کد خبر: 1051575
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۱۷
فردين عليخواه، عضو هيئت علمي گروه جامعه‌شناسي دانشگاه گيلان در يادداشتي به نقد فرهنگ سلبريتي‌زدگي پرداخت.

فردين عليخواه، عضو هيئت علمي گروه جامعه‌شناسي دانشگاه گيلان در يادداشتي به نقد فرهنگ سلبريتي‌زدگي پرداخت. بخشي از يادداشت او را مي‌خوانيد: اوليور دريسنز در يكي از مقالات تأثيرگذار خود با عنوان«سلبريتيزه شدن جامعه و فرهنگ» كه در آن به پويايي‌هاي ساختاري فرهنگ سلبريتي مي‌پردازد سلبريتيزه شدن را براي آن دسته از تغييرات اجتماعي و فرهنگي به‌كار مي‌برد كه مستلزم حضور سلبريتي است. از نظر او سلبريتيزه شدن را مي‌توان پديده‌اي هم‌رديف جريان‌هايي چون جهاني شدن، فردي شدن يا رسانه‌اي شدن قلمداد كرد و در نتيجه نمي‌توان اهميت آن را در حيات جوامع معاصر ناديده گرفت. محققان و متفكران متعددي بر نقش و اهميت سلبريتي يا شكل عام‌تر آن يعني «فرهنگ سلبريتي» تأكيد كرده‌اند. در جوامع معاصر تقريباً عرصه‌اي را نمي‌توان يافت كه به شكل مستقيم يا غيرمستقيم با پديده سلبريتي در ارتباط نباشد. سلبريتي‌ها در جاي‌جاي زندگي امروزي ما حضور دارند و بر آن اثرگذارند و در برهه‌هايي اين احساس نامطلوب به سراغمان مي‌آيد كه گويي گريزي از آنان نيست. در همه‌جا يا ما در حال تماشاي آنها هستيم يا آنها بر فراز تابلوهاي تبليغاتي در حال تماشاي ما هستند.
سياست و سلبريتي، يكي از عرصه‌هايي است كه همواره در قرن بيستم و قرن جديد موضوع مطالعه و بررسي محققان عرصه سلبريتي بوده است. سياست و سلبريتي، هم به شكلي مستقيم و هم غيرمستقيم با هم پيوند دارند. در قرن بيستم كم نبودند سياستمداراني كه خاستگاه آنان صنعت سرگرمي و فراغت بود. شايد نمونه شناخته شده آن آرنولد شوارتزنگر، قهرمان پرورش‌اندام و بازيگر مشهور هاليوود و نمونه‌هاي قبل‌تر آن رونالد ريگان، رئيس‌جمهور امريكا بين سال‌هاي 1981 تا 1989 باشد. معمولاً در كشور ما در سطح انتخابات شوراها و گهگاه در انتخابات مجلس مي‌توان نمونه‌هايي از افرادي را يافت كه پيشينه آنان به راديو و تلويزيون و سينما بازمي‌گردد و به تعبيري قبل از ورود به سياست، چهره‌اي رسانه‌اي بودند.
اما پيوند بين سياست و سلبريتي به آنچه گفته شد ختم نمي‌شود. سياستمداران و احزاب همواره تلاش كرده و مي‌كنند تا از محبوبيت چهره‌ها به سود خود بهره‌برداري نمايند. معمولاً در ايام رقابت‌هاي انتخاباتي، در همه كشورهاي جهان شاهد حضور سلبريتي‌ها در كارزارهاي انتخاباتي هستيم. در اين كارزارها سياستمداران تلاش مي‌كنند تا به طريقي در كنار سلبريتي‌ها قرار گيرند و عكس‌هايي از دورهمي و «خوش و بش» آنان در رسانه‌هاي جمعي منتشر شود. در اينجا هدف، يا حداقل يكي از اهداف، جذب هواداران ميليوني سلبريتي‌هاست.
جداي از بهره‌برداري چهره‌هاي سياسي از محبوبيت سلبريتي‌ها، آنچه در خصوص پيوند بين سياست و سلبريتي اهميت دارد استفاده از سازوكارها و تكنيك‌هاي به‌كارگرفته شده در صنعت سلبريتي‌سازي براي كسب شهرت و محبوبيت سياسي است. منظور آنكه معمولاً در رقابت‌ها و كارزارهاي سياسي از شگردها و فنون مورد استفاده در عرصه فرهنگ سلبريتي براي معرفي يك چهره سياسي و كسب هواداري سياسي استفاده مي‌شود. اين امر با فراگير شدن فرهنگ سلبريتي در جامعه امروزي ما دامنه‌اي وسيع‌تر و شدت بيشتري يافته است. ساخت دشمن فرضي و حمله به او، تلاش براي تحريك شور جمعي، سانتي‌مانتاليسم يا احساسات‌گرايي، استفاده از شگرد بمب‌هاي خبري، كار كردن بر ژست‌ها، لحن و تُن صدا، لباس و آرايش صورت از آن جمله‌اند. البته به همه اينها بايد به‌كارگيري تكنيك‌هاي فني سينمايي در محصولات تصويري متعلق به كانديداها را هم اضافه كرد.
درجايي مانند امريكا اين پيش‌فرض وجود دارد كه سياستمداران همچون يك صابون يا يك بسته ماكاروني هستند. همان شگردها و سازوكارهايي كه در بازاريابي كالا براي فروش استفاده مي‌شود براي «فروش» چهره‌هاي سياسي به مردم نيز بايد به‌كار گرفت. در بازار مشتري با رفتن به‌سوي صندوقدار فروشگاه به تبليغات رأي مي‌دهد و در بازار سياست نيز با رفتن به سمت صندوق رأي. شايد چنين پيش‌فرضي «سطحي سازي» موضوع مهمي مانند رقابت سياسي تلقي شود ولي شگردها و فنوني كه امروزه در عرصه سياست و سياست‌ورزي شاهد هستيم اين پيام را به ما مي‌دهد كه مرز بين سلبريتي و سياست بسيار باريك و شكننده شده است. گاهي سياست، سلبريتي و گاهي سلبريتي، سياست مي‌شود. شايد بي‌اساس نباشد اگر بگوييم در دنياي امروز به جاي سياست يا سلبريتي، بايد به موضوع ديگري پرداخت: سطحي شدن.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار