روز شانزدهم آذرماه که یادآور مقاومت دانشگاه و جوانان دانشجو در برابر دیکتاتوری و سلطه پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد است در تقویم کشور به عنوان روز دانشجو نام گرفته و پس از انقلاب اسلامی سالگرد آن با تجلیل از خاطره رشادت دانشجویان گرامی داشته شده و یک مناسبت ملی – انقلابی به حساب میآید.
فلسفه بزرگداشت و تداوم آن هم به ماهیت استقلالطلبی و استکبارستیزی این مناسبت برمیگردد که نماد آن، اعتراض خونین علیه ورود معاون رئیس جمهور امریکا به عنوان عامل پشتیبان کودتا و رژیم وابسته پهلوی به ایران است و هم به نقش دانشجویان در مبارزه و انقلاب و پیشگامی در نهضت اسلامی برمیگردد.
در واقع بزرگداشت روز دانشجو، تجلیل از این نقش مهم و پیشگامی دانشجویان در مبارزه و استقلالطلبی آنان است که به قیمت ایثار و اهدای خون از ۱۶ آذر ۳۲ یا ۱۳ آبان ۵۷ و پس از آن با تسخیر لانه جاسوسی و تحقیر امریکای مستکبر ادامه داشته است. با وجود این، جنبش دانشجویی در سالیان گذشته با ورود برخی سیاستبازان و احزاب سیاسی به دانشگاه و تلاش برای استفاده ابزاری از دانشجویان برای پیشبرد بازیهای سیاسی و نیل به اهداف حزبی، جفاهایی را نیز شاهد بوده است. این جفاها اتفاقاً از سوی همان بازیگران سیاسی بر دانشجویان رفت که به دنبال تبدیل دانشگاه به باشگاه سیاسی بوده و هزینههایی، چون کشاندن دانشجویان به آشوبهای خیابانی برای عملیاتیسازی سیاست «فشار از پایین، چانهزنی در بالا» و استفاده ابزاری از آنان بودند. اما دقیقاً همان وقت که با سؤال و انتقاد دانشجویان مواجه شدند، آنان را دعوت به مطالعه و افزایش وزن تئوریک میکردند. حال آنکه گرایش به نقد، خصلت دانشجویان جوانی است که بهدور از محافظهکاری و در پیوند با تعهد و پیشرو بودن در عرصه فهم و تلاش برای تغییر، آن را به کار میگیرد و این گرایش یک مزیت طلایی برای دانشجو به حساب میآید.
اما عجب و غرور این سیاستبازان از یک سو و خالی بودن دست یا باز شدن دستشان در برابر دانشجویان برای پاسخگویی از سوی دیگر، موجب بیاعتنایی به دانشجویان و کمرمق شدن فضای سیاسی در دانشگاه و حتی بیرونق شدن مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر و روز دانشجو شده بود.
همچنین ارتجاع سیاسی و تقویت گرایش به غرب و تلاش برای حذف فاصله هویت انقلابی و بالاتر از آن نفی هویت انقلابی به گمان شفابخش بودن سیاست نرمالیزاسیون، در مراحل بعدی به فاصله و بی اعتنایی بیشتر دانشجو و جنبش دانشجویی به آرمانها انجامید، چرا که هویت جنبش دانشجویی در کشورمان با استقلالطلبی و استکبار ستیزی آمیخته است و روح پاک و عدالتطلب جوانان دانشجو با ظلم و بیعدالتی برآمده از لیبرالیسم و توسعه لیبرالی سر همخوانی ندارد.
حال با تغییر ریل سیاست در جمهوری اسلامی، شاهد رونق مراسم گرامیداشت ۱۶ آذر و روز دانشجو بودیم که برای اولینبار هر سه رئیس قوه با دانشجویان دیدار داشتند.
رئیس مجلس روز ۱۵ آذر و به همین مناسبت به دانشگاه شهید بهشتی رفت و به گفتگو با دانشجویان پرداخت، رئیس دولت نیز به دانشگاه شریف رفت و در جمع دانشجویان حاضر شد و رئیس قوه قضائیه نیز در دفتر کارش میزبان نمایندگانی از تشکلهای دانشجویی شده و پاسخگوی سؤالات و شنونده نظرات آنان بود.
علاوه بر این شهردار تهران، معاون رئیس جمهور و برخی وزرا و رؤسای دانشگاهها نیز با دانشجویان دیدار کردند و با آنان به گفتگو و تبادلنظر پرداختند که نشان از نوعی تغییر رویکرد در رجال سیاسی نسبت به دانشجویان و روز دانشجو است؛ تغییر رویکردی که به عوامل زیر برمیگردد.
۱- همسویی بیشتر فضای حاکم بر قوا و فضای سیاسی کشور با گرایش غیرمحافظهکارانه، استقلالطلبانه و استکبار ستیزانه دانشجویان و شناسنامه و ماهیت واقعی روز دانشجو.
۲- فاصله گرفتن مسئولان جدید از گرایش خود علامهپنداری و اعتماد به دانشجویان به عنوان نماینده جامعه علمی، اندیشهورز و متعهد و دلسوز و در عین حال دارای شفافیت و به دور از سانسور برای بیان دردها و دغدغههای واقعی جامعه و انتقادات صریح به مسئولان.
۳- تقویت گرایش مردمی در مسئولان و فرصت تلقی کردن دیدار با دانشجویان به عنوان فرزندان مردم و برخوردار از توان بیان جدی و در عین حال عقلانی مطالبات مردم.
سالهاست رهبری نظام به ضرورت برپایی کرسیهای آزاداندیشی در مجامع فکری و نخبگی کشور با حضور مسئولان نظام اشاره و تأکید داشتهاند، ولی تاکنون اقدام جدی آن معطل مانده است. باشد که دیدارهای مسئولان با دانشجویان در روز دانشجو مقدمهای برای تحقق این ایده رهبری و ضرورت ملی و مطالبه جوانان فرهیخته کشورمان گردد.