در خبرها آمده بود نواک جوکوویچ، تنیسباز شماره یک جهان که ویزای او برای دومین بار از سوی دولت استرالیا لغو شده به هتل بازداشتگاه اداره مهاجرت ملبورن برگردانده شده است. جوکوویچ صرب چرا در استرالیاست؟ چون قرار است در مسابقات تنیس ملبورن یکی از معتبرترین مسابقات تنیس جهان به عنوان مرد شماره یک تنیس جهان شرکت کند. دقت کردید؛ مرد شماره یک تنیس جهان و یکی از بزرگترین و معتبرترین مسابقات تنیس جهان.
خب حالا چرا جناب جوکوویچ را قبول نمیکنند؛ قتل کرده، مالیات نداده، سرعت غیرمجاز داشته، نصفهشب قرنطینه تیم ملی را ترک کرده یا سند جعل کرده؟ پاسخ همه اینها منفی است. جوکوویچ واکسن کرونا نزده و، چون قوانین استرالیا اینگونه تعریف شده، کسی که واکسن تزریق نکرده باشد اجازه ورود به این کشور را ندارد. بنابراین جوکوویچ به حالت بازداشت راهی هتلی مخصوص اینگونه افراد میشود تا تکلیفش روشن شود.
به همین راحتی، اجرای قانون یعنی همین. یعنی قانون بزرگتر از هر شخص و شخصیتی است. حالا میخواهید نفر اول تنیس جهان باشید یا یک سیاستمدار نامدار، قانون برای همه یکسان است و تازه اگر معروفتر باشید بیشتر هم باید پاسخگو باشید، چرا؟ چون به هر حال عدهای هستند که از شما الگوبرداری میکنند. درست موردی که در کشور ما متأسفانه نه رعایت میشود و نه عزمی وجود دارد که رعایت شود.
نوع برخورد با جوکوویچ نشان داد در جهان احترام به قانون بزرگتر از احترام به یک قهرمان، سلبریتی یا یک چهره نامدار است و یک چهره نامدار نمیتواند صرفاً به این خاطر که نامدار است و قهرمان و شناخته شده هر کاری که دلش خواست انجام دهد و هر طور که میخواهد رفتار کند، در حالیکه به جرئت میتوان گفت در کشور ما اجرای قانون برای قهرمانان معروف و سلبریتیها کاملاً سلیقهای است و این موضوع بهخصوص در مورد چهرههای ورزشی شاید پررنگتر هم باشد.
اینجا حتی ورزشکار ما یاد میگیرد که چگونه قانون را دور بزند و میآموزد قانون فقط برای مردم کوچه و بازار است و آنها هستند که باید در صورت تخطی از قانون پاسخگو باشند، او نه. ورزشکار میتواند بیقانونی کند و بعد طلبکار هم باشد. تازه اگر خودش نتوانست پاسخ دهد، باشگاه و ارکان ورزش کشور هستند که باید جواب بدهند و قانون را دور بزنند که کسی به جناب متخلف نگوید بالای چشمت ابروست.
این روزها که با انواع و اقسام تخلف در ورزش از جعل سند گرفته تا بیاخلاقیهای آنچنانی روبهرو هستیم، بد نیست نیمنگاهی به نوع برخورد با جوکوویچ، نفر اول تنیس جهان برای شرکت در مسابقات تنیس ملبورن داشته باشیم و حداقل با معنای تازهای از قانونمداری و اجرا و رعایت همگانی قانون آشنا شویم. هرچند بعید به نظر میرسد گوش شنوا و چشم بینایی برای دیدن این حقایق وجود داشته باشد.
حقیقت این است که ورزش ما به عنوان یک مقوله تأثیرگذار اجتماعی با چنین فرهنگی فرسنگها فاصله دارد و در حالی که ورزشکارمان بیقانونی را ترویج میکند، نمیتوان انتظار داشت هوادار ورزش بهدنبال قانونگرایی باشد. هرچند او چوبش را میخورد و الگویش در این کار مقابل قانون میایستد. راستی اگر جوکوویچ به ایران میآمد یا یک ورزشکار ایرانی بود، برخورد ما با او چگونه بود؟