کد خبر: 1095541
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
محمدجواد اخوان
در آن صبح اردیبهشتی وقتی آفتاب کم‌کم بالا می‌آمد و خواب را از چشمان مردم این فلات می‌گرفت، از آن روستای کویری «رباط پشت بادام» گرفته تا قلب تهران، همه حس می‌کردند شب سختی را پشت سر گذاشته‌اند

در آن صبح اردیبهشتی وقتی آفتاب کم‌کم بالا می‌آمد و خواب را از چشمان مردم این فلات می‌گرفت، از آن روستای کویری «رباط پشت بادام» گرفته تا قلب تهران، همه حس می‌کردند شب سختی را پشت سر گذاشته‌اند، بی آنکه در طول شب اصلاً بدانند چه بر سرشان آمده یا می‌خواست بیاید. وقتی همه خواب بودند، «شن‌ها» «پنجه عقاب» را زمینگیر کرده بودند و این «مأموران خدا» فرمان فرمانده خود را به خوبی اجرا کرده بودند، فرمانده‌ای که هوای سربازانش را حتی آنگاه که خودشان هم خبر ندارند، دارد. آن شب شگرف و شگفت اردیبهشتی البته در تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی بار‌ها و در جا‌های مختلفی تکرار شده و صفحات این دفتر قطور مملو از این سطور زیبا است.
حتی اگر یک بار دعوا هم کرده باشی می‌دانی که در یک نبرد- چه از نوع نظامی و چه غیر آن- نتیجه منازعه نسبت مستقیمی با قدرت طرفین دارد و با محاسبات مادی، این مؤلفه‌های شناخته شده قدرت اقتصادی، نظامی، سخت‌افزاری و نرم افزاری است که پیروز میدان را مشخص می‌کند. اگر دو طرف در نسبتی نزدیک به یکدیگر باشند، شانسی برای طرف نسبتاً ضعیف‌تر همچنان برقرار است، اما اگر نسبت قدرت طرفین چندبرابر و بیشتر باشد، معمولاً به غلبه ضعیف‌تر امیدی نیست. اما این محاسبات همه این ماجرا نیست!
نیاز نیست راه دوری برویم، همین تاریخ پنجاه ساله خودمان را ورق بزنیم. اگر نسبت قدرت مادی برقرار بود اصلاً انقلاب به پیروزی نمی‌رسید. رژیم شاه در دهه پنجاه قرن پیش، از اوج حمایت بلوک غرب و به ویژه دلار‌های سرشار نفتی و به‌روز‌ترین جنگ‌افزار‌های نظامی برخوردار بود، اما در عین ناباوری این همه حمایت، پول و تسلیحات نجاتش نداد و به قول آن دو روزنامه‌نگار فرانسوی «انقلابی به نام خدا» آن را از پای درآورد. پس از پیروزی نیز ماندن این انقلاب بسیار عجیب بود؛ انقلابی که ایران را از چنگال مهره امریکا درآورده، اینک نه تنها راه را برای نفوذ شرق و غرب سد کرده، بلکه سودای برهم زدن بازی بزرگان را نیز در سر دارد. مگر می‌شود انتظار داشت دو ابرقدرت آن روز به بقای چنین نظامی رضایت دهند؟ کودتا‌های مختلف، حمایت تمام عیار از رژیم بعث برای حمله به ایران، ترور شخصیت‌های برجسته سیاسی و مذهبی و غیره؛ هرچه در چنته داشتند به میدان آوردند. کدام نظام سیاسی را در دنیا سراغ داریم که در یک تابستان، سران قوا، چندین وزیر و نماینده مجلس و ده‌ها کارگزار حکومتی‌اش را ترور کرده باشند و دوام آورده باشد؟ هرچند حتی برخی انقلابیون نیز «به این سخت‌جانی انقلاب گمانشان نبود»، انقلاب ماند و بالنده‌تر شد؛ از مرز‌های فلات ایران عبور کرد و به باب‌المندب و مدیترانه رسید. همان فرمانده‌ای که در آن نیمه شب اردیبهشتی شن‌ها را از زمین بلند کرد تا آن کرکس‌های مهاجم را زمینگیر کنند، در این چهل و چند سال این کشتی را از این همه طوفان عبور داده است.
اصلاً ماجرای تاریخ همین است، آن‌ها که ایمان بیاورند و «تقوا» پیشه کنند، آزموده می‌شوند و در بزنگاه از «لایحتسب» ارتزاق می‌یابند. همین فرمانده بود که آن دریای هولناک را در برابر چشمان موسی و یارانش گشود و آن گشایش نتیجه یقین به «إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیهْدِینِ» بود. همه مجاهدان راه خدا در طول تاریخ آن را درک و «لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا» را تجربه کرده‌اند. راز اصلی حاکم شدن محاسبات توحیدی در همین دو واژه است؛ «تقوا» و «جهاد». اگر تقوا پیشه کنی و به جهاد برخیزی، از نیل‌ها بی خطر عبور می‌کنی. آن شب اردیبهشتی به ما آموخت که او حتی از آفات و خطراتی که خودت هم نمی‌دانی، تو را محافظت می‌کند؛ «نگهدارت آن است که شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد.»
اگر پاشنه این در تنها روی محاسبات مادی می‌چرخید، نه انقلاب اسلامی به پیروزی می‌رسید و نه دوام می‌یافت و نه اصلاً باید از تعالیم انبیا چیزی باقی می‌ماند. «سنن الهی» جاری است، هنر آن است که در مسیر این جریان باشی و خود را به این موج توحیدی بسپاری. اگر مصداق سرباز آن فرمانده باشی، یاری‌اش را درک خواهی کرد. روز‌های سختی را پشت سر گذاشته‌ایم، شگفتی‌های بسیار دیدیم، روز‌های آینده به دشواری دیروز نیست، اما چه بسا شگفتی آن مضاعف باشد. واهمه‌ای نداریم که می‌دانیم «چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار