در حالي كه اميد ميرفت با راهاندازي شركت سرمسازي آذرسنترز در باكو، ايران استراژي راهاندازي شركتهاي توليد دارو در ساير كشورهاي همسايه را هم كليد بزند، متأسفانه انتشار خبر انحلال اين شركت از سوي مديران شركت داروسازي شهيد قاضي، اميدها براي توليد برونمرزي دارو را از بين برد. از اينرو جا دارد مديران شركت سرمايهگذاري تأمين اجتماعي توضيح دهند كه چرا پروژه مذكور متوقف و شركت منحل شد.
ايران در بسياري از حوزهها داراي مزيت صادرات است، به شكلي كه با يك برنامهريزي صحيح ديگر نبايد بيكاري و حتي بازنشستگي اجباري در كشور موضوعيت داشته باشد، اما اين امر در گرو آن است كه رفتارهاي مديريتي رصد شود تا مديران در مسير توسعه ملي قرار بگيرند و گاه به خاطر منافع فردي يا سياستهاي غلط منافع ملي را ذبح نكنند. شركت داروسازي شهيد قاضي با داشتن حدود 100پروانه توليد، يكي از بزرگترين توليدكنندگان داروهاي تزريقي و استريل در كشور است كه در سه حوزه توليد محصولات تزريقي حجيم (LVP)، ويالهاي تزريقي و آمپولهاي دارويي فعاليت ميكند. با در نظر گرفتن چنين سبد وسيعي از محصولات توليدي، سالانه بيش از 62 درصد اين محصولات در شركت داروسازي شهيد قاضي توليد ميشود. از اينرو بسياري از صاحبنظران معتقدند ايران ميتواند در حوزه توليد برونمرزي دارو پروژههاي متعددي را با كشورهاي همسايه كليد بزند. يكي از پروژههايي كه ميتوانست سرآغاز توليد برونمرزي دارو در كشورهاي همسايه باشد، پروژه كارخانه آذرسنترز در كشور جمهوری آذربایجان بود، اما در كمال تعجب با وجود اینكه شرايط اين سرمايهگذاري بسيار متناسب بود شركت داروسازي شهيد قاضي تكميل اين پروژه را آنقدر به تأخير انداخت تا اينكه در نهايت كل پروژه متوقف شد. حال جا دارد دليل توقف پروژه مذكور كالبدشكافي شود تا متوجه شويم براي پيشبرد توليد برونمرزي چه مشكلاتي پيشروي شركتها قرار دارد و زين پس بايد به چه مؤلفههايي توجه كرد تا راهبرد توليد برونمرزي كالا به ثمر بنشيند.
توليد برونمرزي سرم
از طريق كارخانه آذرسنترز
در طبقه همكف هلدينگ داروی تأمین غرفههاي نمايش داروي توليدي كارخانجات دارويي هلدينگ قرار دارد. در اين غرفهها زماني داروهاي توليدي كارخانهاي به نام «آذرفارم» و سرمهاي توليدي با «مارك آذرسنترز» قرار داشتند. «آذرسنترز» كارخانه توليد سرم با طراحي دارويي و تجهيز ات كامل يك كارخانه داروسازي در شهر باكوی جمهوري آذربايجان بود كه براساس نظر مديران سابق يك شركت دارويي ايراني(داروسازي شهيد قاضي) قرار بر مديريت فني و راهاندازي كارخانه و اداره آن بود! كارخانه آذرسنترز با هدف توليد سرم در چندين مورد توسط تيم توانمند و صاحب تجربه ايراني و كاركنان شركت داروسازي شهيد قاضي راهاندازي شد و فرصتي به وجود آمد تا امكان صادرات سرم محصول ايران و آذربايجان به جمهوريهاي تازه استقلاليافته فراهم شود. از سوي ديگر سهامداري و مالكيت يك كارخانه دارويي در يك كشور خارجي با كمترين هزينه سرمايهگذاري و در نهايت خنثي كردن قانوني تحريمهاي مواد اوليه و قطعات يدكي براي ايران از ثمرات وجود اين كارخانه بود، زيرا ماشينآلات اصلي اين كارخانه مشابه كارخانه داروسازي شهيد قاضي تبريز بود و در نهايت با كمترين هزينه مالي و انساني در جهان ديپلماسي نيز يك حسن دوستي و مودت و همكاري مشترك مطرح ميشد. هرچند از ابعاد مختلف سرمايهگذاري ايران در كارخانه سرمسازي باكو صاحب توجيه منطقي و عقلاني بود، اما ناگهان بنا به دلايل عجيب، برخي از مديران تنگنظر و شايد گرفتار تعارض منافع از ادامه كار سر باز زدند و خود را از راهاندازي كارخانه سرمسازي در باكو كنار كشيدند. 5 درصد كارخانه سرمسازي آذرسنترز متعلق به داروسازي شهيد قاضي بود و آذربايجانيها با توجه به نداشتن تجربه در اين صنعت و عدم آمادگي براي راهاندازي شركت از داروسازي شهيد قاضي ميخواستند با راهاندازي كارخانه و ايجاد درآمد، داروسازي شهيد قاضي مالكيت كل سهام را به تدريج با استفاده از سود كارخانه به دست آورد و اكثر سهام كارخانه به شركت ايراني انتقال يابد، اما يك گعده مديريتي به شكلي بسيار تعجببرانگيز مانع از ادامه كار تيم فني و باتجربه ايراني در اين كارخانه شد. عامل ممانعت از راهاندازي كارخانه مديرعامل وقت داروسازي شهيد قاضي بود كه در همان سال از مديريت شركت كنار رفت و گويا رابطه نزديكي هم با شركت ف.ف (شركت ايراني فعال در حوزه داروسازي باكو) داشت.
دليل خشنودي چيست
حال در اين ميان شركت سرمايهگذاري دارويي تأمين در وبسايت خود به نقل از مديرعامل فعلي شرکت داروسازی شهيد قاضي، فردي كه پيش ازآن، اين شركت را ترك کرده و مجدد به اين شركت بازگشته است در مورد شركت آذرسنترز نوشته است: «شركت آذرسنترز باكو بيش از 10 سال است كه فعاليتي نداشته و خوشبختانه با پيگيريهاي انجام شده امسال تمامی سهامداران آن مجموعه صورتجلسه انحلال شركت را تأييد كردند و عملاً اين شركت منحل شد. ميزان سرمايهگذاري در شركت مذکور حدود 5 درصد بود و خوشبختانه با رايزنيهايي كه با وزارت بهداشت كشور آذربايجان به عنوان سهامدار عمده آن شركت انجام داديم، مقرر شد در ازاي سرمايهگذاري انجام شده، يكي از دستگاههاي توليد سرم آن شركت كه كمتر از يك سال كاركرد داشته با قيمت بسيار ناچيزي به ایران منتقل شود كه ارزش واقعي دستگاه بيش از ارزش سرمايهگذاري است و با انتقال اين دستگاه امكان افزايش توليد فراهم خواهد شد و ميتوانم بگويم پايان خوشي براي اين سرمايهگذاري رقم زده شد.»
انحلال يك كارخانه و نابودي يك خط توليد دارو و از دست دادن عامدانه فرصت هيچ پايان و خبر خوشی نيست! اگر گفته ميشد كارخانهاي را در خارج از كشور با حداقل سرمايهگذاري راهاندازي كرديم، ميتوانستيم پايان خوش را به عنوان شروع خوش درك كنيم.در ماجراي سرمايه از كف رفته از ثروت ملي در صنعت داروي كشورمان شايد ارقام ريالي در قياس با فرصت فراوان از دست رفته در اين بازي به ظاهر جزئي است، اما ميتوان گفت با تدابير ديگران بار ديگر ثروت و در كنار آن ايدهها و فرصتهاي بسياري از كف ملت خارج و كارخانه آماده و زندهاي نابود شد كه ميتوانست اموال عمومي مردم باشد. مدير هلدينگ بيخبر و مدير داروسازي شهيد قاضي که امانتدار اموال بخشي عظيم از بيمهگذاران تأمين اجتماعي و مردم كشور بودند انحلال شركت آذرسنترز را پايان خوش مينامند !
منتظر پاسخگويي هستيم
به نظر ميرسد بسيار دير است براي پاسخگويي و اقدام وزير تعاون و كار و رفاه اجتماعي و مديرعامل شستا، اما در هر حال بايد موضوع چگونگي انتصابات در شاخههاي مختلف وزارت كار و شستا زير ذرهبين نظارتي و بازرسي قرار گيرند تا پروژههاي توليد برونمرزي به سادگي با شكست مواجه نشوند، به ويژه آنكه ايران حداقل بايد در خاورميانه در بعد صادرات و توليد جايگاه ويژهاي پيدا كند. از اينرو منتظر پاسخ متوليان انحلال شركت و سرمايهگذاري مذكور هستيم.