ریشه جادو و جنبل هنوز در فوتبال ایران زده نشده است. پدیدهای که پیش از این بازیکنان و مربیان و گاهی نیز مدیران باشگاهها به آن علاقه نشان میدادند، اما حالا به فدراسیون و تیم ملی راه یافته است و جالب اینکه به طور جدی هم تکذیب نمیشود!
نخستین بار سال ۸۲ و در دومین سال لیگ برتر بود که بحث حضور جادوگر در فوتبال ایران بر سر زبانها افتاد. زمانی که مجتبی تقوی هدایت سایپا را برعهده داشت و بازیکنان این تیم سالها بعد خاطرات جالب توجهی را تعریف کردند از حضور مردی با ردای سفید و درویشمسلک که حتی در چیدمان تیم هم نظر میداد و بازیکن مصدوم را روانه زمین کرد که اتفاقاً گل هم زد و تعویض شد.
یکی از آن جادوگران معروف فوتبال که تا سالها رسانهها به نوشتن نام اختصاری او (الف- الف) اکتفا میکردند و بعد از سالها دیگر کسی ترسی از بیان نام کامل او (امیر اسکندری) نداشت همان شخصی بود که منوچهر صالحی، مدیرعامل سابق سایپا که اتفاقاً رفیق جینگ همین فرد (الف – الف) بود مدعی شد قهرمانی سال ۸۳ پاس به واسطه همین آقا که اتفاقاً رفیق فاب مجید جلالی بود رقم خورد و آجورلو نیز به طور کامل در جریان ماجرا بود حتی اگر تکذیب کند. صالحی همچنین مدعی بود که فرهاد کاظمی و امیر قلعهنویی و علی دایی و مجتبی تقوی هم به منزل این فرد رفت و آمد دارند.
صحبتهای صالحی را میتوان کنار صحبتهای آرش برهانی گذاشت که در برنامه ۹۰ و مصاحبهای که سال ۹۶ با ورزش ۳ داشت مدعی شده بود سالها قبل که در تیمی بازی میکرد شخصی نام مادرهایشان را میپرسید که او اشتباه گفته بود. برخی تصور میکردند این داستان به زمان حضور او در پاس ارتباط دارد که او با رد این مسئله تأکید کرد که آن زمان در استقلال بازی میکرده و اتفاقاً آن سال قلعهنویی سرمربی تیم بود. هرچند برهانی مدعی بود که امیرخان ارتباطی با این مسائل ندارد. او همچنین تعریف میکرد زمانی که روی دور ناکامی در گلزنی بود ناصرخان به او گفته بود کسی در ازای دریافت چند میلیون مشکل او را حل میکند، اما برهانی زیر بار نرفته بود و گفته مشکل را حل کند بعد پول میدهم و با آن فرد معاملهاش نشده است. خصوصاً که او یک مرتبه مدعی شده برایش دعا کرده و برهانی گفته بازیام تفاوتی نداشت و خب گلی هم که نزدم چرا باید پولی بپردازم؟!
محسن بیاتینیا، علی جانملکی، آرش برهانی، میثم منیعی و خداداد عزیزی، بازیکنان سابق پاس تهران هم در گفتگوهایی با همان برنامه داستان جادوگری در فوتبال را تأیید کردند و گفتند در حدود سالهای ۸۱-۸۲ چنین اتفاقی را در تیم دیدهاند که جادوگران بر اساس نام مادران بازیکنان ترکیب و نتایج را رقم میزنند. فریادشیران، اما مدعی بود زمان مایلیکهن چند جادوگر قصد همکاری با تیم را داشتند که سرمربی تیم نپذیرفت.
ماجرای حضور جادوگران در فوتبال ایران سال ۹۶ و بعد از بازی گلگهر سیرجان با خونه به خونه بابل که گفته میشد عکاسی مایعی که ادرار بوده را درون دروازه دو تیم ریخته بار دیگر اوج گرفت. هرچند که سال قبل از آن نیز تارتار، سرمربی پارس جنوبی مدعی شده بود عکاسی آبی روی خط دروازه این تیم ریخته است. هرچند که یکی از خبرنگاران سیرجانی با تأیید این مسئله گفته بود که این عکاس ارتباطی با باشگاه ندارد و گاه برای خودنمایی این کار را میکند و به زعم خود تیم حریف را جادو میکند.
با این وجود، اما اتفاقات آذر ۹۶ به محرومیت مادامالعمر حسن بدافشان رئیس هیئت فوتبال شهرستان سیرجان که به صورت غیرقانونی و همزمان هیئت مدیره باشگاه گلگهر نیز بود را به تشخیص کمیته اخلاق وقت فدراسیون به دنبال داشت. علاوه بر آن علی لری گویینی مسئول ورزشگاه امام علی (ع) شهر سیرجان نیز که عامل اصلی ریختن مایع مشکوک به ادرار در زمین بازی تشخیص داده شده بود به محرومیت دائمی از فعالیت در فوتبال محکوم شد و رضا فتحآبادی سرپرست تیم گلگهر نیز به یک سال محرومیت و این تیم نیز به انجام دو بازی خارج از استان کرمان محکوم شد.
این بار، اما بحث از فدراسیون فوتبال شروع شده است. پیش از این هم برخی قصد نزدیک شدن به تیم ملی را داشتند و در این راستا پیشنهاداتی به پورحیدری زمان حضورش در تیم ملی و همچنین تاج هم طبق گفتهها داده شده بود که هر دو با برخوردی شدید داستان را خاتمه دادهاند، اما عزیزیخادم که با استفاده از کلماتی، چون خوبان عالم تردیدهایی را در خصوص استفاده از جادوگر در فدراسیون و تیم ملی ایجاد کرده هرگز این مسئله را رد نمیکند و در مقابل اینگونه توجیه میکند که «ما به همه مخلوقات هستی وابسته هستیم. هر بندهای میتواند به ما کمک کند. منعی ندارد کسی برای ما دعای خیر کند. هرکس با قدمش، با نفسش و با دعایش به ما کمک کند، مشکلی نداریم و دستمان را به سمتش دراز میکنیم.»
اولینبار بعد از رقابتهای مرحله اول مقدماتی جامجهانی در بحرین بود که بحث جادوگر در تیمملی پیش کشیده شد. جامجم همان روزها بدون اشاره به تیمملی فوتبال پرده از حضور یک جادوگر در سفر یکی از تیمهای ملی خبر داد که گفته میشود به عنوان آشپز کنار تیم است. بعد از آن عزیزیخادم بعد از بردهای تیمملی به جای تمجید از عملکرد فنی و تاکتیکی تیمملی گفت که با دعای «خوبان عالم» ایران موفق میشود و بعد از آن نیز او مدام از افرادی حرف میزد که نفسشان حق است و دعایشان میتواند کمک کند و جالبتر اینکه گفته میشود رئیس فدراسیون در خصوص امیر اسکندری معروف گفته که او انرژی مثبت دارد و جادوگر نیست! درست مانند ادعایی که صالحی مدیرعامل سابق سایپا اواخر مهرماه امسال با روزنامه جام جم مطرح میکند: «ایشان نیرویی دارد که خیلیها مثل من و شما نداریم. یک سری از آدمها نظرکرده هستند. او ادبیاتی دارد که بهتر با خدایش حرف میزند. ضمن اینکه مگر این اتفاق دارد به فوتبال ما ضرر میزند؟ یک نفر از ابزار و تکنولوژی خاصی که دارد استفاده میکند و مردم را خوشحال میکند. کجای این کار ایراد دارد؟ ما هم روزمان را با بسم الله الرحمن الرحیم شروع میکنیم و به دیگران میگوییم برایمان دعا کنند.»
یکی از لژیونرهای ملیپوش ایران، اما چندی پیش در جمعی دوستانه گفته جادو و جنبل را کجای دلمان بگذاریم؟ همین حالا شما مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش را از تیم بگیرید، کدام تیم را میتوانیم ببریم؟ تاکتیک خاصی نداریم. این دو را نداشتیم با هزارتا جادوگر هم میتوانستیم اینقدر امتیاز بگیریم؟ روزنامه جامجم، اما طی گزارشی نوشته بود که تیم ملی به واسطه آقای جادوگر تحت تأثیر اعداد ۷، ۹ و ۱۱ قرار گرفته است. مثلاً بازیکن شماره ۷ دقیقه ۸۱ گل میزند و حتی پاداشها نیز بر این اساس تعیین شده است. به طوری که رقم پاداش برد داخلی ۳۵۰۰ و خارجی ۵۵۰۰ دلار در نظر گرفته شده که جمع آن ۹ هزار دلار میشود تا از عدد ۹ غافل نشده باشند! و جالبتر اینکه فدراسیون برای آنکه پاداش خواسته شده ۴ و ۶ هزار دلاری کم نشود ۳/۵ و ۵/۵ هزار یورو به آنها میدهد که از رقم دلاری بالاتر میزند.