گاهی وقتها یک جمله و حتی یک قاب تصویر یک دنیا حرف در دل خود جای داده است. این بار توییت یک پرستار در خط مقدم مبارزه با کرونا در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود تا بخشهای دیگری از حماسه مبارزه تمامقد مردم کشورمان در نبردی نابرابر با ویروس ناشناخته را برای همیشه ماندگار کند.
این بانوی پرستار با تصویری از خودش در لباس بیمارستان با همان ماسک، گان و در حال مادری کردن و رسیدگی به درس و مشق فرزندش قابی تمامعیار از یک زن متعهد و یک مادر عاشق را ارائه میکند.
این قاب تصویر، اما با یک جمله کوتاه و با معنایی به اندازه ۱۴ ماه مبارزه طاقتفرسا با ویروسی هزار چهره همراه است. وقتی این پرستار عاشق و مادر وظیفهشناس در پای تصویر رسیدگی به درس و مشق فرزندش مینویسد: «وقتی که پرستاری و فقط ۱۰ دقیقه برای مادر بودن زمان داری.»
اصلاً انگار احساس تعهد و قلبی مهربان داشتن با زن بودن و مادر بودن گره خورده است. زنان حتی آن هنگام که دختر بچه کوچکی بیش نیستند باز هم قلبشان لبریز از مهربانی است. آنها برای عروسکهایشان مادری و از آنها پرستاری میکنند.
اما وقتی عشق مادر و تعهد لباس سفید پرستاری با هم آمیخته میشود، حماسه ۱۴ ماه حضور خستگیناپذیر و عشقی توصیفناپذیر را پدید میآورد.
مادری که نهایت عروج یک زن است و پرستاری که از جنس همان مادری است؛ از جنس همان عشق است حتی اگر مادری که پرستار هم هست تنها ۱۰ دقیقه برای مادری کردن، برای رسیدگی به درس و مشق فرزندش، برای همراهی با جگرگوشهاش و برای به تصویر کشیدن عشقی آسمانی بر روی زمین وقت داشته باشد، با همان ۱۰ دقیقه با لحظه لحظه این زمان کوتاه، میتواند معجزه کند و عشق مادریاش را در ظرف وجود فرزندش بریزد و او را از محبت لبریز کند.
همچنانکه این عشق و مهر مادرانه برای ایفای عاشقانه نقش پرستاری و همراهی با بیمار همراهش میشود.
از ابتدای بروز اپیدمی کرونا در کشورمان، جامعه سفیدپوش پرستار، شهدای زیادی را در راه مبارزه با این بیماری به پیشگاه مردم و کشورمان تقدیم کرده است. با وجود این دیگر همرزمانشان، همانهایی که در طول این مدت صادقانه جانشان را در کف دست گرفته و برای نجات بیماران در مسیر خدمت و مبارزه با کرونا قدم گذاشتند با مرگ و بیماری همرزمانشان لحظهای در طی این طریق تردید نکردند.
پرستاران زن و مردی که عاشقانه ماندند و صادقانه با ویروس تاجدار نبرد کردند تا یاریگر هموطنانشان باشند.
در این بین، اما یاد و خاطره پرستارانی که مادر هم بودند و در این راه به شهادت رسیدند از همقطارانشان برجستهتر است.
شهید «مهشید گودرز» پرستار باردار بیمارستان لقمان که در راه مبارزه نابرابر با کرونا و کمک به بیماران کرونایی خودش هم کرونا گرفت و پیش از آنکه فرصت یابد فرزندش را ببیند و در آغوش بکشد، به استقبال فرشته مرگ رفت و شهید شد.
شهید «فرانک داوودی» پرستار باردار دیگری بود که در بخش جراحی مردان بیمارستان مدنی کرج خدمت میکرد و او هم قبل از چشیدن لذت مادری و در آغوش گرفتن و نگاه کردن به صورت نوزادش به شهادت رسید.
تصاویر دیدار چند لحظهای مادری پرستار با فرزندش پس از مدتها، مادرانی که از نگرانی ناقل بیماری بودن مدتهای طولانی به خانه نمیروند و برای دیدار با فرزندانشان به تماسی مجازی قناعت میکنند، نمادی تمامعیار از ایثار است.
همان مادرانی که شاید تا پیش از اپیدمی کرونا برای لحظهای تاب دوری از فرزندشان را نداشتند، اما حالا برای هدفی بزرگتر و متعالیتر به دیدارهایی مجازی و مادری کردنهایی چند دقیقهای اکتفا میکنند تا مبادا بیماری رنجور از کرونا تنها و بدون پرستار باقی بماند.
بحران کرونا همچون دیگر بزنگاههای تاریخی این مرز و بوم حماسهآفرینیهای مردان و زنانی را به تصویر کشید که برای مردمشان، برای انجام وظیفه و تعهدشان، احساسات مادرانه و پدرانه را که قویترین احساسات بشری است کنار گذاشتند. زنان و مردان عاشقی که یک روز در برابر تهاجم دشمنی بیرونی برای دفاع از کیان مملکت خود تمامقد ایستادگی کردند و این بار در هجوم ویروسی مرموز به تمام جهان و از جمله به کشور ما باز هم ایستادهاند و این بار در لباس پزشک و پرستار خدمتگزار مردم هستند.