تجسس در امور زندگی دیگران رفتار و خصلتی بسیار ناپسند با تبعات منفی فردی و اجتماعی بسیار است. از نظر معصومین (ع) تجسس و تفتیش در امور خصوصی و پنهانی مؤمنان، بسیار نکوهش شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) بیان شده که آن حضرت پس از بر حذر داشتن مؤمنان از سوءظن، تجسس و کارهایی از این دست، آنان را به برادری فرامیخواند. تجسس یکی از موانع ایجاد جامعه سالم و برهم زننده انسجام اجتماعی است.
تجسس به چه معناست؟
لغت عربی تجسس به معنای «با دست لمس کردن» است. این واژه در اصل به معنای «نگاه کردن از سر کنجکاوی برای شناسایی دیگران» به کار رفته است در فارسی نیز به معنای «خبر جستن» به کار رفته است.
این واژه یکبار در آیه ۱۲ سوره حجرات، به صورت «ولاتجسسوا»، آورده شده. مفسران، منظور از تجسس را در این آیه – که مورد نهی قرار گرفته- تفتیش کردن اسرار و امور مخفی مؤمنان دانستهاند.
در اصطلاحات اخلاقی، تجسس به معنای جست وجو در امور پنهانی مردم تعریف شده است، اگرچه این لغت بیشتر در مورد جست وجو در بدیها و نقاط ضعف دیگران به کار میرود و کسی که چنین عملی را انجام میدهد، در اصطلاح، جاسوس نامیده میشود.
علامه طباطبایی در المیزان همان تعریف و کاربرد که در فرهنگ قرآن مطرح میباشد را بیان کرده است؛ در فرهنگ قرآن، تجسس یعنی به دنبال عیبهای پنهانی و رازهای مردم رفتن جهت کسب اطلاعات، که از امور زشت و پنهانی میباشد.
شهید ثانی در تعریف اصطلاحی آن بیان فرموده است؛ تجسس به این معنی است که بندگان خدا را زیر پرده ستاریت پروردگار رها نکنی و پرده از روی کار آنان برداری و آنچه را که خداوند پوشیده داشته آشکار کنی که این کار وسیله کسب اطلاع از امور مخفی آنها و پرده برداشتن از روی رازها و اسرارشان میشود و در نتیجه آنچه بر تو پوشیده بود آشکار میگردد که اگر مخفی بود دل و دینت سالمتر میماند.
در نکوهش تجسس
تجسس به سبب تأثیرات نامطلوب در جامعه، به عنوان یک ناهنجاری تلقی و از سوی خردمندان مردود و ناپسند دانسته شده است. اسلام نیز این حکم عقلایی را تأیید کرده و آن را نه تنها ناپسند دانسته بلکه به عنوان گناه از آن یاد کرده است.
از نظر معصومین (ع) نیز تجسس و تفتیش در امور خصوصی و پنهانی مؤمنان، بسیار نکوهش شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) بیان شده که آن حضرت پس از بر حذر داشتن مؤمنان از سوءظن و تجسس و کارهایی از این دست، آنان را به برادری میخواند. این مسئله نشان میدهد که اینگونه رفتارهای ناهنجار عامل مهمی در فروپاشی انسجام اسلامی و برادری ایمانی و همچنین سلب اعتماد عمومی است.
از نظر فقهای شیعه و اهل سنت، هرگاه کسی به دنبال تجسس وارد منزل مؤمن شود، صاحب منزل حق دارد او را از این کار منع کند و اگر تجسس کننده کار خود را ادامه دهد، صاحب خانه حتی مجاز است با پرتاب سنگریزه او را از این کار منع کند. تجسس حتی برای انجام امر به معروف و نهی از منکر هم ممنوع است. جلوگیری از وقوع آشکار منکرات یکی از وظایف نظام اسلامی است و در صدر اسلام چه بسا خود حاکمان این امر را انجام میدادند و موظف بودند که با تظاهر «به ترک معروف» یا «انجام منکر» مقابله کنند. طبق روایت معصومین، اگر کسی مرتکب کاری زشت و منکر شود و عمل خود را آشکار کند حد بر او جاری خواهد شد. حاکم اسلامی نه تنها از تجسس بدون دلیل نهی شده، بلکه بر پایه ظن و تردید هم نمیتواند به تفحص و تجسس بپردازد. بنابر حدیثی از پیامبر اکرم (ص)، این امر باعث فاسد شدن مردم میشود. حضرت علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر به وی توصیه فرمود که در عیوب مردم که بر وی پوشیده است، کنجکاوی نکند و تا حد ممکن جرم پوش باشد.
درباره پلیس باید به این نکته توجه داشت که وظیفه آنان این است که جلوی تخلف را بگیرند، اما این وظیفه و تکلیف مشروط به آن است که عمل منکر و خلاف، بدون تفحص و تجسس برای آنان ظاهر و آشکار باشد وگرنه اگر بخواهند با تجسس و تفحص، عمل زشت پنهانی، چون زنا را کشف کنند، این کشف، واجب و صحیح نیست؛ زیرا هرگونه تجسسی در حریم خصوصی شهروندان جامعه اسلامی روا نیست. بنابراین حتی پلیس نمیتواند با باز کردن در بستهای یا گوش دادن مخفیانه، بر خود معلوم دارد صدایی که میآید گناه است یا نه، بر همین اساس اهمیت نکوهش و منع تجسس و تفحص مشخص میشود. همچنین از تجسس زیاد در امور مربوط به خانواده و همسر نیز منع شده است.
سرچشمههای تجسس
تجسس کردن از حال درونی افراد، از آثار سوءظن و گمان بد است. برای اینکه قلب انسان، با بدبین شدن تنها قانع نمیشود و فرد را بیشتر ترغیب میکند تا در مورد افراد و اسرار و رازهایشان تحقیق و جستوجو کند که نتیجه این تحقیق سرگرم شدن فرد به عیبجویی و تجسس است و منتشرکردن آنها باعث رسوایی میشود.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «شر الناس الظانون و شر الظانین المتجسسون...»؛ «بدترین مردم سوءظن برندگانند و بدترین سوءظن برندگان، تفتیشکنندگانند.»
آلودگی به گناهان مختلف یکی دیگر از علل تفتیش در حال دیگران است، چراکه افراد گناهکار و پرعیب میخواهند همتایانی پیدا کنند و از این طریق به خود آرامش کاذب دهند.
علاوه بر آن گاهی فرد به دلیل رذایل اخلاقی که در اوست به ویژه بخل، حسد و در اثر غرور و خودخواهی، تحریک میشود و درصدد برملاکردن زشتیهای دیگران است و تلاش میکند اگر خود نمیتواند به سطح موفقیت دیگران برسد، حداقل آنها را از مرتبه و جایگاهشان به پایین بکشد.
حسادت، کینهتوزی، دشمنی و خود برتربینی هر یک میتواند دلیلی برای تجسس باشد تا طرف مقابل را از درجه اعتبار بیندازد.
ضعف ایمان نیز یکی از مهمترین عوامل آشکار کردن صفات رذیله مانند تفتیش در امور دیگران است، زیرا انسان سست ایمان، برای آبرو و حیثیت دیگران ارزشی قائل نیست و به آسانی به حریم زندگی خصوصی افراد تجاوز میکند و در سوره حجرات نیز بیان شده در واقع گروهی هستند که به زبان ایمان آوردهاند، ولی ایمان در دل و قلب آنها وارد نشده است.
سخن آخر اینکه برای تجسس نکردن اگر ما به جای دخالت و فضولی در کار دیگران، خود را به جای فرد مقابل بگذاریم و این احساس منفی را که در او ایجاد میکنیم درک کنیم، دست به دخالت و تجسس نخواهیم زد. خوب است در همه حال نگاهمان اینگونه باشد که آنچه بر خود نمیپسندی بر دیگران نیز نپسند. اگر تفتیش و تجسس را دوست نداری و حس بدی به آن پیدا میکنی، این رفتار را به کسی روا مدار.
* کارشناس ارشد حقوق