کد خبر: 1056945
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۸
نویسنده رمان «هادی» با موضوع پیشوای دهم شیعیان:
ما هرچه در مورد اهل‌بیت (ع) قلم بزنیم باز هم نمی‌توانیم گوشه‌ای از عظمت ایشان را به مخاطب نشان دهیم.
فرزین ماندگار

ما هرچه در مورد اهل‌بیت (ع) قلم بزنیم باز هم نمی‌توانیم گوشه‌ای از عظمت ایشان را به مخاطب نشان دهیم.
محمدرضا هوری، نویسنده کتاب داستانی «هادی» با موضوع پیشوای دهم شیعیان با بیان این مطلب و در پاسخ به این سؤال که چرا موضوع امام هادی (ع) را برای نوشتن انتخاب کردید؟ به ایبنا می‌گوید: غرض ادای دین بود. با یک تحقیق ساده متوجه شدم تاریخ و سیره برخی از ائمه (ع) ما حتی برای شیعیان نیز ناشناخته مانده است. موضوع سختی بود، تا به حال کسی به طور جدی سراغش نرفته بود و همین کار را جذاب می‌کرد. علاوه بر این خاطرات خوبی که از زیارت امامین عسکریین (ع) در یاد داشتم، مرا به این سمت سوق می‌داد که با نوشتن این رمان بیشتر در مورد این دو امام همام بدانم.
هوری در پاسخ به این سؤال که اسم کتاب و طرح روی جلد آن چگونه خلق شد؟ توضیح می‌دهد: ابتدا و به‌طور موقت اسم کتاب منتصر بود، اما با توجه به درونمایه داستان و نقش مستقیم و بعضاً غیرمستقیم امام در هدایت مردم آن دوره به‌ویژه اهالی قصر متوکل لقب حضرت را انتخاب کردیم، البته پیشنهاد اصلی از طرف دوستان در انتشارات کتابستان بود. در مورد طرح جلد هم با توجه به آنکه بنده تجربه و ذهنیتی درباره این کار نداشتم باز هم به پیشنهادات مسئولان انتشارات اعتماد کردم، البته اصلاحات زیادی با نظر مستقیم خودم و مشورت‌هایی که از دوستان که در این زمینه اطلاعاتی داشتند روی همین طرح انجام شد تا به این شکل درآمده، اما اصل طرح همین طرحی است که روانه بازار شده است.
وی درباره زاویه دید کتاب اینگونه توضیح می‌دهد: ما نیاز به زاویه دیدی داشتیم که به تمامی اعضای قصر و حال‌وهوای آن اشراف داشته باشد و بتواند به همه‌جای سامرا سر بزند؛ گاه در قصر، گاه در بازار و گاه در محله عساکر که امام آنجا ساکن بودند. زاویه دید دانای کل این امکان را به ما می‌داد که علاوه بر پیشبرد اصل داستان به مسائل تاریخی، فرهنگی و حتی پوشش و تغذیه آن زمان بپردازیم.
این نویسنده درباره اینکه مرز میان تخیل و واقعیت در اثر او تا چه حد است و چه شخصیت‌هایی تخیلی هستند می‌گوید: مسلماً وقتی در مورد اشخاص حقیقی می‌نویسیم، سهم واقعیت بیش از تخیل است، اما تخیل نیز جزئی جدایی‌ناپذیر از رمان است و همین تخیل است که به داستان زیبایی می‌دهد. جز مبارزات فیزیکی منتصر که به‌عنوان دشمن امام در مرحله اول و با توجه به جسارت و توانایی‌هایش که طبیعی هم به نظر می‌رسد و نام چند شخصیت واقعی که نامی از آنان در تاریخ نیست مانند کنیز متوکل، تخیل را وارد داستان نکردیم. نوشتن از معصوم همچون راه‌رفتن بر لبه تیز تیغ است. باید کلمات دقیق و متقن باشد و از طرفی حس داستان گونه‌اش را حفظ کند.
وی درباره منابعی که برای نوشتن کتاب استفاده کرده است، می‌گوید: منابع دست اول و عموماً به زبان عربی نقش بسزایی در نوشتن این کتاب داشت؛ الکامل فی التاریخ، تاریخ طبری، مروج الذهب و ارشاد و احتجاج در منابع متأخرین از کتاب شریف منتهی‌الآمال و تتمه آن از شیخ عباس قمی و سیره پیشوایان آقای مهدی پیشوایی بسیار استفاده کردم.
نویسنده کتاب داستانی هادی درباره اینکه کدام فصل از کتاب را بیشتر دوست دارد، اینگونه توضیح می‌دهد: فصل دوم، ایقاظ. خیلی برایش زحمت کشیدم. خیلی بالا و پایین داشت. باید به‌طور نامحسوس و باورپذیر نقش اصلی داستان تغییر رویه می‌داد. از سویی هم خودم معلم هستم و شرایط ابن‌سکیت و دلسوزی‌هایش را درک می‌کنم. در یک فصل فشرده سعی شد یک دوره تاریخ و اصول عقاید به مخاطب نشان داده شود. من این فصل را با زبانی نوشتم که حتی نوجوانان نیز از آن بهره ببرند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار