انتخابات پارلمانی لبنان در حالی روز یکشنبه هفته گذشته برگزار شد که جای بسیاری از شخصیتها و احزاب سیاسی لبنان خالی بود. بسیاری از نویسندگان، لبنان را که در شرق دریای مدیترانه و غرب آسیا واقع شده است عروس خاورمیانه نامیده اند. لبنان با داشتن مرز مشترک با رژیم صهیونیستی و سوریه و اردن در کل برای ج. ا. ایران اهمیت ویژهای دارد. این اهمیت وقتی بیشتر میشود که لبنان جزو کشورهای با جمعیت اکثریت شیعه محسوب میشود. لبنان که از دیرباز کشوری با تعدد مذاهب دینی و مواضع سیاسی مختلف میباشد، در طول تاریخ استقلال خود از چنگال استعمار (فرانسه) جنگهای بسیاری را تجربه کرده است. جنگهایی که میتوان در آن نهایت اختلاف در عرصههای قومی و مذهبی و سیاسی را در بین گروهها و طیفهای مختلف لبنانی مشاهده کرد. لبنان که برای ج. ا. ایران کشوری دوست و برادر محسوب میشود بعد از انقلاب اسلامی ایران همکاریهای متعددی در عرصههای گوناگون اعم از سیاسی، فرهنگی، امنیتی، هنری و ... داشته است.
بر اساس معاهده ساکس پیکو، کشور لبنان طی سالها تحت استعمار و قیمومیت فرانسه بوده است و بعد از استقلال و رهایی از چنگال استعمار نیز دچار جنگهای داخلی و خارجی متعددی شد. چنانچه رژیم صهیونیستی نیز در ۱۹۸۲ میلادی به یکباره و به بهانه بیرون کردن مبارزان فلسطینی سازمان آزادی بخش فلسطین و رهبران جنبش فتح به لبنان حمله کرد و بیش از نیمی از این کشور را اشغال کرد. جنگ داخلی لبنان نیز که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ به درازا کشید و منجر به به امضای تفاهم نامه طائف شد نیز در عقب انداختن و ویرانی عروس خاورمیانه بی تاثیر نبود.
نظام سیاسی لبنان مبتنی بر نظام پارلمانی است بنابراین انتخاب نمایندگان مجلس یا همان پارلمان نقش بی بدیلی در انتخاب نخست وزیر و کابینه و نهادهای قدرت دارد. اما جامعه سیاسی لبنان دارای کثرت گرایی است و تمایل به طائفی گری و قومی گرایی در آن ملموس است. بطور کلی انتخابات در دو بخش داخل لبنان و خارج از آن برگزار میشود. مشارکت لبنانیهای خارج از لبنان حدود ۶۰ درصد بود. یکشنبه هفته گذشته نیز شهروندان داخل لبنان مشارکت در انتخابات داشتند. سعد حریری که نمیخواست زیر بار فشار و نفوذ عربستان سعودی باشد از شرکت در انتخابات انصراف داد و آن را تحریم کرد. علیرغم تحریم انتخابات توسط حزب المستقبل (سعد حریری) بر اساس برآورد اولیه حدود نیمی از واجدین شرایط در این انتخابات مشارکت داشتند.
علیرغم همه فشارها و فتنهها علیه حزب الله، این گروه همچنان کرسی نیمی از پارلمان این کشور را کسب کرده است (۶۵ کرسی) تقریبا تمامی نامزدهای حزب الله و امل به مجلس راه یافتند و تغییر عملی چندانی (با توجه به کرسی مستقلین) در مقایسه با مجلس قبلی رخ نخواهد داد مگر در ایجاد جنگ روانی علیه حزب الله! چرا که رسانههای معاند طی هفتههای اخیر بسیار تلاش کردند تا اینگونه وانمود کنند که اقتدار سیاسی حزب الله شکسته است و تغییرات قابل توجهی در زمینه سیاست و حکومت رخ میدهد که با توجه به نتایج اولیهی حاصل از شمارش آراء این ادعایی بیهوده بوده است.
اما داستان انتخابات لبنان به این سادگی نیست بلکه بازیگران متعددی در سطح داخلی و منطقهای و حتی بین المللی دارد. در این انتخابات همه طرفین و طیفهای درگیر به نوعی یکدیگر را متهم به فساد اقتصادی گسترده متهم میکردند. سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله نیز در سخنرانیهای هفته گذشته خود در جشن انتخابات (المهرجان الانتخابی) همواره بر لزوم مبارزه با فساد اقتصادی در بخشهای مختلف تاکید کرد.
ائتلاف ۱۴ مارس که از سال ۲۰۰۵ در پی ترور رفیق حریری تشکیل شد متشکل از احزاب و گروههای متعدد سنی، دروزی، مارونی، ارمنی، سکولار و. است، اما مهمترین حزب آن همان المستقبل بود که علنا و مستقیما شرکت در انتخابات را تحریم کرد. تحریم انتخابات توسط حزب المستقبل برخی آراء این حزب را درون سبد القوات به زعامت سمیر جعع (جریان معارض) ریخت، اما به باور برخی از تحلیل گران احتمالا سایر آراء المستقبل نیز توسط مردم به سبد حزب الله ریخته شده است.
سمیر جعع که جزو مسیحیان لبنان میباشد از طرفداران خلع سلاح حزب الله بوده و برای نیل به مقاصد خبیثانه از هیچ اقدامی اعم از ترور، آدم ربایی، تشویش اذهان عمومی، بمب گذاری و. طی دوران حیات سیاسی خود فرو گذار نبوده است.
در عین حال شاهد کاهش کرسیهای جریان ملی آزاد، حزب مسیحی به رهبری جبران باسیل، داماد میشل عون، (هم پیمان با حزبالله) میباشیم که برخی از کرسیهای خود را به نیروهای فالانژ تحت رهبری سمیر جعجع واگذار کرده اند.
از طرفی برخی رسانهها خبر دادند که ولید جنبلاط از رهبران مهم جریان ۱۴ مارس با نبیه بری (رئیس جمهور سابق و نزدیک به حزب الله) برای تصدی پست ریاست پارلمان به توافق رسیده اند، از آنجا که پیشتر سمیر جعجع اعلام کرده بود با ریاست دوباره نبیه بری بر پارلمان مخالفت خواهد کرد این خبر را میتوان این چنین تحلیل کرد که توافق و تحالف با سمیر جعجع خواست تمام رهبران جریان ۱۴ مارس نیست.
قابل پیش بینی است که سمیر جعع (از مخالفان جدی حزب الله است) در ماههای آینده با استفاده از حمایتهای آمریکا و اسرائیل و استفاده از عوامل داخلی خود در داخل لبنان، دست به فتنهای تازه با کمک رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی زده و کشور را بیش از پیش دچار بحران و بن بست سیاسی کند. در این دوره، اما نقش حزب الله در عرصه سیاست و امنیت علیرغم تمام تبلیغات سو و کارشکنیهای داخلی و خارجی نه تنها کم رنگ نخواهد شد، بلکه بیشتر نیز خواهد شد چرا که مردم لبنان به حزب الله به عنوان حافظ و پشتیبان امنیت ملی خود مینگرند و علیرغم اینکه از وضع موجود و فسادهای اداری و مالی برخی افراد و گروهها ناراضی اند، اما تنها حامی و مأمن خود در برابر تجاوز و زیاده خواهیهای رژیم صهیونیستی را حزب الله میدانند. این برهه شاید سختترین دوران آزمایش حزب الله در لبنان باشد چرا که از یک سو سید مقاومت همواره بر لزوم برخورد با مفسدین اقتصادی و رفاه و بهبود معیشت مردم تاکید داشته است و از دیگر سو ضعف این گروه میتواند دشمن صهیونیستی را دچار اوهام باطل برای نفوذ و فتنه داخلی در لبنان کند.
* کارشناس مسائل فلسطین