سرویس ایران جوان آنلاین: یکی از بزرگترین معضلات استانها در حال حاضر پروژههای نیمه تمام است. ساختمان و بنا و مجموعههایی که پی و اسکلتشان سالهاست روی زمین مانده و معلوم نیست چرا کسی به سراغشان نمیآید تا آنها را تکمیل کند. اما در کنار پروژههای نیمه تمام، کلنگهایی هم وجود دارد که با دیدنشان به یاد مسئولانی میافتیم که با کت و شلوار اتو کشیده و کفشهای واکسزده، طی مراسمی با شکوه، کلنگ روبان زدهای را چند بار بر زمین کوبیدند و وعدههایی دادند و رفتند. در این میان خراسان شمالی به عنوان استان کلنگهای نیمه تمام مشهور شده و این امر اعتماد مردم نسبت به دولت را از بین برده است. از مهمترین کلنگهای روی زمین مانده میتوان به کلنگ فاز دوم پتروشیمی خراسان اشاره کرد که به دست شخص رئیسجمهور به زمین خورد و بعد از آن حتی یک آجر هم روی آجر قرار نگرفت.
در حال حاضر یکی از خواستههای مردم از کاندیداهای ریاست جمهوری این است که وعدههایی بدهند که بتوانند به آنها عمل کنند.
یا در کلامی سادهتر «دروغ نگویند» مردم حاضرند کاری برایشان انجام نشود، اما وعده کاری که انجام نخواهد شد هم به آنها داده نشود. کافی است سری به شهرستانها و حتی روستاهای مختلف زده شود تا شاهد پروژههای نیمه تمام و کلنگهایی باشیم که روی زمین ماندهاند. اما در کنار این کلنگها، مردم هنوز مسئولانی را میبینند که با وعدههای دروغین و نقشهای پوچ اعتماد جامعه را از بین بردهاند. نکتهای که در این میان حائز اهمیت است اینکه، هر چه مناطق محروم ترند، تعداد پروژههای نیمه تمام نیز بیشتر است و بیخیالی مدیرانی که روزی برای برگزاری مراسم کلنگزنی هزینه کرده و مهمانانی را گردهم آورده بودند، بیشتر به چشم میخورد. در میان لیست استانهای محروم، خراسان شمالی جزو همانهایی است که از جهات مختلف تحت فشار است. بارشهای کم و خشکسالیهای ممتد، بیکاری، فقر و از همه مهمتر دیده نشدن.
از خراسان شمالی همین بس که یک چهارم جمعیت آن تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند و این به معنای وجود مشکلات اقتصادی در این منطقه است. ضمن اینکه تورم در این استان بالاتر از میانگین کشور است. شاید همین دو مورد برای درک مشکلات فراوان زیرساختی در خراسانشمالی کافی باشد.
خواستههای مردم از ملی تا منطقهای
انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و یکبار دیگر مردم چشم دوختهاند تا ببینند در کنار جنگ و حمله و تهمت و افشاگریهای کاندیدها با هم، آیا آنها برنامهای هم برای ساخت کشور و رفع مشکلات و معضلات دارند یا نه.
شهروندان منتظرند ببینند چه کسی توان مدیریت کشور در چهار سال آینده را خواهد داشت تا او را انتخاب کرده و سکان قوه مجریه را به دست او بسپارند. با اینکه هم اکنون خواستههای ملی یکی از مهمترین نیازهای مشترک است، اما در کنار آن، مردم هر منطقه و استان و شهرستان خواستههای ویژهای نیز دارند.
درخواستهایی که در کل مشترک باشد، اما منطقه به منطقه شکل آن فرق میکند. مهار تورم، کاهش بیکاری، کاهش فقر و افزایش سطح عمومی درآمدها مربوط به تمام مردم کشور است، ولی خراسانشمالیها میگویند ما دردهایی داریم که مختص خودمان است و باید مسئولان آنها را بشنوند. چه خواستههای ویژهای دارند؟ به میان مردم و نخبگان استان رفتیم تا خواستههای آنها نسبت به آینده استان را جویا شویم.
کلنگ رئیسجمهور هم روی زمین مانده
خراسانشمالی به عنوان استان کلنگهای نیمه تمام مشهور شده و این امر اعتماد مردم نسبت به دولت را از بین برده است. دولت دوازدهم و سیزدهم وعدههای فراوانی برای توسعه این استان داد که تقریباً هیچکدام از آنها محقق نشده است. از جمله مهمترین آنها فاز دوم پتروشیمی خراسان بود که توسط خود رئیسجمهور کلنگ خورد، اما حتی آجر بر روی آجر گذاشته نشد. پروژههایی مانند انتقال راهآهن به خراسان شمالی از دیگر خواستههای زمین مانده مردم این منطقه است. ویژگی خراسان شمالی این است که حتی یک کیلومتر بزرگراه ندارد. ناگفته نماند پروژه سیمان سمنگان نیز رها شده مانده و هیچکس مسئولیت اجرای آن را برعهده نمیگیرد و مشخص نیست تکلیف این پروژه که عمرش نزدیک به دو دهه شده چه خواهد شد. خراسانشمالی در عین حالی که دارای ظرفیتهای بالا کشاورزی و دامی است، از شرایط فرآوری بیبهره بوده و این امر موجب شده ارزش افزوده تولیدات به جیب استانهای دیگر رود. انواع گیاهان دارویی و محصولات کشاورزی در استان تولید شده، اما به مشهد یا گلستان ارسال میشود تا فرآوری شوند و باز با قیمت بالاتر به استان میرسند. این استان حدود یکصد مرغداری فعال دارد که نسبت به جمعیتش بسیار کم است. در بجنورد قیمت بالا خوراکیها، پوشاک و مسکن خیلی بالاست و به همین دلیل خراسان شمالی جزو استانهای گران کشور محسوب میشود. حتی در برخی برههها بجنورد در گرانی، گوی سبقت را از تهران میرباید. برخی کارشناسان علت این مسئله را واردات محوری خراسانشمالی میدانند که تا حدی درست است. میزان تولید در خراسان شمالی اندک است و این باعث افزایش قیمتها میشود. در واقع ساکنان این منطقه از ایران در بسیاری از کالاها هزینه حمل و نقل و واسطهها را میپردازند.