کد خبر: 1100498
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
حسین عبداللهی فر

اگر جهاد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را «جهاد اصغر» بدانیم که در مقابل تهدیدات سخت و در قالب نبرد‌های فیزیکی رخ می‌دهد، ماهیت عاشورا «ظرف زمانی» است که به یک روز و حتی یک نصف روز محدود می‌شود. با همین نگاه است که عده‌ای کج فهم مظلومیت عاشوراییان را با برخی موارد مشابه مقایسه می‌کنند و می‌گویند فلان مجرم جاسوس به دلیل چندین سال محکومیت مظلوم‌تر از آن‌ها بوده است.
این در حالی است که جهاد امام حسین (ع) در ادامه جهاد نبوی، علوی، فاطمی و حسنی بر محور «جهاد تبیین» تمرکز داشته و پس از ایشان هم در قالب جهاد تبیین زینبی ادامه یافته است. به عبارت روشن‌تر، سبک مبارزه آن حضرت با غاصبان حکومت از ابتدای امامت تا لحظه شهادت، تبیین به مفهوم واقعی آن، یعنی هدایت به سوی نور و حقیقت بوده است.
برهمین اساس از یک سال پیش از واقعه عاشورا خواص جامعه اسلامی را که شامل حدود ۲۰۰ نفر از صحابه و بیش از ۵۰۰ نفر از تابعین بودند، در «منا» جمع کرد و از روش مبارزه خویش با حکومت غاصب سخن گفت. از آن‌ها خواست تا آنچه را که می‌شنوند برای مردم بازگوکنند. پس از آن هم مکرر خطبه خواند و نامه نوشت. سفیر اعزام کرد و برای بیداری مسلمانان از همه ابزار‌ها و روش‌های تبیینی بهره گرفت. اما آنچه سبب شد تا سیدالشهدا راه «تبیین سرخ» را برگزیند، فضای آلوده‌ای بود که در آن جای حق و باطل، ظالم و مظلوم، قاتل و شهید عوض شده بود.
امام المسلمین متوجه شد که دستگاه خلافت در یک جنگ شناختی تمام عیار و با تحریف حقایق توانسته است میان امام و امت فاصله‌ای ایجاد کند که حتی اگر او را بر حق دانسته و محبت امامشان را هم در دل داشته باشند، به دفاع از وی نخواهند پرداخت.
حسین بن علی (ع) با خلق واقعه عاشورا ثابت کرد که نه معرفی جایگاه و منزلتش بیدار‌کننده است و نه گوشزد کردن معاد و قیامت. از همین رو، شب عاشورا را برای ارتباط با خدا، قرآن خواندن با صدای بلند، مناجات و دعا مهلت گرفت تا شاید تأثیر جنگ نرم دشمن و القائات صورت گرفته را کاهش دهد. در اوج درگیری هم وقتی هنگام نماز ظهر فرا رسید باز مهلت خواست که موافقت نشد. اما در میانه میدان به نماز ایستاد تا حجت را تمام کند. سیدالشهدا با این کار‌ها ثابت می‌کرد، علت دشمنی با وی فقدان دین و ضعف ایمان است که ناشی از تأثیر حکومت ناپاکان و نااهلان بر جامعه اسلامی بود. به عبارت دقیق‌تر از اسلام و مسلمانی جز نامی نمانده بود. آنجا بود که فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده مرد باشید.»
با این نگاه عاشورا یک مکتب است که جهاد تبیین در آن شاخصه‌های خود را دارد. در جهاد تبیین عاشورایی، روشنگری با لب‌های تشنه، با گلوی بریده، از سر نی، زیر سم اسب، با جسم بی کفن، از حلقوم شش ماهه، با ناله‌های مادرانه، فریاد‌های کودکانه، شیون‌های معصومانه، از میانه آتش و دود، در لباس اسارت، از لابه‌لای هلهله‌های جاهلانه، در گوشه خرابه، با ادبیات حیدری در مجلس شاهانه و با پرچم زینبی صورت می‌گیرد.
بدون تردید اگر جهاد تبیین زینبی برای رساندن پیام کربلا ادامه نیابد، عاشورا قابل تکرار است. اگر تبیین‌گران جهادی امروز از عهده تبیین علل وقوع واقعه عاشورا برنیایند، راهی جز تکرار عاشورا باقی نمی‌ماند. باید روشن شود که چرا یک امت چنان از امام خویش فاصله می‌گیرد که دیگر مرجعیت او را قبول نمی‌کند ولو آنکه وی پسر رسول خدا (ص) باشد. ولو آنکه وی را بشناسد. ولو آنکه وی را به حق بداند. ولو آنکه محبتش را در دل داشته باشد.
باید تبیین شود که چگونه دستگاه تبلیغاتی معاویه موفق شد ظرف مدت کوتاهی ارزش‌های عصر جاهلیت را جایگزین ارزش‌های اسلامی کند و چگونه تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری می‌تواند جامعه اسلامی را از اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر باز دارد که به بزرگ‌ترین منکر‌ها هم بی تفاوت شوند؟
اگر آنان که می‌مانند زینب وار راه حسینیان را ادامه ندهند، بنی‌امیه‌های امروزین با کمک پسرعمو‌های داخلی جای جلاد و شهید را عوض خواهند کرد. به جای داعش و تروریست‌ها، شهدای مدافع حرم را محکوم خواهند کرد. به جای برخورد با عاملان منکر، آمران معروف را بازخواست خواهند کرد. به جای تحسین عفت‌مداران به تشجیع عفت‌شکنان خواهند پرداخت. بدین ترتیب جای ارزش‌ها و ضدارزش‌ها عوض خواهد شد. در چنین شرایطی عاشورا تکرار خواهد شد که البته باز هم پیروز میدان عاشوراییان خواهند بود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار