سرویس جامعه جوان آنلاین: روزهایی بود که سقط جنین در کشور به عنوان اصلیترین عارضه و نگرانی دوران بارداری به حساب میآمد. مادر بارداری که میتوانست ۲۰ هفته ابتدایی را به سلامت بگذاراند نفس راحتی میکشید و از لانهگزینی و رشد بیوقفه جنین آسوده خاطر میشد. اما حالا هزار و یک توجیه اجتماعی و اقتصادی این معادله را بر هم ریخته است. این روزها عبارت روشهای سقط جنین مثل ترندهای فضای مجازی در صدر عنوانهای راهنمایی گرفتن در ۴ هفته ابتدایی بارداری تثبیت شدهاند. عملی غیرقانونی و ضد اخلاق انسانی که به گفته دکتر عاطفه سمائی متخصص زنان و زایمان، قبح آن از میان برداشته شده و روز به روز در میان مادران باردار جوانی که اطلاعی از تبعات و عواقب خطرناک آن ندارند بیش از پیش میشود.
- آیا آمار دقیق و رسمی در زمینه سقط وجود دارد؟
سقط جنین موضوعی است که نه فقط در ایران بلکه در کل جهان بدلیل اینکه درهم تنیده با موضوعات اخلاقی، اعتقادی، خانوادگی و جنسی است در بسیاری موارد ماهیتی زیرزمینی پیدا میکند و هرگز نمیتوان آمار دقیق و رسمی برای آن ارائه کرد، قریب به پنجاه سال قبل در آمریکا و محوریت کالیفرنیا جدلهای حقوقی و پزشکی و حتی جنبشهای اجتماعی فراوانی پیرامون سقط جنین و شرایط قانونی آن به صورت موافق و مخالف شکل گرفت، چون همانطور که میدانید در بسیاری از کشورهای جهان مخالفت جدی با سقط جنین وجود داشت و حتی الان هم وجود دارد و تحت هیچ شرایطی سقط جنین را مجاز نمیشمردند.
در آمریکا نیز مخالفین جدی برای سقط جنین وجود داشت و حتی سقط بدلیل خطر جانی مادر را هم برنمی تافتند؛ جنبشهای اجتماعی با این استدلال که وقتی اختیار زن برای سقط یا تداوم بارداری به رسمیت شناخته نشود وی به ابزار و راههای زیرزمینی روی میآورد و نتیجه آن عوارض و مرگ و میر مادری میشود مجلس وقت را مجاب کردند که به چنین خواستهای تن بدهند و بعدها ایالتهای دیگر امریکا نیز چنین مطلبی را با عنوان سقط الکتیو به خواست مادر، قانونی کردند و هدف این بود که به سقطهای غیرقانونی و زیرزمینی خاتمه دهند، اما جالب یا شاید بهتر باشد بگویم دردناک است که همچنان سقط غیرقانونی در امریکا به شیوههای بدوی درحال انجام است و جان بسیاری از زنان در قلب پیشرفتهترین شهرهای امریکا به خاطر شوک سپتیک یا پرفوراسیون رحم و ... گرفته میشود، قانونی که به رغم مخالفت دلسوزان جامعه با استدلالهای پوپولیستی جنبشهای فمنیستی و با انتشار تصاویر وحشتناک از سقطهای عفونی، بر ریل فریب جامعه و حتی نخبگان تاخت و نهایتا حرف بی پایه خود را با هدف تضمین سلامت زنان جامعه به کرسی سطحی نگری موثرین و مقننین نشاند، بدینجا رسیده است که باز بعد از ۵۰ سال، در کتب رسمی و مرجع طب زنان ویلیامز مینویسند که بخش عمدهای از سقطها غیرقانونی و زیرزمینی در حال انجام است داریم و شرم آور است که برخی در کشور همان سناریوی امریکایی را با همان استدلال پی میگیرند تا سقط را در کشور قانونی کنند. هر ساله در جهان بیش از ۴۵ میلیون جنین کشته میشود. در ایران تعداد سقطهای عمدی که به صورت غیرقانونی و غیرشرعی در حال انجام است عددی بین ۲۵۰ هزار تا ۸۰۰ هزار در سال است؛ که فقط حدود ۱۲ هزار سقط در سال از طریق مراجع قانونی انجام میشود، یعنی هر روز هزار و در هر دو دقیقه یک جنین به دلایل مختلف به قتل میرسد.
- دلایل فراگیری این مسئله در خانوادههای ایرانی چیست؟
من اعتقاد ندارم این موضوع در جامعه ایرانی فراگیر شده است، بلکه بر این باورم که حساسیت جامعه ایرانی نسبت به حرمت حق حیات جنین بتدریج در حال فروکاست است، در بین بیمارانم به کرات این تعجب و حیرت را میبینم که وقتی به آنها میگویم چرا فرزند خود را کشتی؟ با نگرانی میگویند خانم دکتر مگر جنین ۹ هفته انسان محسوب میشود، یا مگر سقط قبل از رویت قلب جنین، گناه دارد؟
ما با نسلی مواجه شده ایم که حقوق و تکالیف خود، خانواده و اجتماع را در قاموس خلقت و خدا نمیدانند، جنین را بی جان میپندارند و او را در برههای از زندگی فاقد روح و حیات انسانی میدانند، خود را بعنوان مادر جنین مجاز به اتخاذ هر تصمیمی پیرامون حیات او میدانند، قبح فعل قتل نفس را با تکرار واژه سقط تقلیل داده اند و متاسفانه بی توجهی قانون نیز بسترساز سرعت این موضوع شده است، البته مسائلی، چون اقتصاد یا دلایل فرهنگی نسبت به تعداد فرزندان نیز در این زمینه تاثیر سوء داشته است.
- چه تعداد مربوط به سقطهای عمدی و جنایی است و از این میزان چه تعداد مربوط به جنینهایی است که در خارج از چارچوب خانواده به وجود آمده اند؟
عرض کردم آمار رسمی نداریم حال از همان آمار غیررسمی میخواهیم دربیاوریم که چقدر از آن غیرمشروع بوده است؟! تحلیل گران اجتماعی معتقدند حدود ۶ درصد فقط غیرمشروع است.
- آمار بالای سقط جنین چه تاثیری بر رشد جمعیت کشور دارد؟
موضوع جمعیت بیشتر از اینکه تحت تاثیر سقط جنین باشد از اقداماتی که در حوزه بهداشت و درمان و نهادهای فرهنگی صورت میپذیرد متاثر میشود؛ فراموش نکنیم که تلاش در جهت مقابله با سقط جنین فقط با هدف افزایش جمعیت نیست، اگر ما در ایده آلترین حالت در موضوع جمعیت بودیم نیز بر یکایک ما واجب بود که برای نجات و دفاع از حق این جنینهای مظلوم دفاع کنیم.
اگرچه که هیچ عقل سلیمی نمیتواند چشم را بر این تعداد کثیر از جنینهایی که به چوب خودخواهی یا اباحه گرایی ما، در مظلومانهترین حالت ممکن و به دردناکترین شیوه حذف میشوند ببندد.
- سهم هر یک از عواملی که موجب میشود والدین به سقط عمدی جنین روی بیاورند چقدر است؟ مهمترین عامل افزایش سقط جنین در کشور را چه میدانید؟
مهمترین عامل در سقط عمدی باور والدین نسبت به موجودی است که در رحم مادر در حال رشد است، اگر والدین او را موجود زنده، انسان بالفعل و دارای روح و حق حیات بدانند هرگز نسبت به ختم زندگی این موجود تن نخواهند داد، سهم باورهای فردی و دینی بسیار مهم است، به موازات تقلیل ارزشهای انسانی و اخلاقی و افزایش توحش و جاهلیت مدرن، سقط جنین افزایش مییابد؛ به رغم جوسازیهایی که میکوشند سقط جنین را به دلایل اقتصادی نسبت بدهند باید بگویم در تحلیلهای آماری، فقر نقش تعیین کننده نداشته است، یا همانگونه که عرض کردم موضوع بارداریهای مشروع یا خارج از عرف اجتماعی نیز چندان مهم نبودند.
آنچه دردناک است این واقعیت است که نقش اباحه گرایی و مباح پنداشتن فعل حرام سقط بیش از همه دلایل دیده میشود، بسیار دیده ام بانوانی که هیچ دلیلی برای سقط نداشتند جز اینکه بارداری ام برنامه ریزی شده نبود! رفته رفته توهم مهم پنداری و تکبر از نقش و جایگاه خود در خلقت، ارزشهای انسانی را در جهان به باد خواهد داد، اینجاست که باید گفت ماغرک بربک الکریم. اباحه گرایی منتج از نشر رفاه طلبیهای سطحی از یک سوی و سهل نگریهای قانونی از سوی دیگر و بی تفاوتی در حوزه فرهنگ نسبت به تبیین وجوه قبح این فعل از مهمترین عوامل این موضوع بوده است.
- از لحاظ شرعی حکم انواع سقط جنین چیست؟ فتاوای مراجع عظام تقلید در این زمینه چیست؟
سقط جنین در شرع فقط با تحقق دو شرط مجاز شمرده شده است، اول مشروط به حرج برای مادر یا جنین و دوم قبل از ولوج روح. البته بسیاری از مراجع به همین حد هم قایل نبوده و کلا سقط درمانی را رد کرده اند. مثلا امام خمینی، آیت الله بهجت، آیت الله نوری همدانی، آیت الله علوی گرگانی، آیت الله سبحانی و چند تن دیگر اصلا به شرط حرج مجوز سقط نداده اند و برخی دیگر از مراجع عظام همچون مقام معظم رهبری حفظه الله، آیت الله مکارم، آیت الله سیستانی و آیت الله شبیری زنجانی در صورت احراز حرج قطعی مادر یا جنین به شرط اینکه ولوج روح رخ نداده باشد چنین اجازهای را داده اند، البته این جواز مشروط به احراز شرایط است و فقط در موارد بسیار محدود و خاص نه اینکه چنین موضوعی در ذیل هر برنامهای روتین و مرسوم شود.
- در ماههای اخیر روند کنونی غربالگری جنین در کشور ما مورد توجه رسانهها و ... قرار گرفته است، آیا در روند غربالگری جنین مادران به سقط جنین توصیه میشوند؟
قاعدتا در نظام سلامت غربالگری با هدف پیشگیری و در راستای تشخیص و اتخاذ درمان مناسب صورت میپذیرد، مثلا وقتی پزشک درخواست آزمایش خون میدهد و با احتمال سرطان خون بیمار را به انکولوژیست ارجاع میدهد هدف اش درمان است، حتی اگر به بیمار بگوید عمر شما کوتاه است، هدفش این نیست که بیمار برود خودش را بکشد، این موضوع بدیهی است و جای شک و شبهه پیرامون آن نیست، اما اگر ما کاری را انجام بدهیم که از نتیجه آن درمان حاصل نشود پس در گام نخست نمیتوان اسم غربالگری رویش گذاشت.
پس غربالگری توصیه به سقط نمیکند، اما آنچه در شرایط کنونی وجود دارد انجام غربالگری کروموزومی جنین است، و همه بزرگان طب ژنتیک در کشور و جهان تایید میفرمایند که بیماریهای ژنتیک درمان علتی حداقل در شرایط کنونی طب ندارد، پس والدین وقتی در چنین شرایطی قرار میگیرند چه واکنشی میتوانند داشته باشند؟ تستهای غربالگری، تشخیصی نیستند و براساس قانون احتمالات نسبت ابتلا را بیان میکنند و مادر باید تست تهاجمی آمینوسنتز را انجام دهد و بسیاری از والدین از فرط نگرانی بر بستر اباحه گرایی پیشتر گفته شده و قبح زدایی از فعل سقط جنین و سهل نگری قانونی، به طرق غیرقانونی روی آورده و ناخواسته به سمت سقط میروند کما اینکه خطر سقط جنین بدنبال آمینوسنتز عقلایی است، زیرا هیچ پریناتولوژیست یا رادیولوژیست مجربی را نمیتوان یافت که قبل از انجام سقط از پدر جنین رضایت مینی بر سقط اخذ نکند و خطر سقط در مصاحبه و مکالمات قبل از آن یک به ازای صد یا دویست بیان میشود و بر چنین خطری تاکید هم میشود، پس خود پزشکان این خطر را عقلایی میدانند نه یک عارضه نادر و غیرمحتمل.
- سهم تاثیر غربالگری جنین بر رشد سقط جنین کشور چقدر است؟
انجام لجام گسیخته و فراگیر غربالگری و ادغام آن در شبکه بهداشت و درمان و به صورت اجباری، موجب افزایش مثبت کاذب تست، هدایت مادران بیشتر به بررسی تهاجمی آمینوسنتز خواهد شد که در تمام متون علمی در جهان به خطرات این اقدام و سقط بدنبال آن اذعان داشته و همیشه از آن به بعنوان تست تهاجمی یاد میشود. خود این عنوان بر عوارض احتمالی صحه میگذارد؛ اما فرای این بحث میزان آمینوسنتز در کشور ما از استانداردهای بین المللی بیشتر است و همین موضوع ناشی از اجبار فراگیر تستهای غربالگری است که تبعا میزان سقط را هم بالا خواهد برد.
البته رقم سقط از این مسیر زیاد نخواهد بود، اما چون جنینهای سالم را شامل میشود و به خصوص برای خانوادههایی رخ میدهد که خواهان و طالب فرزند هستند لذا بسیار نگران کنندهتر است. به جز تاثیر مستقیم غربالگری بر سقط جنین که بیان شد، نقش فرهنگی این فرایند را نباید نادیده گرفت وقتی همه مادران در ذیل برنامه غربالگری از ابتدای این فرایند تا پایان آن که نزدیک به ۵ ماه به طول میانجامد، مدام به احتمال نقص کروموزومی و تضادها و تنشهای درون ذاتی در مورد اینکه اگر چنین باشد باید بچه را سقط کند یا خیر، فکر میکند، این درگیری ذاتی منجر به حساسیت زدایی نسبت به این فعل حرام و محق پنداری خود در مورد سلب حق حیات یک موجود دیگر هدایت میکند و نقش این پدیده مهمتر و خطرناکتر است.
- برخی معتقدند غربالگری جنین به جهت تامین سلامت مادر و جنین انجام میشود و فراگیری غربالگری جنین در کشور موجب کاهش آمار تولد نوزادهای معلول شده است، با این اوصاف بهتر نیست با پرداخت هزینههای غربالگری توسط بیمهها امکان انجام غربالگری برای همه مادران فراهم شود؟
متاسفانه یکی از شیطنتهایی که در این روند صورت گرفته این است که افرادی آگاهانه تلاش کردهاند موضوع غربالگری کروموزومی جنین را با فرایند علمی، واجب و مرسوم مراقبت بارداری مادر و جنین خلط کنند؛ این دو موضوع ارتباطی به هم ندارند و البته این عزیزان خود به تفکیک این دو حوزه اذعان دارند، اما چون به سست بودن مبانی نظری و علمی گفتههای شان در خصوص اجباری کردن غربالگری و به تبع آن سقط جنین ایمان دارند و نمیتوانند دلیل موجهی برای نادیده انگاشتن اشکالات روند کنونی داشته باشند، سعی میکنند چنین القا کنند که حذف غربالگری اجباری (نه اختیاری) به تقلیل سطح مراقبتهای بارداری منجر میشود، در حالیکه پزشک در قاموس تکالیف اخلاقی و حرفهای موظف است به سلامت مادر و جنین توجه داشته باشد و هر اقدامی در این خصوص لازم است باید برای مادر انجام دهد.
غربالگری با هدف تشخیص چند اختلال کروموزومی نادر صورت میپذیرد که درمان علتی ندارد و فقط با تصمیم سقط جنین میکوشیم صورت مسئله را پاک کنیم، البته هرگز کسی با هدف حذف غربالگری قول و فعلی نداشته بلکه تمرکز بر حفظ کرامت انسانی جامعه و اختیاری بودن آن است. از سوی دیگر اگر اقدامی مرتبط با سلامت جامعه باشد باید شامل شرایط بیمه شود، اما در هیچ جای دنیا غربالگری اجباری نیست فقط به مادر توصیه میشود و البته شامل بیمه هم نمیباشد، و مشابه روند کنونی هم نیست، در کل اروپا فقط انجام سونوگرافی آنومالی مورد تاکید است و مثلا اگر مادری در نروژ خواهان بررسیهای آزمایشگاهی بیشتر باشد مجبور است برود سوئد و با کلی هزینه انجام دهد، و انجام غربالگری در این کشورها با هزینه زیاد و به صورت اختیاری و براساس باورهای اعتقادی و فرهنگی مادر صورت میگیرد و در سیستم ملی بهداشت و درمان ادغام نشده است، این مطالبهی منطقی و به حقی است که اگر به اصول دینی معتقد نیستیم حداقل به استانداردهای بین المللی قایل باشیم.
- برای کاهش سقط عمدی جنین در کشور چه راهکارهایی وجود دارد؟
اصلاح قانون موجود، تبیین شرایط ولوج روح و مصادیق حقیقی حرج از بایستههای این موضوع هستند و در گامهای بعدی فرهنگ سازی نسبت به حق حیات جنین، حوزه اختیار والدین و البته مقابله با رواج اباحه گری در مناسبات اجتماعی که زیرساختهای فرهنگی را اصلاح میکند کمک خواهند کرد تا گامهای تقنینی و قضایی درجامعه مانا و پویا گردد.
- نقش هریک از نهادهای مسئول نخبگان و عموم مردم در این زمینه چیست؟
همانطور که اگر مظلومی در جایی حق اش ضایع شود بر همه بشریت واجب است به دفاع از وی برخیزد، ما نیز امروز نیازمند احیای جنبشهای مقابله با توحش و جهل مدرن در باب سقط جنین هستیم، این وظیفه بر عهده نهادهای فرهنگ ساز، رسانه ها، وعاظ، اساتید و معلمان، جامعه نخبگان از یک سوی و مسئولین اجرایی و قانونگذار از سوی دیگر است تا سازو کار و ضمانت اجرایی تداوم این حرکتها را موجب شود، باید دختران و پسران مسئول و متعهد تربیت شوند تا در جایگاه والد بتوانند رفتاری بالغ و انسانی از خود بروز دهند.