کد خبر: 1066560
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۸
دکتری زبان شناسی :
بررسی ویژگی های زبان شناختی طنز کلامی در متون نمایشی، عنوان گفتگویی بود که در حاشیه سومین جایزه سراسری نمایشنامه نویسی کمدی خندستان به میزبانی محسن رهنما نویسنده و پژوهشگر و با حضور بهروز محمودی بختیاری، دانشیار دانشگاه تهران، محقق و مترجم انجام گرفت.

به گزارش سعید عرفان منش خبرنگار جوان انلاین اصفهان، محمودی بختیاری دکتری زبان شناسی در این گفتگو به معرفی گونه های مختلف رواج طنز در کلام و گفتار پرداخت و گفت: تمامی رفتارهای ما به نوعی به زبان مرتبط است و نمی توان رفتاری را خالی از زبان پیدا کرد. در تئاتر نیز استفاده زیادی از زبان می شود؛ بنابراین این رشته هنری به دستاوردهای زبان شناسی نیازمند است.

وی برای درک بهتر ویژگی های زبان شناختی طنز کلامی در متون نمایشی، مخاطبان را به کتابی از  دانلد ریچی ارجاع داد که طنز کلامی را در دو ساحت معناشناسی و کاربردشناسی زبان بررسی می کند.

وی افزود: این کتاب در معنای اول به زبان در ساحت معنا و در معنای دوم به کاربرد معنا در بافتی که از آن استفاده می شود، اشاره می کند.

دانشیار دانشگاه تهران توضیح داد: ماجرا این است که در طنز کلامی برای خندیدن باید اتفاقی رخ بدهد. ریچی می گوید وقتی ما غافلگیر می شویم، یا می ترسیم و یا می خندیم. یعنی در زمان غافلگیری یا خودمان می ترسیم و دیگران می خندند و یا خودمان می خندیم و دیگران هم با ما می خندند. پس غافلگیر شدن موجب ایجاد هیجان ترس یا خنده می شود. آنچه اهمیت دارد این است که چطور با طنز کلامی افراد را غافلگیر کنیم.

بختیاری با بیان اینکه نظریه های مختلفی در زبان شناسی برای تحلیل طنز کلامی وجود دارد، تصریح کرد: این نظریه ها شامل برتری یا تحقیر، ناهمخوانی، رهایی از تنش و رهایی از قید و بند است که در این میان ناهمخوانی از همه بهتر و به طنز کلامی نزدیکتر است. سایر این نظریه ها نیز به طنز موقعیت نزدیکتر هستند.

به گفته وی، کلیدواژه اصلی نظریه ناهمخوانی، غافلگیری است و می توان از اینجا شروع کرد که اولین ویژگی متون طنز داشتن ابهام است. وقتی ابهام یا معنای دوگانه ای ارائه می شود متن به سمت طنز گرایش پیدا می کند.

مترجم نمایشنامه "شایعات" در تعریف ابهام اظهار کرد: وقتی ابهام ایجاد می شود که یک جمله بیش از یک معنا داشته باشد. مثل واژه شانه یا شیر که چند معنا دارند و ایجاد ابهام می کنند. ابهام می تواند در سطوح مختلفی خود را نشان دهد، در سطح آواها که به آن ابهام واجی گفته می شود مانند دو واژه «از آن» و «اذان» که بیشتر سطح طنز را نشان می دهد و دیگر ابهام ها شامل صرفی، واژگانی و نحوی است.

بختیاری اظهار داشت: نوع دیگری از ابهام وقتی است که ساختار کلمات را تغییر می دهیم. مثل دو واژه «اسمت؟» و «عصمت» که ایجاد ابهام می کنند. در دهه هفتاد طنز ساختار کلمات در شوخی های جوانان رواج داشت.

این استاد دانشگاه الگوی دیگر در ساختار واجی را الگویی دانست که شخص کلمات را درست نشنود و کلمه دیگری به جای آنها بگوید که منجر به ایجاد طنز شود. بختیاری گفت: استفاده از این روش در نمایش های روحوضی و تخت حوضی ما هم رایج بوده است. توجه کنید زمانی که کلمه ای را می گوییم که از حوزه ادب فاصله می گیرد افراد را شوکه می کند و به نظرشان خنده دار می آید.

وی درباره ورود به مبحث صرف یا ساختمان واژه نیز گفت: عده ای با سرواژه ها شوخی می کنند. سرواژه ها به کلماتی گفته می شود که از کنار هم گذاشتن حروف اول یک کلمه ساخته شده است. مثلا ساواک از حروف اول سازمان امنیت و اطلاعات کشور ساخته شده بود. اگر سرواژه هایی به شوخی ساخته شوند این می شود طنز. طرح «کاد» که تلفیق کار و دانش است می تواند به «کار اجباری دانش آموزان» تبدیل و خنده دار شود.

وی ادامه داد: گاهی هم در حوزه صرف با ساختارهای صرفی متفاوت شوخی می کنیم. مثلا «جا» در جاکفشی یعنی جای کفش ولی در جاهل «جا» جداشدنی نیست و نمی شود گفت جای هل است. ولی گاهی به نیت طنز از این ابزار در متون استفاده می شود. گاهی هم می توان در صرف از کلمات هم شکل استفاده کرد. مثلا به جای پیک نیک بگوییم پینگ پنگ.

مترجم کتاب "خنده در طبقه بیست و سوم" در ادامه درباره حوزه کاربردشناسی گفت: معتقدیم زبان در بافت خودش پدید می آید. در این شرایط ذهن و خاطرات ما شروع به فعال شدن می کند. مثلا به محض اینکه می گوییم «یه روز یه اهوازی...»، این واژه پرونده ای را در ذهن ما باز می کند. یعنی بر اساس آنچه از کودکی در ذهن ما ثبت شده جمله ای باز می شود که ما توقع داریم براساس این اطلاعات جمله ادامه پیدا کند. بنابراین در کاربردشناسی براساس این باور که افراد چگونه به موضوع نگاه می کنند، ایجاد موقعیت می کنیم. مثلا اگر ندانید اسکاتلندی ها خسیس هستند هیج جکی درباره آنها برایتان خنده دار نیست. برای همین است که زبان طنز کلامی جهانی نیست و چارلی چاپلین زیر بار دیالوگ در سینما نرفت تا جهانی بودن طنزش از بین نرود.»

بختیاری با اشاره به چهار قاعده ای که گرایس استاد فلسفه برای یک گفتگوی موثر به نام قواعد همکاری معرفی کرده، توضیح داد: او چهار قاعده را برای یک دیالوگ موثر ارائه کرد که عبارتند از اصل کیفیت (در گفتگو دروغ نگوییم)، اصل کمیت (به اندازه حرف بزنیم)، اصل شیوه (شفاف حرف بزنیم) و اصل اندازه (مفید حرف بزنیم و حاشیه نرویم) که اگر این اصل ها بهم بریزند طنز ایجاد می شود.

شایان ذکر است؛‌ جشنواره سراسری نمایشنامه نویسی خندستان به همت تالار هنر وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان و حوزه هنری استان اصفهان در دو محور نمایشنامه نویسی کمدی و پژوهش در حال برگزاری است. 

 

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر