تهیهکننده سینمای ایران میگوید: رحیم رحیمیپور از جمله سینماگران مؤمن و انقلابی به معنای واقعی کلمه بود و متأسفانه، چون راستگو بود و مجیز هیچ مدیری را نگفت، دو دهه بیکار ماند. چرا رحیمیپور تا زنده بود، قدر ندید؟
«رحیم رحیمیپور» فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون دیروز بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. به همین بهانه «جوان» با امیرحسین شریفی، تهیهکننده باسابقه که در تولید دو فیلم «الماس بنفش» و «مستأجر» کنار رحیمیپور فقید بود، گفتگو کرده است.
شریفی با بیان اینکه رحیم را از دهه ۶۰ یعنی همان زمان که زودتر از خیلی از مدعیان، فیلم دفاع مقدسی «زندان دولهتو» را ساخت شناختم، گفت: خیلی زود علایق مشترک، ما را به همکاری کشاند و چند فیلم کنار هم کار کردیم. متأسفم که رحیمیپور رفت، چون در این یک دهه اخیر بسیار تلاش کرد کار تازهای کند و نتوانست.
این تهیهکننده ادامه داد: همین دو هفته پیش بود که رحیمیپور فیلمنامه سریالی انقلابی را برایم فرستاد. فیلمنامه را خواندم و دیدم هنوز همان نگاه متعالی به آدمهای جنگ را در کار دارد و با همان خلق و خوی انسانی، به شخصیتپردازی پرداخته و بدون پردهدریهای اخلاقی، داستانی جذاب روایت کرده است. وقتی از او پرس و جو کردم که چرا چنین فیلمنامهای را برای تولید در اختیار ارگانهای مدعی حمایت از آثار ارزشی نمیگذارد، دلش خون بود از اینکه هیچ حمایتی نمیبیند. تهیهکننده «ضیافت» و «پری» با اشاره به تلاشهای این کارگردان فقید برای کار در سینما و تلویزیون گفت: مدیران فارابی که خیلی وقت پیش او را بایکوت کردند، چون بیتعارف آنها را نقد میکرد و نگاه غلط آنها به تولید فیلمهای شبههنری بیمخاطب را به چالش میکشید. از نظر رحیمیپور سینما بدون مخاطب معنا نداشت و برای همین بود که مدیران دهه ۶۰ فارابی که اثرات تفکراتشان همچنان تا امروز باقی است، امثال این فیلمساز را طرد کردند.
شریفی افزود: رحیمیپور فیلمهایی مثل «زندان دوله تو» و «اتاق یک» را در کارنامه داشت که هر یک از آنها برای اینکه فیلمسازی تا آخر عمر بتواند مشمول حمایت باشد کافی است ولی مدتها بیکار بود تا خبر فوتش را شنیدیم.
تهیهکننده «هور در آتش» گفت: برای من در تولید، شخصیت کارگردان خیلی مهم است و بارها تصمیم داشتم از او به عنوان کارگردان در یک پروژه انقلابی استفاده کنم ولی متأسفم که بگویم حتی اجازه ندادند او یک تلهفیلم بسازد! اینکه چرا مدیران در شعار، در حمایت از فیلمسازان انقلابی دم میزنند ولی در عمل آنها را به دفتر خود راه نمیدهند، فقط در وارونگی فرهنگی ریشه دارد. اگر مدیران واقعاً فرهنگی بر سر کار بودند از امثال رحیمیپور بیشتر استفاده میشد و این طور نبود که تازه بعد از مرگ متوجه دستاوردهای آنها بشوند.
تهیهکننده «اشک سرما» خاطرنشان کرد: متأسفم از مرگ رحیمیپور ولی خوشحالم از اینکه او تا لحظه مرگ پای آرمانهایش ایستاد و مجیز هیچ مدیری را نگفت! واقعاً موقعیت بلاهتباری است که مدیران نهادهای متمول این مملکت از باز بودن درهای خود به روی الیور استون و مل گیبسون میگویند و حتی کارمندان بیبیسی یا صدای امریکا را به جشنوارهها یا شبکههای خود دعوت میکنند ولی برخی از فیلمسازان انقلابی مؤمن و مسلمان منزوی شدهاند.
شریفی ادامه داد: شاهد بودم که رحیمیپور برای دیدار با یک مدیر تلویزیون ساعتها پشت در اتاق او ماند و مدیر مربوطه که حالا آقازادهاش را کارگردان کرده، حتی به اندازه یک ربع به او فرصت نداد. رحیمیپور که فوت شد و رفت ولی هر مدیر باوجدان باید رحیمیپورهای زنده را دریابد.
این تهیهکننده عنوان کرد: جمال شورجه دیگر کارگردان انقلابی است که در «شب دهم» با ایشان کار کردم. ایشان هم نزدیک هشت سال در دولت قبل بیکار بود و نتوانست هیچ کدام از طرحهایش را به نتیجه برساند تا در نهایت گرفتار سکته مغزی شد و حالا که به شدت بیمار است، تازه برخی مدیران، یادشان افتاده به خانهاش بروند و با او سلفی بگیرند.
امیرحسین شریفی ابراز امیدواری کرد: از رحیمیپور و شورجه که گذشت، امیدواریم با حضور رئیس جدید در سینما، مدیرانی در زیرمجموعههای سینمایی گمارده شوند که تاریخ سینمای انقلاب و سینماگران انقلابی را خیلی خوب بشناسند تا این طور نباشد که تازه بعد از مرگ رحیمیپورها، یادشان بیفتد چنین فیلمسازانی هم داشتهایم.