به گزارش جوان، ديسال۹۹، مأموران پليس ورامين از درگيري خونين در يكي از خيابانهاي حاشيه شهر باخبر و راهي محل شدند. بررسيهاي اوليه نشان ميداد درگيري بين چند مرد جوان اتفاق افتادهاست و يكي از آنها بر اثر اصابت چاقو زخمي و راهي بيمارستان شده است. تحقيقات در اين زمينه ادامه داشت تا اينكه خبر رسيد پسر ۳۰ساله به نام يحيي بر اثر شدت خونريزيها فوت كرده است. با انتقال جسد به پزشكي قانوني پرونده اين بار با موضوع قتل عمد در دستور كار قرار گرفت و با تحقيق از شاهدان حادثه عامل قتل به نام فرزين تحت تعقيب قرار گرفت. فرزين كه بعد از حادثه با موتور از محل متواري شدهبود پس از استعلام شماره پلاك موتور سيكلت رديابي و چند روز بعد از حادثه در حاشيه شهر ورامين دستگير شد.
متهم به دادسراي امور جنايي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او با اقرار به جرمش در شرح ماجرا به بازپرس پرونده گفت: «شب حادثه با دوستم سوار ماشين شديم و در حال تفريح بوديم. ما آن شب مشروب خورده بوديم. هنگام رانندگي در يكي از خيابانهاي حاشيه شهر جايي كه چندنفر دور آتش جمع شدهبودند توقف كرديم. بدون هيچ دليلي با آنها درگير شديم. تحت تأثير مشروبي كه خورده بودم دست به چاقو شدم. همان لحظه يكي از آنها سنگي به سرم زد كه من هم دست او را با چاقو زدم. او همراه دوستانش به طرفم ما حمله كردند كه همان لحظه يك ضربه به سينه يكي از آنها كه بعداً مشخص شد يحيي نام دارد زدم و فرار كردم.»
متهم بعد از اقرار به جرمش و بازسازي صحنه جرم راهي زندان شد و پرونده بعد از صدور كيفرخواست به شعبهدهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسيدگي به پرونده بعد از این كه اوليايدم درخواست قصاص كردند متهم در جايگاه ايستاد و گفت حادثه ناخواسته رقم خوردهاست. او گفت: «قبول دارم مشروب خورده و مست بودم، اما قصد قتل نداشتم. مقتول را نميشناختم و انگيزهاي براي درگيري نداشتم. فقط وقتي ديدم آنها مشغول خوردن مشروب هستند كه اعتراض كردم و كار به درگيري كشيد و حادثه اتفاق افتاد.»
متهم در ادامه گفت: «من مشروب خورده بودم و روي رفتارم كنترل نداشتم. وقتي به دست مقتول ضربه زدم با هم گلاويز شديم و هر دو روي زمين افتاديم. چاقو ناخواسته به سينه او فرو رفت و موجب مرگ او شد.»
بعد از دفاعيات متهم، دوست او نيز به اتهام شركت در نزاع از خودش دفاع كرد و گفت: «قصد درگيري نداشتم و براي ميانجيگري وارد درگيري شدم، اما وقتي مقتول را خونين روي زمين ديدم از ترس فرار كرديم.»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.