رودربایستی نوعی از تعارف است که فرد در معذوریت اخلاقی قرار گرفته و بنا به ادب یا احساس وظیفه در شرایطی غیرعادی، مجبور به تن دادن به خواستههای دیگران میشود که دایره این خواستهها از فیزیکی تا مادی گسترده است. خیلی وقتها بدون اینکه دلمان بخواهد زیر بار یک پیشنهاد یا خواهش میرویم که بعد میفهمیم توان انجام کارش را نداریم. با خودمان میگوییم اگر اعتماد به نفس کافی داشتم و در زمان درخواست از طرف مقابل مؤدبانه پاسخ رد میدادم، حالا به مشکل جدی برنمیخوردم.
نه گفتنها و تعارفهای منتهی به رودربایستی میان ما ایرانیها بسیار مرسوم است و اگر نتوانیم به درستی این حس را مدیریت کنیم در روابطمان با دیگران به مشکل جدی بر خواهیم خورد. تا حالا چند بار برایتان پیش آمده از یکی از اقوام دور صرف رسمی بودنش از او بخواهید ضامن شما برای گرفتن وام بشود و چند بار این جواب تکراری را شنیدهاید که آخ شرمنده دلم میخواهد کمکتان کنم ولی سقف ضمانتم پر است و امور اداری نامه نمیدهد؟ این مؤدبانهترین نوع رد کردن یک درخواست است که همه ما به خوبی لمس کردهایم. یا حتی کمی قبلتر رسم بود، خانوادهای اگر دختر داشت پسر فامیل برای احترام اول به خواستگاری دختر فامیل میرفت و اگر وصلتی سر نمیگرفت سراغ غریبهها میرفت. این سنت ایراد جدی داشت. اینکه جوان باید برای اطاعت از رسوم پا پیش میگذاشت و بهرغم میلش زوج اختیار میکرد. یا اینکه دختر اگر جواب رد میداد، کمی ستارهدار میشد و اگر خواستگار غریبهای سراغش میرفت، در اولین نگاه فکر میکرد اگر دختر خوبی بود چرا پسردایی یا پسرعمویش او را نگرفت؟
از این دست سنتهای اشتباه دردسرساز تا دلتان بخواهد در فرهنگمان داریم که همه ریشه در تعارف و رودربایستیهای احمقانه دارد.
بدترین حالت اینجاست که برای دختر دوم خانواده خواستگاری میآید که قلباً دوستش دارد ولی از آنجایی که خواهر بزرگش هنوز به خانه بخت نرفته، شرم میکند و خلاف میلش خواستگاری را رد میکند. این حالت خوب ماجراست که از ادب و احترام خواهر کوچک نشئت میگیرد. در بیشتر وقتها این والدین هستند که حتی اجازه ورود خواستگار برای دختر دوم را در خانه نمیدهند.
حنی کرونا هم نتوانست عادتها را تغییر دهد و خیلیها قربانی همین فرهنگ تعارفهای بیجا شدند. نتوانستند نه بگویند. مهمان نپذیرند یا اگر به شهرشان کسی مسافرت رفت، عذرش را بخواهند و او را در منزل نپذیرند. اینگونه شد که بسیاری از بزرگترها در مواجهه با مهمانهایشان مبتلا به کرونا شدند و حتی در ازای مهربانی بیحدشان مرگ را در آغوش کشیدند.
اگر اهل رودربایستی هستید و خودتان را انسان کار راهانداز و مهربانی میپندارید، بد نیست بدانید در درازمدت دچار عارضههای این خلق خطرناک میشوید. تعارفها روابط صمیمی شما را از بین میبرند. میپرسید چگونه؟! وقتی شما مدام به دیگران لطف میکنید و دیگران عادت کردهاند مدام از شما چیزی بخواهند، شما کم کم از آن رابطه خسته میشوید و فاصله میگیرید. وقتی خانه شما مثل کاروانسرا به روی همه در میگشاید و مدام مهمان دارید، دیگران از تعارفی بودن شما استفاده میکنند و هر دقیقه نظم خانهتان را به هم میزنند. شما که نمیتوانید در مقابل نه گفتن مقاومت کنید. پس به ناچار باید رابطهتان را کم کنید تا کم شدن صمیمیت به دادتان برسد و پای آنها را از خانهتان قطع کند. تعارفهای بیجا، باعث نفاق و دورویی میشود و کم کم آنقدر به دیگران سرویس عاطفی و مادی میدهید که خودتان خسته میشوید و احساس پوچی و بیارزش بودن میکنید. تصورتان این است که آمدهاید تا حلال مشکلات دیگران و در مقابل بیتوقع باشید و چیزی از اطرافیانتان نخواهید. آمدهاید به همه بله بگویید و بنگاه شادی خاطر برای دیگران راه بیندازید. این افکار عزت نفس شما را نشانه میرود و اول از همه اعتبار فردیتان را در مقابل خودتان خراب میکند. باعث میشود از چشم خودتان بیفتید و فکر کنید که یک آدم احمق بله قربانگو هستید که هیچ خاصیت دیگری ندارید.
برای درمان این درد زیرپوستی و کم کردن نشانههای تعارف و رودربایستی در خودتان باید زودتر دست به کار شوید. تمرین کنید زیاد نه بگویید. نههای مؤدبانه و از سر تفکر! میدانم سخت است ولی در موقع خواستههای نابجا که در توانتان نیست یا آمادگی انجامش را ندارید، یک نفس عمیق بکشید. خودتان را دوست بدارید و عذرخواهی کنید. باور کنید سختترین قدم همین نه گفتن است.
اعتماد به نفستان را تقویت کنید و بیشتر برای روح خودتان وقت بگذارید. خودتان را بیشتر تحویل بگیرید و توی آیینه خودتان را تحسین کنید. عیوب خود را به رخ خودتان نکشید و دست از سرزنش کردن بردارید. آن وقت پی خواهید برد که شما کارهای مهمتری غیر از حل اجباری مشکلات دیگران دارید و در حال حاضر باید به خودتان کمک کنید.
راه دیگرش این است که کمتر برای کاری که مقصرش نیستید، عذرخواهی کنید. چرا گناه دیگران را گردن میگیرید؟ چرا مدام بر زبانتان ببخشید و من شرمندهام و تو را خدا حلال کنید، جاری میشود؟ چرا برای نهای که گفتهاید و مسئولیتی که در قبال آن ندارید، شرمنده میشوید و از اینکه نتوانستهاید کاری برایش بکنید، عذر میخواهید؟ مطمئن باشید طرف مقابلتان وقتی به شما رو زده و چیزی خواسته حتما پیه نه شنیدن و بهانهتراشی مؤدبانه شما را به تنش مالیده است. پس دست از آزار خودتان بردارید.
یادتان باشد انجام درخواستهای دیگران به هر قیمتی نشانه ادب شما نیست. اگر کسی درخواستی معقول کرده یا کاری خارج از توانتان خواسته انجام دهید، شما نباید نه گفتن را به حساب بیادبی بگذارید و خودتان را موظف کنید به هر قیمتی شده رضایتش را جلب کنید.
اگر قرار است با خانواده سفر بروید ولی در دقایق آخر کسی از اقوام زنگ میزند که میخواهد مهمانتان شود، با لحنی مؤدبانه عذر بخواهید و به او بفهمانید سفر خانوادگی شما در اولویت است. اگر کسی از شما پول دستی یک ماهه خواست و شما هم با تماسهای مکرر مواجهید که قسط عقب افتاده وامتان را بدهید، بهتر است نه بگویید و قسط خودتان را در اولویت قرار دهید. اگر کسی شما را به یک مهمانی دعوت کرد که مایل به شرکت در آن نیستید، کافی است سرتان را بالا بگیرید و نظرتان را بگویید.
و نکته آخر اینکه اگر شما زیاد مهربان یا حساس باشید دیگران برای رسیدن به خواستههایشان از طریق شما از اهرم فشار عاطفی استفاده میکنند و یا دست روی نقطه ضعفهای اعتقادی شما میگذارند. پس قبل از حریف خودتان نقطه ضعفها را پیدا کرده و آنها را اصلاح کنید و مهربانی را با باج دادن اشتباه نگیرید.