در دنیای صنعتی و مدرن امروز برای بسیاری از زوجین تنشها و فشارهای تولید شده در محیط خانواده، کار، اجتماع و... میتواند بهداشت روانی آنان را تهدید کند. مواجه شدن و حل چنین منابع فشاری در محدوده خانواده میتواند پیچیده باشد و همکاری یک متخصص فن را ممکن است ضروری سازد. در زندگی زناشویی لزوم یادگیری مستمر برخی مهارتهای زندگی بیش از پیش احساس میشود. زن و شوهرها در مهارتهای زندگی میآموزند که چگونه با استرسهای محیطی مقابله کنند و راههای مقابله با آن را فرا گیرند. به نوعی متوجه میشوند استرس چه اثرات زیانباری بر جسم و روحشان دارد و بسیاری از بیماریهایی که ما با آنها دست و پنجه نرم میکنیم و اغلب دلایلی برای آن نمییابیم، عمده دلیلش استرس و تنشهایی روانی است.
مهارت تصمیمگیری یکی از اساسیترین مهارتهایی است که ما با یادگیری آن شرایط مثبتتری را برای خود رقم زده و نشاطی که حاصل از موفقیت است را درک میكنیم. با تفکر انتقادانه به تفکری دست مییابیم که با سؤال کردن و تحلیل درست به ارزیابی مسائل پرداخته و با جمعآوری اطلاعات به قضاوت مینشینیم و این نیز خود، حلکننده بسیاری از معضلات ما در همه ابعاد زندگیمان است. آموزش مهارتهای زندگی جزء لاینفکی از زندگی امروزی است و باید برای بهتر زیستن، این مهارت را کسب کرد. خوب زیستن بدون آموزش این مهارتها امکانپذیر نیست و خود به خود به وجود نمیآید.
در زندگی زناشویی مهارت دیگری که باید آموخت، مهارت و توان کنترل و مدیریت فضای مجازی و استفاده از شبکههای اجتماعی است؛ چراکه با پیشرفت علم و تکنولوژی درهای جدیدی به روی ارتباط بشری باز شده است و این درها ما را به فضایی هدایت میکند که کاملاً مجازی است. اما قبل از ورود به این دنیا ابتدا باید از لحاظ ذهنی خود را آماده کنیم و باید بدانیم چه آسیبهایی نصیبمان میشود و چه خطراتی ما را تهدید میکند. عدهای در سرزمین مجازی به دنبال ناجی خود میگردند و اولین فردی را که به آنها ابراز عشق کند همچون فرشتهای میدانند که از سرزمین دوستیها آمده است. پس از مدت کوتاهی چنان با او صمیمی میشوند که انگار سالها از آشناییشان میگذرد. به فرد متظاهر اعتماد کرده و بدون اینکه متوجه شود تمام دنیایش تبدیل به یک مانیتور خواهد شد. در صورتی که متوجه نمیشود همسر و اطرافیانش هر لحظه در انتظار همکلامی با او هستند و در آخر هم چیزی جز تصویر همیشگی او که خیره به مانیتور خود شده است، نصیبش نمیشود!
امروزه استفاده بی حد و حصر از موبایل و چرخیدنهای تمام وقت و بیحساب و کتاب در شبکههای مجازی همچون اینستاگرام به گونهای شده که برخی زن و شوهرها حتی دل خوشی از دیدن هم ندارند. دیروز که از محلهمان رد میشدم شنیدم خانم همسایه میگفت: «شوهرم دیگر شورش را درآورده بود. از لحظهای که از سرکار برگشت سرش دائم در گوشی بود تا وقتی که سفره را جمع کردم. دیگر تحمل دیدن صحنه گوشی به دست بودن او را نداشتم و نهایتاً با شوهرم بحثم شد و وای فای را خاموش کردم.»
جان کلام اینکه این روزها پیشرفت تکنولوژی رابطه معکوسی با بهبود روابط خانوادگی و زناشویی پیدا کرده است و جالب اینکه طی اظهاراتی كه روانشناسان و صاحبنظران این حوزه داشتهاند، از این عادت نامطلوب به عنوان یک بیماری فراگیر اجتماعی نیز یاد شده است.