کد خبر: 1049081
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۷

دو مرد جوان كه متهم هستند در جريان پرونده‌هاي جداگانه به خاطر موضوع ناموسي مرتكب قتل شده‌اند با اعلام گذشت اولياي‌دم از طناب‌دار فاصله گرفتند.
به گزارش جوان، اولين پرونده 17‌آذرماه‌سال‌99 با كشف جسد مرد جواني در يك ساختمان نيمه كاره تشكيل شد. وقتي مأموران كلانتري‌106 نامجو در محل حاضر شدند با جسد يعقوب 30‌ساله روبه‌رو شدند كه با ضربات پتك به سرش كشته شده‌بود. همچنين در روند تحقيقات نشان ‌داد يكي از دوستان او به نام هادي 29‌ساله كه در همان محل مشغول كار بوده است بعد از حادثه به طور مرموزي ناپديد شده‌است.
بازداشت متهم در كانال كولر
بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، هادي تحت تعقيب قرار گرفت تا اينكه مأموران دريافتند او در خانه يكي از بستگانش مخفي شده است. بنابراين مأموران به مخفيگاه متهم رفتند و او را كه در كانال كولر پنهان شده بود دستگير كردند. متهم به پليس‌آگاهي منتقل شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او در روند بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و در شرح ماجرا گفت: «من و يعقوب سال‌ها با هم دوست بوديم تا اينكه هر دو در يك ساختمان نيمه‌كاره مشغول كار شديم. ما با هم اختلافي نداشتيم فقط مشكل من با يعقوب اين بود كه مدام شوخي‌هاي ناموسي مي‌كرد. چند بار در اين مورد به او تذكر داده بودم اما يعقوب اهميتي نمي‌داد و از رفتار زشتش دست بردار نبود.»
روز حادثه
متهم در ادامه گفت: «روز حادثه مشغول كار بوديم كه يعقوب دوباره شوخي كرد كه از دست او ناراحت شدم. از او خواستم ادامه ندهد اما او لج كرد و براي اينكه مرا عصباني كند حرف خواهرم را وسط كشيد. او گفت مدتي است با خواهرم رابطه دوستي دارد. شنيدن اين حرف خيلي برايم سخت بود از طرفي مي‌دانستم دروغ مي‌گويد به همين خاطر عصباني شدم و گفتم چرا حرف ناموس مي‌زني اما او با تمسخر جوابم را داد. آنجا بود كه عصباني شدم و ناگهان چشمم به پتكي افتاد كه كمي آن طرف‌تر روي زمين افتاده بود. آنرا برداشتم و به طرف مقتول حمله كردم سپس يك ضربه به سرش زدم. وقتي مقتول خونين روي زمين افتاد بلافاصله ساختمان را ترك كردم و گريختم.»
با اقرارهاي متهم وي بعد از بازسازي صحنه جرم راهي زندان شد و پرونده بعد از صدور كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
نمي‌خواهم قصاص شوم
متهم صبح ديروز در شعبه دهم دادگاه به رياست قاضي متين راسخ محاكمه شد. ابتداي جلسه نماينده دادستان متن كيفرخواست را قرائت كرد. سپس گفت: «از آنجايي كه اولياي‌دم پرونده شناسايي نشده‌اند، رئيس قوه قضائيه درخواست ديه را مطرح كرده‌است، اما اگر متهم توان پرداخت آن را نداشته باشد درخواست قصاص كرده است.‌» در ادامه متهم در جايگاه ايستاد و با اقرار به جرمش گفت: «مقتول مستحق مرگ بود به همين خاطر او را كشتم.‌» سپس ادامه داد و گفت: «در اين مدت خودم و خانواده‌ام در حال تلاش هستيم تا اولياي دم را پيدا كنيم و رضايت آنها را جلب كنيم. اگر آنها پيدا نشدند حاضرم ديه را بپردازم اما قصاص نشوم.‌» در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد و با توجه به درخواست رئيس قوه متهم را به پرداخت ديه محكوم كرد.
قتل رفيق با بند كفش
دومين پرونده دو سال قبل و آن هم با كشف جسد پسر جواني در حاشيه پارك جنگلي چيتگر تشكيل شد. جسد در حالي‌كه يك بند كفش دور گردنش پيچيده شده‌بود به پزشكي قانوني فرستاده شد تا اينكه بعد از تشخيص هويت مشخص شد متعلق به محمد 29‌ساله است كه ابتدا با جسم سخت به سرش بيهوش و سپس با فشار بر عناصر حياتي گردن كشته شده‌است.
پرونده با موضوع قتل عمد تشكيل شد و در روند تحقيقات با بررسي فهرست مكالمات تلفن همراه مرد جواني به نام شاهين 22 ساله تحت تعقيب قرار گرفت. چند هفته از حادثه گذشت تا اينكه شاهين شناسايي و بازداشت شد. او كه يكي از دوستان مقتول بود تحت بازجويي قرار گرفت تا اينكه در روند بازجويي‌ها با اقرار به قتل گفت: «مدتي قبل به خواستگاري دختر جواني رفتم و با هم نامزد كرديم. شغلم آزاد بود، اما آن را تغيير دادم تا براي گرفتن جشن عروسي و خريد خانه مشكلي نداشته باشم. چند ماهي از نامزدي‌ام گذشت تا اينكه متوجه شدم رفتار و لحن صحبت همسرم عوض شده است. فكر كردم در زندگي خانوادگي‌شان مشكلي پيش آمده به همين خاطر اهميتي ندادم تا اينكه اين رفتار همسرم ادامه پيدا كرد و فهميدم به من علاقه‌اي ندارد.»
فكر انتقام
متهم ادامه داد: «شاهين يكي از دوستانم بود. با او رفت و آمد داشتم و شاهين از ماجراي نامزدي‌ام خبر داشت و همسرم را مي‌شناخت. وقتي با همسرم به مشكل خوردم فهميدم شاهين در اين ماجرا مقصر است و به نامزدم ابراز علاقه كرده‌است! اين موضوع خيلي ذهنم را درگير كرده‌بود و چند بار خواستم با دوستم صحبت كنم، اما موفق نشدم اين شد كه به فكر انتقام افتادم.»
روز حادثه
متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه از شاهين خواستم به پارك جنگلي چيتگر بيايد. او قبول كرد و سر قرار آمد. وقتي همديگر را ديديم به مكان خلوتي رفتيم. در آنجا حرف نامزدم را پيش كشيدم و گفتم نمي‌دانم چرا مدتي است رفتارهايش تغيير كرده است. شاهين در جوابم بيراهه رفت و سعي داشت حرف را عوض كند اين شد كه عصباني شدم و حقيقت را به او گفتم. او از شنيدن اين حرف شوكه شد و سعي داشت مرا متقاعد كند كه اشتباه كرده‌ام، اما چند دليل براي او آوردم. شاهين حرفي براي گفتن نداشت به همين خاطر كار به درگيري كشيد. در آن درگيري با چوب به سرش زدم و سپس با بند كفش او را خفه كردم.»
با اقرارهاي متهم وي بعد از بازسازي صحنه جرم راهي زندان شد. پرونده در حال كامل شدن بود كه متهم توانست رضايت اولياي‌دم را جلب كند. به اين ترتيب پرونده از جنبه عمومي جرم به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد تا اينكه در اولين جلسه روي ميز هيئت قضايي شعبه دهم دادگاه قرار گرفت.
با اعلام رسميت جلسه، نماينده دادستان بعد از قرائت كيفرخواست گفت: «از آنجايي كه اولياي‌دم بدون پرداخت ديه اعلام رضايت كرده‌اند، رئيس قوه قضائيه درخواست ديه به بيت‌المال را مطرح كرده است.»
مقتول خيانت كرد
در ادامه متهم در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاعش گفت: «قبول دارم مرتكب قتل شده‌ام ولي مقتول خيانت كرده بود به همين خاطر در اين مدت تلاش كردم تا رضايت خانواده‌اش را جلب كنم. آنها هم قبول كردند و از قصاص منصرف شدند. از كاري كه كردم پشيمان نيستم چون مقتول مستحق مرگ بود.‌» در پايان متهم با توجه به رضايت اولياي‌دم به حبس و پرداخت ديه به بيت‌المال محكوم شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار