«وحدت اسلامي» به عنوان يكي از بنياديترين موضوعات ديني به شمار ميرود كه آثار و بركاتش به گستره جوامع اسلامي است. اين عنصر مهم و حياتي زمينه را براي «ايستادگي جمعي در برابر زورگوييهاي نظام سلطه» و «دفاع از منافع و حقوق ضايعشده جهان اسلام» فراهم ميكند. اين مسئله كه از آن به خميرمايه و جوهره انسجامبخشي به جبهه اسلام ناب و شكلگيري تمدن نوين اسلامي ياد ميشود از چنان اهميتي برخوردار است كه مقام معظم رهبري ميفرمايند: «بنده آرزويم اين است كه حياتم در راه وحدت مسلمين باشد، مماتم هم در راه وحدت مسلمين باشد».
وحدت اسلامي به معناي وحدت عقايد و مذاهب و انصراف مسلمانان از اصول اعتقاديشان نيست بلكه به معناي اعتصام و تمسك جمعي به حبلالله، عروه الوثقي، كفر به طاغوت و مبارزه با سلطه ظالمين و ستمگران است كه طبق فرموده مقام معظم رهبري «امروز طاغوت اعظم در دنيا، رژيم ايالات متحده امريكاست»، به تعبير ديگر وحدت اسلامي يعني آنكه مسلمانان با نگاه و در نظر گرفتن مشتركات عقيدتي خود، همچون قرآن كريم و وجود مبارك نبي مكرم اسلام(ص)، در برابر دشمن مشترك متحدانه ايستادگي كنند. اين معنا از وحدت از اصول مسلم قرآني است كه مسلمان در آياتي چون: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَميعًا وَلا تَفَرقوا» (آل عمران/103) و «فَمَن يَكفُر بِالطاغوتِ وَيُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَه الوُثقى» (البقره/256) به انجام آن مأمور شدهاند.
اما دشمن اهداف ديگري دارد و ترس و طمع او دو عامل مهم جهت اتخاذ «تاكتيك تفرقه» در ميان مسلمانان است؛ ترس از غلبه تفكر وحياني و كلمه توحيد بر مباني سلطهجو و شيطاني ِغرب و چشم طمع به منابع طبيعي و ذخاير نفتي در كشورهاي اسلامي. دشمن به خوبي ميداند كه تنها مباني توحيدي اسلام ميتواند به عنوان سد عظيمي در برابر زيادهخواهيهاي او قرار گيرد، بنابراين اسلام يك تهديد جدي براي او محسوب ميشود و به نيك ميداند كه منطقه غرب آسيا سوقالجيشي و سرزميني سرشار از منابع طبيعي است، پس اين منطقه يك گنج عظيم براي او به شمار ميآيد. با وجود اين تهديد و طمع به منابع عظيم طبيعي در اين منطقه، دشمن به فكر چاره افتاده و سالهاست براي استحاله اسلام حقيقي و غارت منابع طبيعي در كشورهاي اسلامي به يك استراتژي و تاكتيك مهم روي آورده و آن «تفرقه» است.
«استعمار» از كجفهميها، احساساتِ سطحي و بياطلاعي برخي مسلمانان نسبت به نقشه كلي دشمن سوءاستفاده كرده و در پيشبرد منافع خود از آن بهره ميگيرد و با دميدن در شعله اختلاف به دنبال سوزاندن هويت و حقيقت اسلام ناب است. امريكا و انگليس به عنوان دو رژيم استعمارگر با شعار «تفرقه بينداز و حكومت كن» عدهاي از مسلمانان سهلانديش را بازيچه اهداف سياسي و اقتصادي ظالمانه خود قرار داده و با كمرنگ و بياهميت جلوه دادن مشتركات و برجسته ساختن اختلافات، مهمترين دشمن اهل سنت را شيعه و دشمن شيعه را اهل سنت معرفي ميكنند و به جاي جنگ رودررو با مسلمانان، جنگهاي نيابتي به راه انداخته و آنها را در مقابل يكديگر قرار داده و به جان هم مياندازند. به طور كلي دشمن براي سلطه بر منطقه غرب آسيا و كشورهاي اسلامي به دو حربه و تاكتيك نياز دارد؛ تجزيه و تفرقه. تاكتيك امريكا ايجاد گروههاي تكفيري در بين اهل سنت و برپايي پادگانهاي نظامي در قلب منطقه غرب آسيا، خصوصاً مرزهاي ميهن اسلامي ايران و تاكتيك انگليس ايجاد پادگانهاي فكري در قالب هيئات مذهبي ِسكولار به دنبال تربيت شيعيان افراطي و وحدت شكن است كه تنها وظيفه ديني خود را توهين به مقدسات اهل سنت تعريف ميكنند تا با ايجاد اختلاف و كشمكش در بين مذاهب اسلامي قدرت و شوكت جامعه اسلامي را تضعيف و به كجراهه سوق دهند.
از آنجا كه «تفرقه» همچون سم مهلكي ميتواند جان جامعه اسلامي را به خطر اندازد، خداوند متعال به مسلمانان دستور ميدهد: «وَأَطيعُوا اللهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم: و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع نكنيد تا سست نشويد و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود! » (الأنفال/46)
مسلمانان بايد بدانند دشمن با حربه «اختلاف» و «شقاق» در بين آنها به دنبال آن است كه اسلام را به قربانگاه برده و با ايجاد زخم عميقِ تفرقه بر پيكر اسلام و مسلمين، آنان را به بردگي گرفته، اموال و منابعشان را به تاراج برده و سلطه و قدرت خود را بر تمام دنيا تحميل كند، بنابراين در زماني كه دشمنان اسلام و در رأس آنها امريكا و انگليس «تفرقه» را به عنوان يك استراتژي مهم در دستور كار قرار دادهاند، «استراتژي وحدت و برادري» به عنوان پادزهر چنين ويروسي و به فرموده مقام معظم رهبري تنها نسخه شفابخش براي التيام دردهاي پيكر زخمآلود امت اسلام در جامعه اسلامي لازم و ضروريتر است تا با چنين استراتژي مهمي از فتنه و شكاف مذهبي بين مسلمان و تبديل آن به گسل و تنازع جلوگيري كنيم.