کد خبر: 1051443
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۶
احسان شيخون

طي دوره رياست جمهوري ترامپ، ملاقات‌هاي چندگانه‌اي ميان وي و رهبر كره‌شمالي كيم جونگ اون انجام شد كه برخي را به اين گمان واداشته بود كه به‌زودي روابط دو كشور وارد برهه جديدي خواهد شد. اما چنين تغيير خوشبينانه‌اي نه تنها حاصل نشد، بلكه ميزان تنش‌ها در دولت فعلي ايالات متحده با رياست جو بايدن بيش از پيش نمايان شد. سياست بايدن نسبت به كره شمالي چيست و نتيجه آن چه خواهد بود؟
كره‌شمالي، با جمعيت نزديك به ۲۶ ميليون نفر در همسايگي كره‌جنوبي، چين و روسيه قرار دارد كه پس از شكست ژاپن در جنگ دوم جهاني به تصرف شوروي درآمد و حكومتي همسو با بلوك شرق در آن حاكم شد. از آن زمان تاكنون همواره كره آماج تحريم‌هاي ملل متحد و امريكا بوده است. اقتصاد آن به دليل تحريم‌هاي گسترده، غالباً در زمره اقتصاد خاكستري دسته‌بندي مي‌شود. بخش زيادي از روابط تجاري كره شامل محصولات معدني همچون زغال سنگ است كه با چين انجام مي‌شود. وجود ذخاير غني و بكر از اورانيوم، زغال سنگ، مس، طلا، آهن و روي از ويژگي‌هاي اقتصادي كره‌شمالي است. البته به دليل تحريم‌هاي سازمان ملل و انزواي بين‌المللي، بخش اقتصادي در سطح پاييني جريان دارد و بخش زيادي از افراد جامعه نيز در فقر به سر مي‌برند.
اما آنچه بر همه اين موارد سايه افكنده و نام كره‌شمالي به آن گره خورده است، دانش هسته‌اي و ملزومات مرتبط با آن به ويژه آزمايش موشك‌هاي بالستيك بوده كه در سال‌هاي اخير ملاقات‌هاي گاه و بيگاه و كودكانه ترامپ و كيم به آن دامن زده است. ديدار‌هايي با قهر و آشتي، انفجار و توئيت كه هدف آن غيرهسته‌اي شدن كره‌شمالي در برابر لغو تحريم‌هاي ملل متحد و ايالات متحده است، اما برآيند آن تنها محدود به تبليغات رسانه‌اي بود تا نتايج عملي و ملموس. در نهايت كره شمالي راه گذشته خود را ادامه داد و با تغيير دولت در ايالات متحده و انتقاد بايدن از سياست‌هاي پيشين ترامپ، بر شدت اقدامات خود افزود.
نبايد از ياد برد كه دستگاه تصميم‌ساز در ايالات متحده، فارغ از اينكه جمهوريخواهان يا دموكرات‌ها مسند قدرت را در دست داشته باشند، از يك منطق نسبتاً واحد پيروي مي‌نمايد و تنها ممكن است در خط مشي‌هاي پايين دستي تغييراتي ايجاد شود. اين را نه تنها در ارتباط با كره‌شمالي، بلكه در روابط ايالات متحده با ساير كشورها از جمله جمهوري اسلامي ايران نيز مي‌توان به‌خوبي مشاهده كرد. در ارتباط با كره شمالي، دستگاه تصميم‌گير سياست خارجي ايالات متحده سه خط مشي را مطرح كرده است؛ اول، جنگ مستقيم و از ميان بردن تأسيسات هسته‌اي كره‌شمالي، دوم، تحريم حداكثري عليه اين كشور كه با يك اجماع جهاني صورت يابد و سرانجام (خط مشي سوم)، دادن امتيازهايي كه بتوان آنها را پس از مدتي بازپس گرفت. در نهايت تلفيقي از اين سه خط‌مشي انتخاب و اجرا شده است؛ به اين ترتيب، خط مشي حضور نظامي و برگزاري مانور‌هاي متعدد ارتش ايالات متحده همراه با ژاپن و كره جنوبي در كنار مرز‌هاي كره شمالي از يك طرف، اعمال تحريم‌هاي حداكثري از سوي ديگر و نيز ارائه امتيازات كوچك قابل بازپس‌گيري در رأس سياست خارجي امريكا عليه كره انجام گرفت. مشابه اين سياست در قبال جمهوري اسلامي ايران نيز اعمال شده است؛ عقد پيمان‌هاي امنيتي- نظامي با كشور‌هاي منطقه، اعمال تحريم‌هاي حداكثري و در نهايت بازپس‌گيري امتيازات كوچك در سند برجام. بنابراين در پيوستار روابط اين دو كشور، ترامپ سعي كرده است با دادن امتيازات كوچك، كره را همسو با خود نمايد و از سوي ديگر از ميزان فشارها نكاهد، حال در دوره بايدن اين سياست با همان منطق واحد اما به نحوي ديگر در جريان است.
در جدال انتخابات رياست جمهوري امريكا، بايدن به كرات تأكيد كرد هرگاه به مقام رياست جمهوري برگزيده شود، قطعاً براي كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي كه اوباشي بيش نيست «نامه عاشقانه» نخواهد فرستاد و در نتيجه با روي كار آمدن، او سياست‌هاي ترامپ در قبال كره شمالي را شكست خورده اعلام كرد و ضمن تلاش براي تماس با مقامات كره كه آن هم ناكام ماند، برنامه هسته‌اي كره شمالي را «تهديدي جدي براي امنيت جهاني» اعلام كرد. اين رخداد شروعي بر شعله‌ور شدن تنش ميان دو كشور بود. بلافاصله به دستور كيم آزمايش‌هاي جديد موشكي و هسته‌اي از سر گرفته شد و خبرگزاري‌هاي اين كشور خط مشي بايدن را «تحمل‌ناپذير» و «افتضاحي بزرگ» توصيف كردند.
به نظر مي‌رسد بايدن نيز حول همان منطق پيشين روابط با كره شمالي قدم برداشته است؛ به گونه‌اي كه ديگر به‌دنبال دستيابي به «يك معامله بزرگ» مورد ادعاي ترامپ با كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي نخواهد بود و تمركزش را بر تهديدهاي نظامي، تحريم‌هاي همه جانبه و امتيازات كوچك قابل پس گرفتن گذاشته است. در همين رابطه جن ساكي سخنگوي دولت امريكا گفت: خط مشي ما در قبال كره شمالي بر دستيابي به يك معامله بزرگ متمركز نخواهد بود، و نيز بر سياست صبر استراتژيك تكيه نخواهيم كرد، به اين ترتيب ايالات متحده، رويكردي عملي و حساب شده كه ديپلماسي را مردود نمي‌داند و همزمان بر پيشرفت‌هاي عملي در زمينه افزايش امنيت امريكا و متحدانش متمركز است را دنبال خواهد كرد.
چنين رخدادهايي در روابط دو كشور حتي با تغيير رؤساي جمهور ايالات متحده نكاتي مهم را برايمان يادآوري مي‌كند: بدعهدي‌هاي ايالات متحده در هر دوره‌اي ادامه خواهد داشت. در مذاكرات رهبران كره‌شمالي و ايالات متحده، با وجود آنكه كره آزمايش‌هاي خود را براي مدتي تعليق كرد و فراتر از آن به تخريب برخي مراكز هسته‌اي خود دست زد، اما در عوض تنها چند توئيت عاشقانه از طرف ترامپ به‌دست آورد و از آن زمان تاكنون از فشارهاي امريكا كاسته نشد. حاكم بودن منطقي واحد بر سياست خارجي ايالات متحده فارغ از اينكه دولت در دست جمهوريخواهان باشد يا دموكرات‌ها غايت رسيدن به اهداف و منافع و در مقابل، تسليم ديگري است. از اين رو سياست‌ها مقابل كشورمان همان بوده كه هست، اما با رنگي متفاوت. در نهايت اينكه، آنچه به روشني در الگوي رفتاري سياست خارجي ايالات متحده نسبت به كره‌شمالي و جمهوري اسلامي ايران مي‌توان ديد، مذاكره از موضع قدرت است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار