اینترنت دریای بیپایان اطلاعات است. راست و دروغ در این دریا چنان درهم آمیختهاند که گاهی همه امیدمان را برای رسیدن به حقیقت از دست میدهیم، با این حال یک استاد دانشگاه استنفورد میگوید، شاید باید ابزارهایمان را برای تشخیص راست از دروغ در دنیای مجازی تغییر دهیم. در مدارس به ما میآموزند که برای قضاوت درباره یک متن باید اول آن را با دقتِ تمام خواند، اما در دنیای آنلاین، مهمتر از خواندن یک متن، توانایی فراتر رفتن از آن است.
اینترنت جای خطرناکی است. نویسنده مطلبی در یک وبسایت ممکن است واقعاً نویسنده آن نباشد. ارجاعاتی که به آن مطلب مشروعیت میبخشد، ممکن است ارتباط ناچیزی با مدعیاتش داشته باشد. امکان دارد نشانههای اعتباربخشی مثل دامنه Org جعل استادانهای باشد که یک نخبه روابط عمومی ساکن واشنگتن دی. سی انجام داده است.
فن بیاعتنایی!
اگر چندین مدرک دکترا در ویروسشناسی، اقتصاد و پیچیدگی سیاستهای مهاجرتی نداشته باشید، اغلب اوقات هنگامی که سر از سایتی ناآشنا درمیآورید، عاقلانهترین کار بیاعتنایی است. بیاعتنایی به اطلاعات چیزی نیست که در مدرسه به شما بیاموزند. مدرسه عکس آن را آموزش میدهد؛ خواندن کامل و دقیق یک متن پیش از قضاوت درباره آن. هر نظری پیش از خواندن کامل آن نسنجیده است، اما در اینترنت، جایی که معجونی از تبلیغاتچیها، لابیگرها، نظریهپردازان توطئه و دولتهای خارجی نقشه کشیدهاند تا توجه شما را بدزدند، این راهبرد نابودتان میکند. بیاعتنایی انتقادی آنلاین دقیقاً هماندازه تفکر انتقادی اهمیت دارد. علتش آن است که مثل بازی پینبال که در آن توپ از این اهرم به آن اهرم انداخته میشود، توجه ما نیز از یک نوتیفیکیشن به یک پیامک و از آن به لرزش بعدی تلفن همراهمان پرتاب میشود.
طبق مشاهدات هربرت سایمن، برنده فقید جایزه نوبل، این وفورِ بیشازحد هزینه دارد و هزینهاش کمیابی است. سیل اطلاعات توجه را میفرساید و توانایی تمرکز را تضعیف میکند. سایمن نوشت، جامعه مدرن با چالشی روبهرو است؛ منابعی که ممکن است توجه را مصرف کنند، بیش از حد فراوانند. جامعه مدرن باید بیاموزد تا «توجه را به نحوی مؤثر، در میان این منابع توزیع کند»، ما داریم جنگ بین توجه و اطلاعات را میبازیم.
چسبیدن به سایت
تیم پژوهشی من، در دانشگاه استنفورد، اخیراً نمونهای ملی متشکل از ۳ هزارو۴۴۶ دانشآموز دبیرستانی را بر اساس تواناییشان در ارزیابی منابع دیجیتال سنجیده است. در این پژوهش، دانشآموزان وبسایتی را با استفاده از اینترنت بررسی کردند. این وبسایت مدعی است «گزارشهایی واقعی» را درباره اقلیمشناسی منتشر میکند.
از دانشآموزان خواسته شده بود درباره موثقبودن این سایت قضاوت کنند. پیامی روی نمایشگر به آنها یادآوری میکرد که میتوانند هر جایی در اینترنت را برای رسیدن به پاسخ جستوجو کنند. اکثر آنها به جای ترککردن سایت، دقیقاً همان کاری را کردند که مدرسه آموزش میدهد، یعنی به همان سایت میچسبیدند و مطالبش را میخواندند. به صفحه «درباره ما» میرفتند، روی گزارشهای فنی کلیک میکردند و نمودارها و جداول را بررسی میکردند. این سایت پر از زرقوبرقِ پژوهشهای دانشگاهی بود و خیلی خوب به نظر میرسید، مگر برای کسی که مدرک کارشناسی ارشد اقلیمشناسی داشته باشد. دانشآموزان معدودی، یعنی کمتر از ۲درصد آنها فهمیدند صنعت سوخت فسیلی حامی این سایت است، اما به کار بستن تفکر انتقادی درباره محتوای سایت آنها را به این نتیجه نرساند. آنها با بیرونرفتن از سایت و مراجعه به دیگر جاهای وبِ آزاد موفق شدند به این موضوع پی ببرند، یعنی برای شناختنِ اینترنت از اینترنت استفاده کردند. یکی از دانشآموزانی که نام آن گروه را در اینترنت جستوجو کرد، نوشت: «این سایت پیوندهایی با شرکتهای بزرگی دارد که عامدانه میخواهند مردم را در رابطه با تغییرات اقلیمی گمراه کنند. بنابر گزارش یو. اس. ایتودی، اِکسان حامی مالی این مؤسسه غیرانتفاعی بوده تا اطلاعاتی گمراهکننده درباره تغییرات اقلیمی پخش کند.» این دانشآموز به جای آنکه خودش را با گزارشها درگیر کند و فریب زبانِ خنثینمای این سایت را بخورد، کاری را کرد که صحتسنجهای حرفهای انجام میدهند؛ او سایت را از طریق ترک کردن آن ارزیابی کرد. صحتسنجها به کاری میپردازند که ما به آن «خوانش جنبی» میگوییم. آنها پیش از اینکه بخواهند درگیر محتوای سایت شوند، تبهای جدیدی بالای نمایشگرشان باز میکنند و به جستوجوی اطلاعات درباره یک سازمان یا فرد میپردازند.
تفکر انتقادی
ما در یک دوره آنلاین، در دانشگاه نورث تگزاس، ویدئوهای آموزشی کوتاهی قرار دادیم که خطرات درگیر شدن با سایتی ناشناخته را نشان داده و به دانشجویان طریقه ارزیابی آن را آموزش میداد. دانشجویان در آغازِ دوره فریب ویژگیهایی را میخوردند که دستکاریشان به نحو مضحکی آسان است، مواردی مثل «ظاهر» یک سایت، وجود لینکهایی به منابع رسمی، مجموعهای از ارجاعات علمی یا صرفِ مقدارِ اطلاعاتی که سایت فراهم میکند. در امتحانی که در آغاز نیمسال تحصیلی گرفتیم، تنها سه دانشجو از میان ۸۷ نفر بودند که سایت را برای ارزیابی آن ترک کردند. در پایان دوره، بیش از سهچهارم آنها این کار را کردند.
وقتی در سایتی ناآشنا میمانیم و تصور میکنیم آنقدر باهوشیم که رکب نمیخوریم، توجهمان را هدر میدهیم و کنترلمان را به دست طراحان سایت میسپاریم. هنگامی که چند ثانیه وقت صرف میکنیم و آن سایت را با یاری گرفتن از قدرتهای استثنایی وبِ آزاد میسنجیم، کنترلمان را پس میگیریم و به وسیله آن میتوانیم ارزشمندترین داراییمان، یعنی توجهمان را بازپسگیریم.
نقل از: ترجمان/مرجع: کانورسیشن