اینکه بخش عمدهای از سریالهای ما پر شده از دیالوگ، مطمئناً حوصلهسربر است و باعث میشود بیننده قید ادامه سریال را بزند.
امیر آتشانی، بازیگر باسابقه با بیان این مطلب به «جوان» گفت: کم و بیش سریالهای تلویزیون را میبینم، چون میخواهم بدانم سطح کاری همکاران چطور است. گاهی سریال خوبی میبینم و گاهی هم سریالهایی میبینم که چندان راضیکننده نیست. این بازیگر با اشاره به سریالی که اخیراً دیده است، عنوان کرد: سریال «دودکش۲» ساخته بروز نیکنژاد را دیدم و، چون با نیکنژاد همکاری داشته ام میدانم کارگردان توانایی است ولی سریال اخیرش که ادامه فصل نخستش بود، به قوت فصل قبلش نبود.
بازیگر «پس از باران» گفت: سریالی که بیشتر روی گفتگو متمرکز است و از اکت و حرکت در ساختار سریال خبری نیست، نمیتواند در درازمدت مورد توجه واقع شود.
آتشانی ادامه داد: بازیهای سریال «دودکش۲» به رغم ضعف فیلمنامه، خوب و قابل قبول بود ولیای کاش به جای دیالوگ، روی طراحی موقعیتهای تصویری و نیز دراماتیک تکیه کنند تا کیفیت سریال بالاتر رود. بازیگر «ستایش» درباره تنوع دیداری مخاطبان این دوران گفت: دقیقاً به خاطر اینکه مخاطب روزگار ما یک بسته متنوع برای تماشا دارد، باید کاری کرد. مخاطب بین همه محصولات مختلف به سمت محصولات ایرانی بیاید، یعنی باید سریالهای ایرانی آن قدر قوی باشند که مخاطب سریال بین خارجی را هم جذب کنند. وی افزود: موفقترین سریالهای ایرانی آنهایی بودهاند که بر اکت و روایت پرماجرا تأکید کردهاند و اگر هم دیالوگی دارند به شدت لازم و ضروری است، وگرنه سریالهایی که پر شدهاند از گفتگوهای آدمهای مختلف و با کمترین میزان اتفاقات پیش میروند، نمیتوانند مورد توجه مخاطب این روزها واقع شوند. این بازیگر ۵۱ساله اظهار داشت: عموم کارگردانانی که میخواهند برای تلویزیون یا شبکه خانگی، سریال بسازند، قبل از هر چیز ببینند فیلمنامهای که در دست دارند، به درد این میخورد که بشود با موقعیتهای تصویری و دراماتیک پیش برود یا آنکه صرفاً یکسری دیالوگ متعدد درون آن قرار داده شده است. اگر سناریو را چنان نوشتند که به جای دیالوگ، بر پایه اکت پیش برود و البته گرهافکنی مناسب هم داشته باشد، احتمال موفقیت بالا میرود.
آتشانی در ادامه به این نکته اشاره کرد که مهمترین مفاهیم در عالم را میتوان با دراماتیزه کردن و تعلیق و گرهافکنی در قصه به مخاطب ارائه داد: «فرازو فرودهایی که یک قصه میتواند داشته باشد در جذب مخاطب اهمیت ویژهای دارد. شما اگر یک طرح واحد از یک قصه را به ۱۰۰ نویسنده بدهید، ممکن است فقط یکی از آنها متن دقیق و خوبی به شما بدهند.»