من واقعاً نميدانم پيج جناب پرويز پرستويي در اينستاگرام ادمين دارد يا خود ايشان بدون واسطه پستهاي اين حساب را منتشر ميكنند اما هر چه هست قطعاً افرادي كه به ايشان مستقيم يا غيرمستقيم براي پستهايي كه منتشر ميكنند مشاوره ميدهند، آدمهاي معمولي و سادهاي نيستند و برخي مواقع از سادگي بازيگر پيشكسوت كشورمان سوءاستفاده ميكنند.
ديروز سالروز آزادسازي خرمشهر بود و همه ساله اين روز در ايران يك پيروزي ملي در دفاع مقدس را تجلي ميدهد و نماد مقاومت ملي مردم ايران شناخته ميشود و جنبه جشن و پيروزي و مقاومت دارد، يعني وقتي عبارت آزادسازي خرمشهر به گوش ميرسد، ناخودآگاه تصاوير شادي مردم در خيابانهاي تهران و ديگر شهرهاي ايران يا خوشحالي فاتحان خرمشهر در مسجد جامع اين شهر و به طور كلي تصاويري از اين دست كه جنبه شادي و پيروزي دارند در ذهن تداعي ميشود اما جناب پرستويي چند سال است كه همزمان با سالروز سوم خرداد غفلتاً ترجيح ميدهد در صفحه اينستاگرامش كه چند ميليون دنبال كننده دارد، فيلمي مستند درباره كتك خوردن اسراي ايراني را در اردوگاههاي رژيم بعث عراق بازنشر دهد كه در اين رابطه لازم ميدانم برادرانه و صميمانه به اين هنرمند دوستداشتني و پيشكسوت كشورمان نكاتي را متذكر شوم.
اول اينكه مردم اين روزها به دليل سوءمديريت يك دولت نئوليبرال كه اتفاقاً با حمايت قاطع سلبريتيها روي كار آمده و هشت سال سكان مديريت كلان اين كشور را در دست داشته به اندازه كافي نالان، ناراحت و مغموم هستند و به طور عادي و به اندازه كافي براي جوينده اخبار بد و تلخ مجموعهاي از رويدادها قابل دسترسي است اما مسئوليت اجتماعي يك شهروند دلسوز ايجاب ميكند براي حفظ روحيه مردم نيز كه شده نسبت به گلچين و انتشار همه اخبار منفي قدري مصلحتانديشانهتر رفتار كند.
در اين فضاي نه چندان دلچسبي كه دولت تدبير براي مردم ايجاد كرده و قطعي برق نيز آن را مضاعف نموده چرا بايد روزي كه ميتواند يادآور غرور و پيروزي باشد و حادثهاي است كه همه عناصر و جنبههاي يك جشن ملي را دارد و به تاريخ معاصر كشورمان نيز مربوط است را به كام ملتمان زهر ميكنيم.
اين بدسليقگي محض است كه با انتشار ابعاد تلخ و خشونتبار و ناراحتكننده كتك خوردن رزمندگان ايراني در اردوگاههاي اسارت در روزي كه مظهر جشن و پيروزي است، كام مردم را تلختر كنيم.
اين بدسليقگي دقيقاً مثل اين ميماند كه در لحظه تحويل سال به بهانه تقدير و تكريم از مدافعان حرم صحنههاي تلخ و غمناك جنگ و خونريزي را در تلویزيون نمايش دهيم و مدعي دفاع از آرمان شهادت باشيم و متوجه نباشيم كه بيتدبيري رسانهاي ما اتفاقاً ميتواند نتيجه عكس داشته باشد و بخشي از مردم را از برخي مفاهيم مقدس زده كند، بنابراين بار ديگر از برادر بزرگوار و هنرپيشه تواناي كشورمان به عنوان يك شهروند معمولي تقاضا ميكنم درباره تأثير رسانهاي كه پستهاي ايشان ميتواند روي روحيه جمعي مردم داشته باشد، قدري بيشتر تأمل كنند.