سرویس حوادث جوان آنلاین: ۱۲بهمنسال۹۵، مأموران پلیس تهران جسد مرد جوانی را کشف کردند که در حاشیه خیابان آریاشهر رها شده بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد جسد متعلق به یونس ۳۰ساله است که بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیدهاست. همچنین در تحقیقات بیشتر مشخص شد مقتول روز حادثه برای رفتن به محل کارش از خانهشان خارج شده که به قتل میرسد و تلفن همراهش نیز سرقت میشود.
از آنجایی که احتمال میرفت یونس بهخاطر سرقت گوشیاش به قتل رسیده است، مأموران دست به تحقیق زدند تا اینکه پنج ماه بعد از حادثه مأموران دریافتند تلفن همراه سرقتی مقتول روشن شده و زن جوانی در حال استفاده از آن است.
به این ترتیب آن زن بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او در توضیح به مأموران گفت گوشی تلفن همراه را مدتی قبل شوهرش به او هدیه داده است.
پس از آن شوهر زن جوان به نام رحیم ۳۷ساله بازداشت شد. مرد جوان تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد تلفن همراه را داخل خودرواش پیدا کرده و آنرا به همسرش هدیه داده است. او در توضیح گفت: «ساکن سلماس هستم و هر دو ماه یکبار به تهران میآمدم و با ماشین مسافرکشی میکردم. بعد از آن به سلماس میرفتم و بعد از چند روز استراحت دوباره به تهران برمیگشتم و مشغول کار میشدم. روزی در مسیر بزرگراه اشرفی اصفهانی و جاده مخصوص کرج مسافرکشی میکردم تا اینکه بعد از پیاده کردن آخرین مسافر در حال تمیز کردن خودروام بودم که یک گوشی موبایل از زیر صندلی پیدا کردم. داخل آن سیم کارت نبود به همین خاطر پنجماه منتظر شدم تا صاحب آن پیدا شود، اما کسی مراجعه نکرد. از طرف دیگر گوشی همسرم معمولی بود که از من خواسته بود برایش گوشی مدل بالا بخرم، ولی پولی برای خرید آن نداشتم و وقتی صاحب گوشی پیدا نشد تصمیم گرفتم آن را به عنوان هدیه به همسرم بدهم، اما نگفتم آن را پیدا کردهام.»
متهم در آخر گفت: «زمان قتل در محدودهای که قتل اتفاق افتاده بود در حال مسافرکشی بودم. به همین خاطر تلفن همراهم در آن محدوده آنتن دهی داشته است. باور کنید از قتل مرد جوان اطلاعی ندارم و مقصر نیستم.»
متهم در ادامه با توجه به مدارک موجود به اتهام قتل عمد راهی زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. او در اولین جسله رسیدگی به پرونده مقابل هیئت قضایی شعبهدهم دادگاه قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند سپس متهم با انکار جرمش مدعی شد در قتل نقشی نداشته و مقتول را نمیشناخته است.
در پایان هیئت قضایی مرد جوان را به قصاص محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد تا اینکه از سوی قضات یکی شعبات نقض و پرونده برای کامل شدن تحقیقات به دادسرا برگشت داده شد.
با کامل شدن تحقیقات پرونده بار دیگر به شعبهدهم دادگاه ارجاع شد تا اینکه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی آن شعبه به ریاست قاضی متین راسخ قرار گرفت.
بعد از اعلام رسمیت جلسه اولیایدم بار دیگر درخواست قصاص کردند، سپس متهم دوباره جرمش را انکار کرد و گفت: «باور کنید مرتکب قتل نشدم و گوشی را سرقت نکرده بودم. من آن را داخل خودرو پیدا کردم و به خاطر اینکه پولی نداشتم برای همسرم گوشی مدل بالا بخرم آن را به او هدیه دادم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.