کد خبر: 1062824
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
چرا شرایط برای تحول اساسی در کار احزاب فراهم است
تاریخچه فعالیت حزبی در ایران بسیار پرفراز و نشیب بوده و واقعیت این است که هیچ گاه کار حزبی نتوانسته آنچنان که باید و شاید در تعیین سرنوشت سیاسی کشور نقش ایفا کند. همین امر نیز موجب شده است شعار‌های پوپولیستی و رفتار‌های توده‌ای نقش زیادی در انتخابات‌های سراسری ایفا کند که صدمات آن برای همه مشخص است. حال فرصت خوبی برای دولت سیزدهم فراهم است تا از طریق ابزار‌های خود یک تحول اساسی و جدی چه در حوزه فعالیت‌های احزاب و چه در رابطه قوه مجریه با آنان ایجاد کند و میراثی عظیم برای آینده فعالیت سیاسی در کشور باقی بگذارد.
مهدی پورصفا

سرویس سیاسی جوان آنلاین: تاریخچه فعالیت حزبی در ایران بسیار پرفراز و نشیب بوده و واقعیت این است که هیچ گاه کار حزبی نتوانسته آنچنان که باید و شاید در تعیین سرنوشت سیاسی کشور نقش ایفا کند. همین امر نیز موجب شده است شعار‌های پوپولیستی و رفتار‌های توده‌ای نقش زیادی در انتخابات‌های سراسری ایفا کند که صدمات آن برای همه مشخص است. حال فرصت خوبی برای دولت سیزدهم فراهم است تا از طریق ابزار‌های خود یک تحول اساسی و جدی چه در حوزه فعالیت‌های احزاب و چه در رابطه قوه مجریه با آنان ایجاد کند و میراثی عظیم برای آینده فعالیت سیاسی در کشور باقی بگذارد.

مهم‌ترین کارکرد احزاب در یک جامعه، تجمیع و تألیف خواسته‌های مردم و انتقال آن خواسته‌ها به دستگاه سیاسی و نماد‌های تصمیم‌گیری است. این هدف از طریق کسب و حفظ قدرت توسط احزاب معمولاً در نظام انتخاباتی تحقق می‌یابد.
خوشبختانه یکی از ویژگی‌های اساسی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، افزایش مشارکت سیاسی مردم در تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور بود، به همین دلیل مردم‌سالاری دینی از جمله شعار‌های اساسی این انقلاب و سند چشم‌انداز ۲۰‌ساله کشور شد. طبیعی است که در این میان تعداد احزاب و کم و کیف آن‌ها هم با رشد قابل توجهی روبه‌رو بوده است.
نمونه واضح از کار حزبی در این باره تشکیل حزب جمهوری اسلامی در شروع کار نظام جمهوری است که با وجود انحلال در اواسط دهه ۶۰ با نظر امام خمینی (ره) تجربه مهمی در این مسیر محسوب می‌شد. بعد از پایان جنگ تحمیلی هم با فعالیت‌های پرفرازونشیب احزاب سیاسی در کشور مواجه بودیم که اوج این فعالیت پرنوسان را در دوره «گفتمان اصلاح‌طلبی» و طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ می‌توان مشاهده کرد.
حالا در دوران فعالیت دولت سیزدهم به نظر می‌رسد ساختار و نوع فعالیت احزاب در ایران با شرایط روز تغییر کند و روابط نهاد دولت با احزاب نیاز به ملاحظات تازه‌ای برای تنظیم مجدد داشته باشد.
نقش احزاب در بازسازی رابطه دولت و مردم
یک از مهم‌ترین مسائلی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دولتمردان به آن اشاره کردند، بازسازی اعتماد مجدد بین مردم و نهاد اجرایی بود؛ اعتمادی که در طول هشت سال گذشته با مشکلات جدی روبه‌رو شده و حالا دولت سیزدهم برای بازسازی آن به مسیری طولانی نیاز دارد. طبیعی است که بخش مهمی از این بازسازی اعتماد دوجانبه با افزایش خدمت‌رسانی به مردم محقق خواهد شد، اما بخش دیگری از آن به تقویت روابطه دوجانبه با مردم بازمی‌گردد.
رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی بخشی از این وظیفه را بر عهده دارند تا ارتباط بین الیت حاکم و مردم را تقویت کنند، اما با توجه به تجربه سایر کشور‌ها بدون حضور قدرتمند احزاب در جامعه این اتفاق رخ نخواهد داد.
متأسفانه در ایران رفتار سیاسی جامعه تا حد زیادی حالت توده‌ای داشته و فاقد یک راهبرد روشن نسبت به حضور در انتخابات است، از این رو یکی از مفروضات مهم در انتخابات‌های سراسری مانند انتخابات‌های ریاست جمهوری تعیین جهت‌گیری رأی‌آوری یک کاندیدا در روز‌های آخر است.
این ماجرا آنچنان حاد است که اساساً امکان برنامه‌ریزی جدی برای رقابت‌های سیاسی منظم و توضیح دقیق برنامه‌ها از دست می‌رود. در مقابل هر چه شعار‌ها پوپولیستی‌تر و با ارائه وعده‌های بیشتر باشد، امکان موفقیت آن در جامعه بالاتر خواهد رفت.
متأسفانه یکی از دلایل تخریب اعتماد بین مردم و نهاد دولت عدم محقق شدن این شعارهاست که به خوبی در مشارکت پایین‌تر مردم در انتخابات می‌توان آن را دید، اما شاید مرحله اول پاسخ به این سؤال این باشد که آیا احزاب می‌توانند تکیه‌گاه خوبی برای این مسئله باشند یا نه؟
نقطه مغفول در کار احزاب سیاسی
متأسفانه هم اکنون هیچ کدام از احزاب سیاسی در ایران دارای یک پایگاه و شبکه جمعیتی مناسب برای فعالیت انتخاباتی و سیاسی در ایران نیستند.
اساساً یکی از وظایف اصلی احزاب سیاسی، بالا بردن سطح آموزش، تربیت سیاسی و کادرسازی برای توسعه پایدار کشور است. متأسفانه این وجه مهم از فعالیت احزاب که به کارآمدسازی و مردمی شدن این تشکلات می‌انجامد، جزو وجوهی است که در فعالیت‌های احزاب ایرانی در گذشته و به‌ویژه در دهه اخیر فراموش شده است و تمامی هم و غم آن‌ها در رقابت‌های سیاسی و مقطعی خلاصه شده است. متأسفانه نه احزاب و نه دولت‌های معاصر، هیچ‌گونه توجهی به لزوم آموزش و آشنایی مردم با فرهنگ حزبی آن هم از سطوحی مانند مدارس و دانشگاه‌ها تا رسانه‌های جمعی نداشته‌اند.
در این باره می‌توان دلایل فراوانی را مطرح کرد، اما واقعیت این است که فعلاً هیچ کدام از احزاب توانمندی یک شبکه‌سازی گسترده در شرایط فعلی را ندارند. اغلب دولت‌ها در ایران این مسئله را به عنوان یک واقعیت پذیرفتند و حتی آن را برای فعالیت خود مناسب می‌دانستند، اما در اصل چنین رویه‌ای نه تنها هیچ فایده‌ای برای دولت‌ها نداشت بلکه عملکرد آن‌ها را نیز با مشکل روبه‌رو می‌کند.
حالا هم دولت سیزدهم با شرایط مشابهی روبه‌رو است، البته خود دولت سیزدهم هم خود از بطن یک فعالیت حزبی منسجم و گسترده بیرون نیامده، اما شاید مسئولان سیاسی امر در دولت با این سؤال روبه‌رو هستند که آیا شرایط فعلی را بپذیرند یا مسیر متفاوتی را برای حمایت از احزاب اتخاذ کنند.
به نظر می‌رسد شرایط فعلی فضای سیاسی کشور بنا به دلایل قبلی این گونه ایجاب می‌کند که تجدیدنظر اساسی در خصوص رفتار نهاد دولت با احزاب صورت بگیرد و رابطه جدیدی در این باره تعریف شود.
ضرورت حفظ رابطه نزدیک دولت با احزاب
شاید اولین اقدامی که دولت می‌تواند در این باره انجام دهد، تعریف یک رابطه دقیق و نظام‌مند با احزاب سیاسی است. بخشی از این رابطه از طریق وزارت کشور و نهاد‌های متولی احزاب صورت می‌گیرد، اما شاید بد نباشد که شخص رئیس‌جمهور نیز به فکر تعریف یک کانال ویژه برای مشورت با احزاب باشد.
این کانال ویژه می‌تواند از طریق یک دستیار ویژه یا مشاوران سیاسی رئیس‌جمهور ایجاد شود تا نقطه‌نظر احزاب به شخص رئیس دستگاه اجرایی کشور منتقل شود. اهمیت این مسئله به خصوص درباره ارتباط دولت با احزاب اصلاح‌طلب بیشتر هم می‌شود چراکه احزاب اصلاح‌طلب هم اکنون عملاً در هیچ کدام از نهاد‌های سیاسی کشور حضور ندارند، اما چنین رابطه‌ای می‌تواند بر آگاهی دولت از نظرات و شبکه اجتماعی آنان کمک کند.
خوشبختانه در ابتدای دولت سیزدهم قدم‌های خوبی در این باره برداشته شد و نشان داد شخص آیت‌الله رئیسی به دنبال ارتباط مؤثر با تمامی اقشار است. ادامه این روند در قالب ارتباط با احزاب نیز می‌تواند این روند را تسریع کند.
دولت سیزدهم و بازآرایی دوباره فعالیت حزبی در ایران
قدم دیگر دولت سیزدهم در خصوص داشتن رابطه متقابل با احزاب کمک به توسعه منطقی و نظام‌مند آنهاست، البته این به معنای این نیست که دولت خود شخصاً وارد کمک به تأسیس احزاب و گروه‌های سیاسی شود. در طول سال‌های گذشته نیز احزاب دولت ساخته صدمات فراوانی به کار حزبی در کشور وارد کرده‌اند.
متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی احزاب مهم کشور اعم از کارگزاران سازندگی و جبهه مشارکت به گونه‌ای وارونه، توسط دولت‌ها و طی مسیری از بالا به پایین تشکیل شده‌اند و همین مسئله به احزاب واقعی اجازه فعالیت در کشور را نداده است. دولت سیزدهم می‌تواند با استفاده از ابزار‌هایی که در اختیار خود دارد، به بالندگی احزاب جدی در کشور کمک کند. شاید ابتدا به نظر برسد که این اقدام وظیفه دولت نباشد، اما به دلیل گستردگی حضور دولت در زندگی سیاسی چنین اتفاقی گریزناپذیر است.
دولت از طریق نهاد‌های مدنی خود همچون وزارت کشور می‌تواند در قالب یک برنامه بلندمدت در قالب اسناد بالادستی نظام به این کار مبادرت کند و چرخه معیوبی را که در این باره در کشور شکل گرفته است، بشکند.
این میراث مهم در عرصه سیاسی نه تنها برای دولت فعلی بلکه برای آینده کشور هم مثمرثمر خواهد بود و پایه جهت‌گیری‌های درست سیاسی و به دور از هیجان‌های مرسوم را در کشور بنیان خواهد گذاشت.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار