کد خبر: 1086054
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۵۹
نگاهی اجمالی به آنچه عزیزی‌خادم و رفقا بر سر فدراسیون آوردند
امیدی به آینده مدیریت فوتبال ایران نیست. این را همان روزی گفتیم که اسامی نامزد‌های تأیید صلاحیت شده انتخابات فدراسیون اعلام شد، ولی آن‌ها که مسئول بودند توجهی به واقعیت‌ها و اصل ماجرا نکردند تا در مجمع انتخاباتی، آرا به نفع کسی باشد که با شعار‌های پوچ و دروغین یک سال همه‌کاره فوتبال شد و هر طور دلش خواست تاخت و تاز کرد.
شیوا نوروزی

امیدی به آینده مدیریت فوتبال ایران نیست. این را همان روزی گفتیم که اسامی نامزد‌های تأیید صلاحیت شده انتخابات فدراسیون اعلام شد، ولی آن‌ها که مسئول بودند توجهی به واقعیت‌ها و اصل ماجرا نکردند تا در مجمع انتخاباتی، آرا به نفع کسی باشد که با شعار‌های پوچ و دروغین یک سال همه‌کاره فوتبال شد و هر طور دلش خواست تاخت و تاز کرد.
پیش‌بینی سرنوشت شهاب‌الدین عزیزی‌خادم کار سخت و پیچیده‌ای نبود. فقط حامیانش و صاحبان رأی دل‌شان نمی‌خواست در این‌باره چیزی بگویند یا چیزی بشنوند. حالا هم که آوازه پرونده افتضاحات مدیریتی‌اش به گوش همه رسیده، سکوت کرده‌اند تا ببینند در آینده چه سرنوشتی برای فدراسیون و صندلی ریاست رقم خواهد خورد.

از تخلفات رئیس عزل شده هرچه بگوییم کم گفته‌ایم. دیگر کیست که نداند پرداخت پاداش و حقوق‌های نجومی برای عزیزی‌خادم مثل آب خوردن بوده و برایش فرق نمی‌کرده بودجه دولتی فوتبال چطور، در چه مسیری و به پای چه افرادی حیف و میل شود. خوبان عالم علاقه مفرطی به رمالی و جادوگری داشته و دارد و در مدت زمان یک سال مدیریتش در خیابان سئول همه به این واقعیت پی برده بودند. او هیچ ابایی از قانون‌گریزی، تخلف و ابهام‌های مالی نداشته و ندارد. عزیزی‌خادم اگر نگرانی داشت لااقل به خود زحمت می‌داد تا به جلسه کمیته اخلاق برود و نسبت به برخی موضوعات شفاف‌سازی کند، اما او با دهن‌کجی به این کمیته، دعوت اول آن‌ها را رد کرد و بعد از غیبت در جلسه فوق، کمیته اخلاق برای بار دوم او را محترمانه دعوت به پاسخگویی کرد. این حکایت همان مدیری است که قول درآمدزایی نجومی به همه داد، ولی تا رأی آورد کاسه گدایی جلوی همه گرفت و برای جمع کردن پول دولتی تلاش کرد، نه درآمدزایی و جذب اسپانسر و عمل به وعده‌هایش.
هم رسانه‌ها و هم خیلی‌های دیگر می‌دانستند آخر و عاقبت میدان دادن به عزیزی‌خادم چه خواهد بود، ولی یا سکوت کردند یا صدای اعتراض و هشدارهای‌شان به گوش مسئولان نرسید. حالا، اما کار بیخ پیدا کرده و هر روز بخشی از اسناد افتضاحات مدیریتی اسفند ۹۹ تا بهمن ۱۴۰۰ منتشر می‌شود. مانده‌ایم به کدام‌شان اشاره کنیم، حقوق ۳۵ میلیونی یا ۱۰۰ میلیونی سرپرست‌های پیشین و فعلی، بذل و بخشش‌های آنچنانی به مشاوران رسانه‌ای یا پاداش ۹۰۰ میلیونی سرپرست پرحاشیه. تیم مدیریتی عزیزی‌خادم پدیده‌های عجیبی بودند؛ خورشیدی همان فردی که یک شبه سرپرست تیم‌ملی شد در جدیدترین اظهارنظرش از دریافت دستمزد و پاداش‌های نجومی دفاع کرده است: «گفتند خورشیدی حقوق و پاداش نجومی گرفته است. اگر کسی نداند، فکر می‌کند ما در این وضعیت چقدر پول گرفتیم و افراد دیگر کمتر گرفتند و ما بیشتر گرفتیم. دریافتی ما مشخص است که ۳۵ میلیون تومان بود و اینکه با کسورات آن چقدر دریافت می‌کردیم، بماند. ۳۵ میلیون هم بابت تمام مسئولیت شبانه‌روزی بنده در تیم ملی بود. اداره کردن ۰۶، ۷۰ نفر در اردو سخت است. ۱۲ اردو برگزار کردم و اجازه ندادم کوچک‌ترین مشکلی برای بازیکنان و کادرفنی تیم ملی ایجاد شود و نشان دادم مدیریت را بلدم.» آقای سرپرست کاربلد، گویا حواشی ناشی از «اتوبوس تیم‌ملی» را فراموش کرده است. البته تقصیری هم ندارد، اگر همان زمان برخوردی قاطع با مسببان آن ماجرا می‌شد و نقره‌داغ شده بودند حالا شیوه مدیریتی‌شان را به رخ افکار عمومی نمی‌کشیدند و دریافت حقوق نجومی از جیب ملت را حق مسلم خود تلقی نمی‌کردند.
تاریکخانه فدراسیون فوتبال سال‌هاست به محله بروبیا و تجارت‌خانه آقایان تبدیل شده است. فوتبال و موفقیت در مستطیل سبز تنها موردی است که برای‌شان محلی از اعراب ندارد. در عوض افراد در سمت‌های مختلف و همچنین حلقه اطراف آن‌ها به موقع و به بهترین شکل ممکن از امکانات مادی و معنوی فدراسیون بهره‌مند شده‌اند. سفر بدون مجوز خارجی رفته‌اند و حق مأموریت و پاداش گرفته‌اند، خلاف قانون پست و مقام گرفتند و حتی به دعای خوبان عالم هم متوسل شده‌اند. در این اوضاع صعود به جام‌جهانی بهترین بهانه است برای پیاده کردن پروژه‌های مختلف.
فدراسیونی که دم از درآمدزایی ارزی می‌زد برای بازی‌های حساس مقدماتی جام‌جهانی کمک‌های نقدی دولتی گرفت و همان پول‌ها صرف ولنگاری مالی مدیران فدراسیون شد. درست است که باید نگران بازی‌هایمان در قطر باشیم و برای تیم‌ملی حریف تدارکاتی پیدا کنیم، ولی قبل از هر چیز باید این واقعیت را پذیرفت که قبل از رویارویی با آن‌ها با این اوضاع مدیریت قافیه را باخته‌ایم. بیشتر از اینکه دغدغه مواجهه با امریکا و انگلیس را داشته باشیم، نگران ضربه خوردن از خودی‌ها و افتضاحات به بار آمده، هستیم. مدیری که فوتبالی نبود و خودش را بهترین گزینه می‌نامید، طی یک سال طوری تیشه به ریشه این رشته زده که دیگر هر فرد بی‌نام و نشانی خودش را مدیر کاربلد می‌داند و با وقاحت حرف از دریافت حقوق نجومی می‌زند. درحالی‌که شرایط اقتصادی جامعه به هیچ وجه خوب نیست و اقشار مختلف جامعه سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنند، فدراسیون به اصطلاح مستقل با پول دولتی، پاداش ریالی و ارزی به اطرافیانش داده و حتی زحمت رفتن به کمیته اخلاق را نیز به خود نداده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار