کد خبر: 1050343
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۳
گفت‌و‌گوی «جوان» با کارگردان مستند تحسین‌شده در رویداد‌های سینمایی
بلندترین مستند اجتماعی ساخته شده در ایران، چند روزی است که از شبکه مستند سیما در حال پخش است. «خط باریک قرمز» که در دو نسخه تلویزیونی و سینمایی تولید شده، مستندی است درباره یک گروه از نوجوانان زندانی در کانون اصلاح و تربیت که قرار است یک نمایش را اجرا کنند. فرزاد خوشدست، نویسنده و کارگردان این مستند که نسخه سینمایی آن بار‌ها در جشنواره‌های داخلی و خارجی تقدیر شده است، در گفتگو با «جوان» از ساخت «خط باریک قرمز» و ماجرایی که برای یکی از نوجوانان حاضر در آن مستند رخ داده است، می‌گوید.
محمدصادق عابدینی

بلندترین مستند اجتماعی ساخته شده در ایران، چند روزی است که از شبکه مستند سیما در حال پخش است. «خط باریک قرمز» که در دو نسخه تلویزیونی و سینمایی تولید شده، مستندی است درباره یک گروه از نوجوانان زندانی در کانون اصلاح و تربیت که قرار است یک نمایش را اجرا کنند. فرزاد خوشدست، نویسنده و کارگردان این مستند که نسخه سینمایی آن بار‌ها در جشنواره‌های داخلی و خارجی تقدیر شده است، در گفتگو با «جوان» از ساخت «خط باریک قرمز» و ماجرایی که برای یکی از نوجوانان حاضر در آن مستند رخ داده است، می‌گوید.

پیش از ساخت «خط باریک قرمز» مستند «زنی که نام ندارد» را ساخته بودید که در آن به زندگی و مشکلات زنان زندانی در زندان قرچک می‌پرداخت، چرا تا این حد به فضای زندان و مسائل زندانی‌ها توجه دارید؟
مسئله من زندان نیست، مسئله من آسیب‌های اجتماعی است که تبلور منفی آن در زندان است. زندان محل تجمیع آدم‌هایی با جرم‌های مختلف ناشی از آسیب‌های اجتماعی است، اما اینکه چرا در «زنی که نام ندارد» سراغ زندان قرچک رفتم و در «خط باریک قرمز» به کانون اصلاح و تربیت، برای این است که این دو زندان تفاوت‌هایی با دیگر زندان‌ها دارند، مثلاً جرائم اقتصادی در زندان اوین بیشتر وجود دارد، کیف قاپ‌ها را فشافویه می‌برند یا زندانیان جرائم مواد مخدر بیشتر در قزل‌حصار نگهداری می‌شوند ولی به دلیل تفکیک جنسیتی همه زندانیان زن در زندان قرچک و همه زندانیان مرد زیر ۱۸ تا ۲۰ سال در کانون اصلاح وتربیت نگهداری می‌شوند. در قرچک مثلاً زنی به خاطر برگشت خوردن چک زندانی است و هم‌بندی‌اش به دلیل چند فقره قتل، برای کانون اصلاح و تربیت هم همین طور است، همه جرائم تجمیع شده‌اند.

مراحل ساخت «خط باریک قرمز» یک سال بعد از «زنی که نام ندارد» آغاز شد، چطور به ایده مستند جدید رسیدید؟
ایده «خط باریک قرمز» دقیقاً در زمان ساخت «زنی که نام ندارد» شکل گرفت، در آنجا زنی بود که از کودکی در زندان بزرگ شده بود، اینکه چرا این اتفاق برای او افتاده ایده اولیه این کار شد.

در جایی گفته بودید فکر نمی‌کردید طرح مستند سرانجام به چنین کار بزرگی منتج شود؟!
بله، طرح اولیه من در حد یک صفحه بود. مشاور من در کار «زنی که نام ندارد» استاد کیارستمی بود که از این طرح استقبال کرد. وقتی طرح را نگاه می‌کردم، هر چقدر بیشتر عمیق می‌شدم، می‌دیدم در حال بسط پیدا کردن است. یک روز در سالن اصلی تئاتر شهر، با محمد رحمانیان صحبت می‌کردم، به من گفت که این طرح کار ساده‌ای نیست و حداقل یک سریال بلند ۳۰ قسمتی می‌شود. آن زمان تصمیم گرفتم روی نسخه تلویزیونی کار کنم. مشاور من نیز دکتر رضاپورحسین بود که گفت سراغ «سایکودرام» برم؛ «درام تراپی»، «تئاتر درمانی»، «موسیقی درمانی» و تأثیر هنر درمانی در آسیب‌های اجتماعی.

نسخه تلویزیونی «خط باریک قرمز» چند قسمت است؟
کار ۴۰ قسمت و حداقل بین هزارو ۶۰۰ تا هزارو ۷۰۰ دقیقه است. من همه قسمت‌ها را در حد مستند سینمایی دیده و برای هر کدام فیلمنامه نوشته‌ام، مثلاً قسمت ششم ۵۶ دقیقه است.

تفاوت نسخه سینمایی و نسخه تلویزیونی در چیست؟
نسخه سینمایی کاملاً در زندان می‌گذرد و اتمسفر آن در آن محیط بسته است. مخاطب صرف اتفاقات را می‌بیند، اما در نسخه تلویزیونی دوربین مستند به بیرون از زندان نیز می‌رود و دلایل اتفاقات را موشکافی می‌کند. نسخه تلویزیونی «مستند داستانی» است. ما روایت داریم و داستان دارای قهرمانی است که «توماج دانش‌بهزادی» است که مربی تئاتر بچه است و در طول مستند بار‌ها زمین می‌خورد ولی بلند می‌شود و دوباره جلو می‌رود.

به دلیل موضوع ملتهب «خط باریک قرمز» مستند در تلویزیون ممیزی شده است؟
بالاخره مدیوم سینما و تلویزیون متفاوت است، در تلویزیون با خانواده‌ها مواجه هستیم و بعضی از مسائل از جمله الفاظی را که در زندان به کار می‌رود نمی‌توان پخش کرد، ولی به جرئت می‌توانم بگویم در همه قسمت‌های پخش شده شاید ۱۰ ثانیه ممیزی بوده است. آقای محسن یزدی، مدیر شبکه مردانه پای کار ایستاده و این برای خودم قابل ستایش است و امیدوارم همچنان این روند ادامه پیدا کند.

تأثیر آموزش تئاتر و هنر به بچه‌های کانون اصلاح و تربیت چطور بود؟
معمولاً زندانی‌ها وقتی از زندان آزاد می‌شوند تا مدت‌ها حتی از خیابانی که زندان در آن است رد نمی‌شوند ولی شاید برای اولین بار در تاریخ باشد که یک نفر ساعت ۵ بعد از ظهر از زندان آزاد شده و ساعت ۷:۳۰ فردا صبح دوباره به زندان بیاید. یکی از بچه‌ها که ۱۷ ساله بود، آنقدر تحت تأثیر گروه و به خصوص خانم هنگامه قاضیانی که در کاراکتر مادر با او تئاتر کار می‌کرد قرار گرفت که فردای آزادی خودش را صبح به زندان رساند که با گروه ساخت مستند دوباره به کانون بیاید. او می‌گفت نگاهش به خانواده تحت تأثیر آن نمایش تغییر کرده و محبتش بیشتر شده است.

در مستند یک نفر به جرم قتل محکوم شده بود، در مصاحبه‌ای که دو سال پیش داشتید از پیگیری کار‌های او گفته بود، الان وضعیت پرونده‌اش چطور است؟
منظورتان «میلاد» است. او از زندان آزاد شده است. قاضی شهریاری بسیار زیاد محبت کردند و پیگیر کار میلاد بودند. یکی از شاکیان پرونده را آوردم و مستند را نشانش دادم، گفت اگر میلاد تا این حد تغییر کرده، من رضایت می‌دهم و از دیگر شاکیان پرونده هم می‌خواهم رضایت بدهند. میلاد دقیقاً ۲۱ خرداد سال گذشته از زندان آزاد شد، بعد از آن ازدواج کرد و به کار خیاطی مشغول شد، اکنون او سرپرست مادر و برادر و خواهر کوچک‌ترش است. همین امروز صبح تلفنی باهم صحبت کردیم، به دنبال یک فرد خیر است که ضامن او شود تا بتواند وام ازدواج بگیرد. او تغییر کرده و شاید خواست خدا بود که با شما گفتگو داشته باشم و به واسطه این گفتگو خیری پیدا شود و ضامن او شود.
مجموعه مستند «خط باریک قرمز» پس از موفقیت نسخه سینمایی آن در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی حالا در ۴۰ قسمت حدوداً ۴۰‌دقیقه‌ای از شنبه هشتم خرداد ساعت ۲۲ روی آنتن شبکه مستند می‌رود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار