امروز سردار سلیمانی یکی از نامآورترین قهرمانان ملی و امتی ایران و جهان در میدان مقاومت و جهاد اصغر به شمار میرود و هر روز که از تاریخ شهادتش میگذرد، ابعاد بیشتری از شخصیت وجودی و خدمات وی به مردم ایران، مسلمانان منطقه و جوامع بشری روشن میشود.
این درحالی است که مطالعات و پژوهش در ابعاد شخصیتی و شاخصههای مکتب سلیمانی، بهویژه آثار و برکات آن برای بشریت در ابتدای راه قرار دارد و هنوز عظمت کار وی در پایان دادن به داعش برای افکار عمومی داخل و خارج کشورمان به خوبی تبیین نشده است. آنچه در این میانه بیش از پیش مغفول مانده، مؤلفه مهم بصیرت و مجاهدت وی در عرصه بصیرت افزایی و جهاد تبیین است. بصیرت سیاسی و دینی حاج قاسم در حالی کمتر مورد توجه قرار گرفته که به لحاظ فلسفی و عقلی نیز مقاومت بدون بصیرت ممکن نیست. چراکه مقاومت راز بقای هر موجود زنده است و ادامه حیات فیزیکی بدون مقاومت در برابر موانع آن ممکن نیست، چنانکه حیات معنوی انسانها نیز متوقف به مقاومت در برابر نفس و شیطان، انسانهای نفسزده و دولتهای شیطانی است.
حاج قاسم رموز موفقیت و توفیقات معنویاش را از مکتب فاطمی، و زینبی فراگرفته بود که در مقابل جریان تحریف و جنگ روایتهای امویان قابلیت خود را نشان داده بود. سردار دلها سر دادن در راه اسلام را از عاشورا آموخته بود، اما میدانست که خون و سر حسین بن علی (ع) هم به تنهایی مانع تحریف تاریخ به وسیله معاویه نمیشد و این جهاد تییین زینبی بود که همه توطئههای امویان در جنگ روایتها را خنثی کرد.
حاج قاسم با آگاهی و بصیرت میدانست تلاش حضرت امام (ره) در ملی کردن مقاومت تنها راه ادامه حیات اسلام ناب محمدی (ص) است و در این مکتب آموخت که باید این آرزوی امام راحل (ره) در شکلدهی به جبهه مقاومت را محقق سازد. او با شاگردی در مکتب امام (ره) فراگرفته بود که راز پیروزی «کانون نور و عدالت» در برابر «کانون جهل و بی عدالتی» قدرت یابی و امتی کردن مقاومت است. او با همین بصیرت نافذ خالصانه و صادقانه موفق شد جبهه مقاومت را در شرایطی که فضای مجازی رها و بی سر و سامان در خدمت جنگ نرم و شناختی دشمن قرار گرفته بود، به ثمر بنشاند. دشمن زمانی حاج قاسم را از ملت ایران گرفت که جبهه مقاومت و مقاومت ملت ایران در چند قدمی پیروزی قرار داشت و میدانست روشنگریهای او در عرصه جهاد تبیین، بیش از مجاهدتهایش در جنگ سخت میتواند به این ملت کمک کند.
امریکا که به نیامدن ملت ایران به پای صندوقهای رأی دل بسته بود و نقشههای خبیثانهای در سر میپروراند، نگران بود که مردم در سایه بصیرت افزایی چهره محبوبی، چون او راه خویش را ادامه دهند، اما نمیدانست که روشنگریهای شهید سلیمانی و باورهای الهی و کلام دلنشین در دفاع از رهبری و جمهوری اسلامی پس از شهادتش بیش از گذشته بر دلها و قلبها خواهد نشست.
بدون تردید امروز هم که ادامه مقاومت ملت ایران به دلیل حجم سنگین خرابیهای ناشی از ناکارآمدی دولتهای گذشته و حجم سنگین آتش توپخانه دشمن در تحریف واقعیتها بهویژه موفقیتهای دولت سیزدهم، نیازمند بصیرتی مضاعف میباشد، با کمک روح بلند این مرد بزرگ ادامه خواهد یافت و اجازه نخواهد داد رسانههای غربی با کمک غربگرایان پروژه «نادمسازی از گذشته با هدف نومیدسازی از آینده» را محقق سازند.
پروژهای که در آن سعی میکنند از یک سو با افزایش مطالبات سریالی و سیاسی کردن نیازهای صنفی سطح نارضایتی در جامعه را در حد دلخواه خویش نشان دهند و از سوی دیگر تلاشهای دولت برای کاهش تورم، اجرای طرحهای تحولی، تأمین کالاهای اساسی، عادلانه کردن نظام یارانه ها، جلوگیری از چاپ پول، تدوین برنامه سال آینده بدون کسری بودجه، تأمین ارز مورد نیاز کشور، افزایش فروش نفت و ادامه مذاکرات مقتدرانه را بسیار ناچیز جلوه دهند.
ملت ایران، اما امروز وجود حاج قاسم را زندهتر از همیشه در کنار خود احساس میکند و این توصیه خالصانه و صادقانه وی را فراموش نمیکند که فرمود: «برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.»