری اعضای پیوندی با خانواده او وارد مذاکره میشوند و پاسخ مثبت دریافت میکنند.
مقدمات جداسازی و پیوند اعضای بدن آغاز میشود. قلب، عضوی است که بعد از جداسازی در فاصله کوتاهی باید به گیرنده عضو پیوند زده شود و امکانات پیوند قلب فقط در تهران وجود دارد. تیم ویژهای برای انتقال قلب بیمار مرگ مغزی یزدی تشکیل و اعضای این گروه صبح پنجشنبه سوار بر یک هواپیمای جت متعلق به ارتش از تهران بهسوی یزد پرواز میکنند.
شمارش معکوس برای انتقال قلب به بیمارستان مسیح دانشوری تهران آغاز میشود. کمتر از سه ساعت وقت کافی برای این انتقال وجود دارد. آنها در کوتاهترین زمان ممکن، خود را به فرودگاه یزد رسانده و سوار بر هواپیما به فرودگاه مهرآباد تهران رسیدند. روی باند فرودگاه یک فروند بالگرد متعلق به فراجا منتظر قلب پیوندی و تیم انتقال بود. آنها سوار بر این بالگرد بهسوی بیمارستان مسیح دانشوری حرکت میکنند. این بیمارستان که پوشیده از درختان بلندی است، فضایی برای فرود بالگرد ندارد.
اهدای قلب از یزد به تهران؛ محل تحویل اتوبان ارتش است! اتوبان ارتش با هماهنگی پلیس بسته میشود. اتوبانی پرتردد که حالا در این مرحله صبوری مردم را میطلبد. نه کسی اعتراض کرد، نه کسی بوق زد و نه کسی گاز داد. هلیکوپتر حامل قلب پیوندی نشسته و قلب را تحویل آمبولانس میدهد تا به بیمارستان مسیح دانشوری برسد و مستقیم وارد اتاق عمل شود. برخی در فضای مجازی گفتند چرا بیمارستان باند هلیکوپتر ندارد و برخی دیگر معتقد بودند این پیوند برای فرد عادی نیست! اما آنچه در این میان زیبا بود توقف همه مردم و صبوری برای انجام یک کار خیر بود.
المیرا شریفی مقدم گوینده خبر در صفحه توییتر نوشت: ششمین باری است که قلب اهدایی از شهرهای دیگر با بالگرد به بیمارستان مسیح دانشوری منتقل میشود. مثلاً یکبار در بزرگراه چمران دو بار در اتوبان ارتش و یک بار در محوطه محک و این بار هم در اتوبان ارتش رخ داد.
البته که این صبوری و کار خیر منوط به اینبار و بارهای قبلی نیست. مردم ما همواره پیشگام در این صبوری و خویشتنداری در امور خیر بودند. جلوه بارز این صبر و خویشتنداری در دوران جنگ و دفاع مقدس بود. پس از آن یکبار دیگر در سالهای کرونایی شاهد این از خودگذشتگیها بودیم. چه بسیار افرادی سختی نقاهت و درمان خانگی را چشیدند تا تختهای بیمارستان به افرادی برسد که نیازمندتر برای درمان هستند. این در حالی است که کادر درمان در طول سه سال اخیر پرچمدار صبر و ایثار بودند.
شاید در لحظات اهدای قلب در وسط اتوبان در داخل همان خودروها افرادی بودند که عجله داشتند یا برای رسیدن به مقصد هزاران جواب باید پس میدادند. شاید چیزهایی از دست رفت و در همان دقایق صبوری فرصت به دست آمدن چیزهای دیگر هرگز تکرار نشود، اما آنچه مهم است همدلی تکتک این سرنشینان خودروها برای کاری بود که ارزش آن بسیار بالاتر بوده و اولویت بر زمان آنها داشته است.
فیلمی که از ماجرا در شبکههای اجتماعی پخش شد با تحسین کاربران مواجه شد و برگ دیگری از صبوری ملت مهربان ایران با یکدیگر را نشان میدهد.