سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: شهر دیواندره یکی از شهرهای استان کردستان است که مثل بسیاری از نقاط این استان، در دوران دفاع مقدس و حتی پیش از آن شاهد درگیریهای سنگینی بین ضد انقلاب و جوانان انقلابی بود. در این درگیریها شهدای متعددی تقدیم میشد که شهید عبدالله رحیمی از جمله آنهاست. اسماعیل بداغی یکی از رزمندگان پیشمرگ کرد مسلمان در گفتگو با «جوان» خاطراتی از شهادت عبدالله رحیمی و درگیریهای رخ داده در دیواندره را برایمان بازگو میکند.
شهادت عبدالله
شامگاه دهم مهرماه ۱۳۶۶ یکی از محلههای قدیمی شهرستان دیواندره که به چشمه قصاب خانه معروف است، شاهد درگیریهای خونینی بین رزمندگان و نیروی ضد انقلاب بود. در این عملیات شهید عبدالله رحیمی به عنوان مسئول گشت ثارالله شهرستان دیواندره برای ایجاد امنیت در شهر به این محله اعزام شده بود. آن شب رحیمی در چشمه قصاب خانه با نیروهای ضدانقلاب درگیر شد و در همین نقطه هم به شهادت رسید. زمانی که ما خبردار شدیم کاک عبدالله رحیمی به اتفاق چند نفر از همرزمانش به مصاف نیروهای ضدانقلاب رفته است، خیلی سریع خودمان را به محل رساندیم و با دشمن درگیر شدیم. لحظه رسیدن ما کاک عبدالله داخل ماشین گشت ثارالله به شهادت رسیده بود ولی درگیری همچنان ادامه داشت. زد و خورد دو طرف به اندازهای نزدیک بود که به صورت تن به تن با نیروهای ضدانقلاب درگیر میشدیم. نیروهای ضدانقلاب سلاح و مهمات زیادی همراه داشتند، به طوری که برای هدف قرار دادن ما از آر پی جی استفاده میکردند. شهادت کاک عبدالله، روحیه دو چندانی به رزمندگان سپاه اسلام داده بود و ما آن شب توانستیم درس فراموش نشدنی به نیروهای ضدانقلاب بدهیم.
درگیریهای ممتد
درگیریهای شهر دیواندره، یک شب و دو شب نبود، ما هر شب با نیروهای ضدانقلاب درگیر میشدیم. بعضی درگیریها با شلیک چند گلوله به پایان میرسید، ولی بعضی درگیریها تا چندین ساعت ادامه داشت. مدت زمان درگیری بیشتر به مقاومت و فرار نیروهای ضدانقلاب بستگی داشت. در واقع اگر نیروهای ضدانقلاب موقعیت خود را مناسب میدیدند با ما درگیر میشدند، ولی اگر موقعیت آنها در خطر بود فرار را برقرار ترجیح میدادند. گروهکها در طول روز به دلیل وجود رزمندههایی، چون کاک عبدالله جرئت حضور در شهر و درگیر شدن با رزمندگان سپاه اسلام را نداشتند، ولی همین که شب از راه فرا میرسید کوچه پس کوچههای تاریک شهر محل جولان نیروهای ضدانقلاب میشد. نیروهای ضدانقلاب از تاریکی شب سوءاستفاده میکردند و برای افراد و خانوادههایی که با نهادهای انقلابی همکاری داشتند، ایجاد مزاحمت میکردند.
اسارت در تاریکی
چه بسیار مردانی که در تاریکی شب به اسارت نیروهای ضدانقلاب درآمدند و پیکر مطهرشان بعد از چند روز اطراف شهر پیدا میشد. حاج ابراهیم الله مرادی یکی از شخصیتهای بانفوذ شهر دیواندره محسوب میشد که شبانه به اسارت نیروهای ضدانقلاب درآمد و بعد از چند روز پیکر بیجانش اطراف شهر پیدا شد. نیروهایی که در پایگاه خدمت میکردند حتی زمان استراحت هم با لباس و تجهیزات کامل نظامی استراحت میکردند تا همزمان با آغاز درگیری خیلی سریع به محل اعزام شوند. خیلی از درگیریهایی که داخل شهر رخ میداد به واسطه حضور رزمندگان سپاه اسلام نبود، بلکه نیروهای ضدانقلاب با مردم غیرنظامی درگیر میشدند و برای مردم بیدفاع ایجاد مزاحمت میکردند.
شب انتقام
یک شب در آسایشگاه پایگاه در حال استراحت بودیم که ناگهان صدای شلیک گلوله بلند شد. سریع بیرون رفتیم. نیروهای ضدانقلاب شبانه به منزل عموی یکی از نیروهای سازمان پیشمرگان مسلمان کرد هجوم برده و او را به همراه فرزند جوانش به شهادت رسانده بودند. زمانی که به محل رسیدیم، دیدیم پیکر بیجان دو شهید را کنار خیابان رها کردهاند. باید انتقام آن دو را میگرفتیم. به تعقیب ضدانقلاب پرداختیم و چند محله آن طرفتر با آنها درگیر شدیم.
ضدانقلاب برای اینکه روحیه خود را بالا نشان دهند، شروع کردند به ناسزا گفتن. خوب میدانستیم که نیروهای ضدانقلاب با این روش میخواهند ترس خود را مخفی کنند. به همین دلیل با تمام توان به آنها تاختیم. آن شب درگیری شدیدی بین رزمندگان سپاه اسلام و نیروهای ضدانقلاب صورت گرفت و ما توانستیم تلفات زیادی به نیروهای ضدانقلاب تحمیل کنیم.