اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، تلاش دارد تا آوردههای یک اثر مرجع درباره امامخمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی را مورد ارزیابی و نقد قرار دهد. سهراب مقدمی شهیدانی پیشتر با انتشار «نقدی بر مدخل خمینی، روحالله در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی»، پژوهشی را عرضه کرد که توجه و تحسین تاریخ پژوهان انقلاب اسلامی را برانگیخت و اینک با «نقدی بر مدخل امامخمینی در دایرهالمعارف تشیع»، گامی دیگر در تصحیح آنچه در باره بنیانگذار جمهوری اسلامی در دایرهالمعارفی دیگر آمده، برداشته است. اهمیت اینگونه نقدها، در حد اهمیت دایرهالمعارفهاست. وجود خللها و اشتباهات در اینگونه مجلدات مرجع، میتواند آیندگان را به بیراهه ببرد و مسیر پژوهشهای ایشان را با مانع مواجه سازد. مؤلف در آغاز دیباچه خویش بر این نوشتار انتقادی، در باب ترتیب ارائه مطالب در کتاب خویش چنین آورده است:
«اکنون بعد از گذشت ۱۹ سال از انتشار مدخل مورد نقد، بر آن شدهایم که با رویکردی علمی، منصفانه و متکی بر منابع معتبر تاریخی، به خوانش انتقادی این مدخل بپردازیم. صد البته نگارنده این سطور همچون هر منتقد منصف دیگر، در پی نادیده گرفتن تلاشهای علمی نویسندگان و متولیان دایرهالمعارف تشیع نبوده و نیست و نگارش نقد علمی را به عنوان یک پیوست اصلاحی و تکمیلی میشمارد. ای بسا در ویرایشهای بعدی، کمک کار ویراستاران علمی آن مجموعه قرار گیرد. در نگاه بدوی، چه بسا برخی از اشکالات مطرح در مدخل، جزیی و غیرمهم به نظر برسد، اما اقتضای نگارش متن علمی متقن، التفات به جزئیات و پرهیز از هر نوع تسامح کاری، در مواجهه با انواع اغلاط علمی و تاریخی است. چنانکه در آثار برخی از تراجمنگاران مشهور معاصر، دقت در جزئیات به صورت حداکثری به چشم میخورد. این اثر در هفت فصل مجزا و بخش ضمائم، سامانیافته است. فصل نخست به معرفی دایرهالمعارف تشیع و بیان ویژگیهای کلی مدخل امامخمینی (ره)، اختصاص یافته و فصل دوم به ارزیابی مباحث مربوط به زندگانی شخصی امامخمینی پرداخته است. موضوع فصل سوم نقد، مطالب مربوط به وقایع نهضت از آغاز تا پیروزی است و در فصل چهارم، به ارزیابی مطالب مربوط به وقایع پس از پیروزی پرداخته شده و فصل پنجم به نقد مباحث مرتبط با اندیشه سیاسی امامخمینی اختصاص یافته که حاوی نقدهای جدی و مطالب بسیار مهمی است. در فصل ششم، مدخل آیتالله سیدمصطفی خمینی (ره) - به ضمیمه مدخل امام- مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در فصل هفتم، بر واکاوی اشکالات ساختاری مدخل متمرکز شدهایم. بخش ضمائم نیز در بر گیرنده مباحث بسیار مهمی است. بخشی از آن، به نقد برخی محققین نسبت به دایرهالمعارف تشیع اختصاص یافته تا مخاطبان با فضای کلی این اثر مشهور و نقدهای سایرین آشنا شوند. همچنین، تصویر تمام صفحات مدخل مورد نقد، در بخش ضمائم درج شده تا امکان مراجعه مستقیم و بررسی تطبیقی برای خوانندگان ارجمند فراهم شود....»
مؤلف در ادامه مقدمه خویش، به معرفی شیوه کار خود در این اثر پرداخته که مهمترین وجه آن یک دوره آشنایی مخاطب علاقهمند، با ادوار گوناگون زندگی امامخمینی است. علاوه بر این او تصمیم دارد تا در اشارت بردن به خبطهای این مدخل، حتی کوچکترین موارد را نیز از قلم نیندازد، ضمن اینکه از مطولکردن بلاوجه اثر خویش نیز احتراز کرده است. وی در این باره مینویسد:
«در این نوشتار برخی شبهات و ابهامات تاریخ انقلاب اسلامی، برای نخستین بار مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته و از این جهت، در کنار نقد گزارههای تاریخی، رویکردی ایجابی و اصلاحی نیز مد نظر بوده است؛ لذا مخاطب با مطالعه این اثر، در واقع برخی فرازهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی و زندگانی امامخمینی را به صورت عمیق و تحقیقی مورد مطالعه قرار میدهد. برای تسهیل در مطالعه، نقدها در ذیل عناویل کلی و به صورت موضوعی تدوین شده است؛ بنابراین خط سیر کتاب، گاه با خط سیر مدخل سازگار نیست که البته این مسئله برای پیشگیری از پراکندهنویسی ضروری مینمود. گفتنی آنکه به دلیل پیوستگی مطالب مدخل، عملاً امکان تیترگذاری جزییتر وجود نداشت و برای پیشگیری از گسستگی بحث، گاهی مطالب گستردهای ذیل یک عنوان ارائه شده است. بدان جهت که شائبه برداشت شخصی از متن نویسنده، در اذهان مخاطبان القا نشود، حتیالامکان از نقل به مضمون و نقل غیرمستقیم پرهیز شده و در اکثر قریب به اتفاق موارد، بعد از نقل مستقیم فرازهایی از مدخل، به نقد آن پرداختهایم. گرچه اختصارنویسی شاخصه مثبت متن دایرهالمعارفی است، اما در مقام نقد، نمیتوان و نباید به صورت مبهم و موجز وارد بحث شد؛ لذا به منظور تبیین فضای بحث، گاه توضیحات مبسوطی در ذیل یک موضوع ارائه گردیده که روشن شدن موضع نزاع، متوقف بر آن است. به رغم این ضروریات، حتیالامکان از تطویل غیرضروری نیز پرهیز شده است.
به موازات نقد مدخل مذکور، سایر منابع تاریخی نیز از نقد مصون نمانده و بیش از بقیه دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و دایرهالمعارف مصور زندگی امامخمینی (ره)، به تناسب موضوعی مورد نقد قرار گرفتهاند. اثر نخست، مورد توجه مجامع نخبگانی و دومی مورد مراجعه عمومی است، بنابراین تذکر برخی اشتباهات این دو منبع، به نظر ضروری مینماید که البته در این اثر، بهطور گذرا به آن پرداخته شده و جای نگارش نقدهای تفصیلی و تخصصی بر این دو اثر همچنان خالی است. پیش از این اثر، کتاب نقدی بر مدخل «خمینی، روحالله» در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، به همین قلم منتشر گردید که در مجامع علمی و رسانهای کشور، بازتاب گستردهای یافت. اظهار لطف برخی اساتید و تاریخپژوهان- از طیفهای مختلف فکری و سیاسی- و همچنین ایجاد فضای نقد علمی سازنده، در ایجاد انگیزه برای نگارش اثر فعلی مؤثر افتاد. در به نتیجه رسیدن این اثر، تعدادی از دوستان فرهیخته و همکاران ارجمند در بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی قم، زحمات زیادی (در گردآوری دادهها و بازبینی متن نهایی) متحمل شدهاند. از آن جمله آقایان: علی رستمی، میثم عبدالهی، سیدمحمد میرصالحی، سیدمحمدامین نورانی، محمد ملایی، سلمان رئوفی، محمدجواد فرجنژاد، حسن محمدی زنجانی، خانم نسیمه رضایی و بیش از همه جناب حجتالاسلام محمد خاکپور که نکتهسنجیهای ادبی و تاریخیشان در سامان یافتن و تتمیم این نوشتار تأثیر محوری داشته است. متن حاضر پیش از انتشار، در اختیار جمعی از تاریخپژوهان ارجمند کشور قرار گرفت و تعدادی از حضرات بعد از صرف وقتی مبسوط، متن را مورد بازبینی و نقادی قرار دادند که بدین وسیله صمیمانه از همه این عزیزان تقدیر و تشکر دارم و مفتخرم تذکرات علمی ایشان، در تتمیم و تکمیل این اثر بسیار مؤثر افتاد. در این میان، بذل توجه ویژه تاریخنگار انقلاب اسلامی جنابالاسلاموالمسلمین سیدحمید روحانی، شایسته سپاسگزاری ویژه است که در همه مراحل تکوین این اثر از نکتهسنجیهای تاریخی ایشان بهطور ویژه بهرهمند شدم. امید است این وجیزه در قبال محافل علمی، به نقد منشورات انقلاب اسلامی و تلاش در جهت تصحیح و پالایش تولیدات علمی مربوط به این عرصه، مؤثر و مقبول افتد....»