روایت است روزی به حضرت رسول اکرم (ص) عرض کردند: «فلان زن روزها را روزه میگیرد و شبها را عبادت به پا میدارد و لیکن بدخلق است و از کجخلقی به همسایگان خود آزار میرساند. آن حضرت فرمودند: هیچ خیری در او نیست، و او از اهل جهنم است» و آن حضرت فرمودند که: «بدخلقی بنده را میرساند تا اسفل درک جهنم.» و باز آن حضرت فرمودند: «خدا منع کرده است قبول توبه بدخلق را. عرض کردند که: چرا یا رسولالله؟ فرمودند به علت اینکه هر وقت از گناهی توبه کرد در گناهی بدتر میافتد» و فرمودند که: «بدخلقی گناهی است که آمرزیده نمیشود» و بعضی از بزرگان گفتهاند که: «اگر مصاحبت و همنشینی کنم با فاسق فاجر خوشخلقی، دوستتر دارم که با عابد کجخلقی بنشینم.» بدخلقی و بداخلاقی یکی از صفات رذیلهای است که در اسلام مورد نکوهش قرارگرفته است برعکس آن، خوشخلقی و برخورد نیکو با دیگران از صفات و فضایلی است که در آیات قرآن مجید و روایات ائمه اطهار (ع) بسیار مورد تأکید قرارگرفته است. بداخلاقی نزدیک به اخم و بدخویی است و غلظت و درشتی از ثمرات کجخلقی است. همچنان که دلتنگی و بدکلامی نیز از آثار آن است. این صفت از نتایج قوه غضبیه و از جمله صفاتی است که آدمی را از خالق و خلق دور میکند، از نظر مردم میافکند و طبعها را از او متنفر میکند.
اخلاق حسنه در احادیثی که از شخص پیامبر اکرم (ص) و همچنین از سایر پیشوایان معصوم (ع) رسیده است با اهمیت فوقالعادهای تعقیب شده است. در حدیث معروفی از پیامبر اکرم میخوانیم: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من تنها برای تکمیل فضائل اخلاقی مبعوث شدهام.»
از این روایت فهمیده میشود که حداقل یکی از مهمترین اهداف دین، تربیت اخلاقی انسانهاست. در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (ع) میخوانیم که فرمود: «اگر ما امید و ایمانی به بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمیداشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم چراکه آنها راهنمای نجات و پیروزی و موفقیت هستند.» این حدیث به خوبی نشان میدهد که فضائل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمییابد. این روایت بسیار پرمعناست. یکی از معانی احتمالی این روایت این است که اگر آخرتی در کار نبود و حیات انسان در دنیا خلاصه میشد، باز هم مکارم اخلاق مطلوب بودند چراکه زندگی دنیا را دلپذیر و انسان را در دنیا متعادل و آرام میسازند. احتمالاً یکی دیگر از درسهای این روایت، این است که خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاق، چنان است که حتی اگر در برابر کارهای نیک پاداشی در کار نبود و بر اثر اعمال بدعقابی صورت نمیگرفت، باز هم درک خوبی و مطلوبیت مکارم اخلاقی ما را وامیداشت که آنها را بخواهیم. در این معنا حتی آثار مکارم اخلاق در بهبود حیات دنیایی انسانها هم سبب مطلوبیت آنها نیست، بلکه خوبی ذاتی مکارم اخلاقی مورد نظر است.
در حدیث دیگری از رسول خدا (ص) آمده است که فرمود: «خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد.» به تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاق و مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهی امکانپذیر نیست! بنابراین، هر فضیلت اخلاقی رابطهای میان انسان و خدا ایجاد میکند و او را گام به گام به ذات مقدسش نزدیکتر میسازد.
تلخیص از پرسمان