کمتر کسی تصور میکرد مسیر قهرمانی که شش سال پیش برانکو سنگبنایش را گذاشته بود اینچنین ناباورانه به عصر قهرمانیهای پرسپولیس پایان دهد. پرسپولیس این فصل در قد و قواره قهرمانی نبود. این را سرمربی سرخپوشان بهتر از هر شخص دیگری میداند، چراکه او خود با اشتباهات فاحشی که داشت، تیم را از مسیر قهرمانی منحرف کرد و به حاشیه برد تا خواسته یا ناخواسته به حسرت چندین و چند ساله استقلال برای بالا بردن جام قهرمانی پایان دهد. به همین دلیل هم بهانههای یحیی برای از دست رفتن ششمین قهرمانی، نه توجیه منطقی دارد و نه قابل قبول است. با این وجود به نظر میرسد که او با آسمان و ریسمان بافتن، قصد فریب افکار عمومی و منحرف کردن ذهن هواداران به مسیری دیگر را دارد!
حضور در رده دوم جدول تضمینی برای ادامه روند قهرمانیهای سرخپوشان بود و نه کسب ۵۴ امتیاز از ۲۷ بازی یا حتی به ثمر رساندن ۳۸ گل زده که خط حمله سهم ناچیزی در آن داشت. پرسپولیس برخلاف سالهای قبل، نه زیبا و جذاب بازی میکرد و نه متمرکز و مطمئن و این تفاوت پرسپولیس یحیی بود با تیمی که تا همین فصل گذشته نان زحمات برانکو و حتی کالدرون را میخورد. نان ثبات و صلابتی که با اقتدار همراه بود و توانست پرسپولیس را از فرش به عرش برساند. درست برخلاف مسیری که یحیی در پیش گرفت تا نوار قهرمانیهای این تیم به سادگی هرچه تمامتر پاره شود. پایان تلخی که استارت آن درست از زمان جدایی انصاریفرد زده شد.
یحیی گویی مهره مدیرعامل پرحاشیه پرسپولیس بود که بعد از جدا شدن راه او از سرخپوشان همواره سر ناسازگاری داشت، بهخصوص با مدیریت باشگاه و همین گلاویز شدنهای گاه و بیگاه او با مدیران پرسپولیس مانع از تمرکز روی تیم و گام برداشتن در مسیر قهرمانی شد. یحیی صراحتاً میگوید شکی در این نیست که تصمیمات سرمربی در نتیجهگیری تیم تأثیر دارد، اعترافی که نشان میدهد گلمحمدی بیاطلاع از نتیجه کارش نبوده و بههمین دلیل هم عذرخواهی امروز او از هواداران بابت از دست رفتن قهرمانی و هر آنچه در زمینه قبول مسئولیت در خصوص مسائل فنی به زبان میآورد، عذربدتر از گناه است و نابخشودنی!
اما حتی ناکامی پرسپولیس در مسیر قهرمانی هم باعث نشده یحیی دست از لجاجتهای بیمورد بردارد، بهطوریکه یکبار دیگر رسولپناه را نشانه رفته و مسئله شکایت از او را مطرح کرده است، تصمیمی که البته خیلی هم دور از انتظار نیست.
رسولپناه خود نیز پرونده قابل دفاعی ندارد، اما افشاگریهای او در خصوص دلال در پرسپولیس پرده از واقعیتهایی برداشت که پرواضح است به مزاج یحیی خوش نیامد: «دیگر باقیمانده ظرف عسل برانکو و کالدرون ته کشیده است، میراثی که آنان در پرسپولیس بنیان گذاشته بودند، ته کشیده است. دو سال و نیم آقایانی که مدعی امپراطوری بودند، حتی تهمانده عسل او را خوردند و با عملکردی که بجا گذاشتند، میراث قهرمانی برانکو را نابود کردند. آنها هم عسل را خوردند و هم ظرفش را شکستند و آثارش این شد که بیش از ۴۰میلیون هوادار امیدوار را ناامید و ناراحت کردند.»
مدیرعامل سابق صراحتاً میگوید که صفر تا صد پرسپولیس لیگ بیست و یکم به خواست یحیی بسته شده است. مسئلهای که بیارتباط با ادعاهای او در خصوص نقش دلالها در بسته شدن پرسپولیس در این فصل از رقابتهای لیگ برتر نیست، درست برخلاف آنچه یحیی سعی دارد جا بیندازد.
سرمربی سرخپوشان، ناکامیهای پرسپولیس بهخصوص در چهارچوب دروازه را از زمان جدایی رادوشوویچ خوانده و با تعجب از دلیل جدایی این گلر ابراز بیاطلاعی میکند. از سوی دیگر صراحتاً میگوید که از پاره شدن رباط عیسی آلکثیر مطلع بوده و مدعی است غیرت این بازیکن جراحی او را به تأخیر انداخته است؛ حرفهای غیرقابل قبول و غیرکارشناسانهای که به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. جدایی رادوشوویچ، بدون اطلاع یحیی ممکن نیست، اما داستان جدایی این دروازهبان بیشباهت به سناریویی نیست که در طول این فصل برای سیدجلال نوشته شد و او را به نیمکت تیم میخ کرد. در واقع همین بهانهجوییهاست که مهر تأییدی میزند بر ادعاهای رسولپناه مبنی بر دلالبازی در بستن لیست پرسپولیس و استفاده از تهمانده میراث برانکو. یحیی در شرایطی تعلل آلکثیر در اقدام به عمل جراحی را غیرت این بازیکن میخواند که حضور او با مصدومیت تأثیر چندانی در روند نتیجهگیری سرخپوشان نداشت، اما اقدام او به جراحی میتوانست از مبلغ پرداختیهای این فصل به آلکثیر بکاهد یا او را به سرنوشت محمد انصاری دچار کند که در پی مصدومیت درازمدت عذرش از پرسپولیس خواسته شد.
کوچکترین شکی وجود ندارد که قهرمانی را این فصل نه استقلال که یحیی از پرسپولیس گرفت. مربی که به جای تمرکز روی روند نتیجهگیری تیم و جنگیدن برای کسب ششمین جام یا با مدیریت باشگاه دست به گریبان بود یا در پی دادن استعفاهای متعددی که پرسپولیس را به منجلاب حاشیه کشاند و نوار قهرمانیهای آن را پاره کرد و حالا بعد از گذشتن کار از کار میگوید امیدوار است بتواند جبران کند، اما جبران برای تیمی که دستش از ششمین جام کوتاه مانده و نوار قهرمانیهایش پاره شده و حتی تضمینی برای ادامه حضورش در رده دوم جدول هم نیست، چه معنایی میتواند داشته باشد، آن هم با سرمربی که همچنان سرش در کار دیگران و به جای جمع و جور کردن تیمش در پروندههای قدیمی چرخ میزند: «دو سال دیگر قرارداد دارم. بدترین اتفاق هم برای من بیفتد هیچ وقت نمیروم برای سالهای آیندهام پول بگیرم، کاری که مربیان قبلی کردند و مدیریت نشد.» یحیی هنوز هم نمیداند که وظیفه او رسیدگی به امور فنی تیم است، نه مدیریتی و بابت همین دخالتهای بیمورد بود که حالا باید حسرت ششمین قهرمانی را بخورد. قهرمانی که پیش از او برانکو با دستی به مراتب خالیتر، چه به لحاظ مالی و چه مهرهای، بارها و بارها بدان دست یافته بود و همین کافیست تا ثابت کند سرتاپای حرفهای یحیی توجیه است و بهانهجویی. شاید، چون خوب میداند او خود متهم ردیف اول پایان عصر قهرمانیهای پرسپولیس است.