چهار رفیق دوران کودکی جرقه کار خلافشان با پیشنهاد یکی از دوستانشان در بازار ارز شروع شد. آن‌ها با نوسان قیمت دلار و بالارفتن انگیزه فروش دلار، طبق نقشه با فروشنده‌ها قرار می‌گذاشتند و با شیوه‌ای خاص دلار‌ها را سرقت می‌کردند. یکی از آن‌ها رامین نام داشت. او در گفت و گویی که داشتیم به سئوالاتم پاسخ داد و گفت انگیزه آن‌ها مهاجرت به کشور‌های اروپایی بود.
چند سال داری؟
۲۸ سال.
سابقه داری؟
خیر.
اعضای باند را می‌شناختی؟
همگی از دوران بچگی با هم دوست بودیم.
شغلتان چه بود؟
من کابینت‌ساز بودم و دوستان دیگرم یکی در بنگاه بود و دو نفر دیگر یکی موبایل فروش و دیگری کانال ساز بود.
چه شد که سراغ خلاف رفتی؟
دندان طمع، به فکرمان زد برویم خارج ما هم زدیم به سیم آخر و گفتیم از ایران برویم.
از شیوه سرقت دلار‌ها بگو.
جرقه کار با پیشنهاد یکی از دوستانم که در بازار ارز بود شروع شد. ما پیشنهادش را قبول کردیم در یک گروه تلگرامی که معامله دلار می‌شد عضو شدیم. وقتی قیمت دلار پایین آمد میل به فروش بیشتر شد. همان موقع با چند فروشنده قرار گذاشتیم و سر قرار به آن‌ها می‌گفتیم یکی از دوستانمان در بانک است تا مبلغ دلار‌ها را از چند شماره حساب واریز کند. او هم اطمینان می‌کرد و دلار‌ها را برای بازدید به ما می‌داد. آنجا بود که در یک چشم به هم زدن سوار موتور می‌شدیم و می‌گریختیم.
شیوه سرقت پیشنهاد چه کسی بود؟
از فیلم‌ها، اینترنت و مجله یاد گرفته بودیم.
در هر سرقت دلار چقدر پول کاسب می‌شدید؟
۵۰ یا ۶۰ میلیون تومان.
به غیر از این مورد سرقت‌های دیگری هم داشتید؟
بله، دو مورد سرقت از مسافر با خودرو‌های سرقتی بود.
خودرو‌های سرقتی؟!
یکی از دوستانمان ماشین سرقت می‌کرد و آنرا به ما هدیه می‌داد. ما هم برایش جبران می‌کردیم. مورد دیگر سرقت از یک منزل بود.
لوازم منزل را سرقت کردید؟
خیر، یکی از دوستانم اطلاعات شخصی‌اش را که در یک لپ‌تاپ بود لازم داشت ما هم به آن خانه رفتیم و بعد از سرقت لپ‌تاپ آن را به دوستمان تحویل دادیم.
